English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
leading nations U ملتهای بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semitic peoples U ملتهای سامی
pan american games U بازیهای ملتهای امریکایی
the heathen U ملتهای کافریا بی دین
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
nonus U بزرگ
small U بزرگ نه
smallest U بزرگ نه
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
gate U در بزرگ
gates U در بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
smaller U بزرگ نه
big U بزرگ
gross U بزرگ
grossest U بزرگ
biggest U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
grosses U بزرگ
grosser U بزرگ
grossed U بزرگ
megapod U بزرگ پا
bigger U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
headman U بزرگ
headmen U بزرگ
bulkier U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulky U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
dignified U بزرگ
full bottomed U بزرگ
egregious U بزرگ
decuman U بزرگ
adult U بزرگ
adults U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
mighty U بزرگ
mightier U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
macro U بزرگ
long ton U تن بزرگ
mightiest U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
majestic U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
graves U بزرگ
voluminous U بزرگ
grave U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
major U بزرگ
extensive U بزرگ
highs U بزرگ
highest U بزرگ
high U بزرگ
gravest U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
spanking U بزرگ
spankings U بزرگ
jumbos U بزرگ
eminent U بزرگ
vasty U بزرگ
propylon U در بزرگ
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
stour U بزرگ
walloping U بزرگ
jumbo U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
swith U بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
maximized U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
archenemy U دشمن بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
maximises U بزرگ کردن
archbshop U اسقف بزرگ
archduke U دوک بزرگ
magnifications U بزرگ نمایی
antrum U غار بزرگ
aggrandize U بزرگ کردن
zooms U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
zoomed U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
arch fiend U دیو بزرگ
zoom U بزرگ کردن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ شدن
maximised U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnified U بزرگ کردن
big league U لیگ بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
lives of great men U مردمان بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
magnify U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
dilate U بزرگ کردن
grandmothers U مادر بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
avous U پدر بزرگ
grand father U پدر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
Elaborate U اسلحه بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
paterfamilias U بزرگ خانواده
bollard U موت بزرگ
lump U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
whackings U خیلی بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
longbows U کمان بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bollards U موت بزرگ
lofty U بلند بزرگ
store U مغازه بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
storing U مغازه بزرگ
emporia U بازار بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distend U بزرگ کردن
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
swells U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
swell U بزرگ شدن
maximizing U بزرگ کردن
blunders U اشتباه بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
billows U موج بزرگ اب
magnification U بزرگ نمایی
capital letter U حرف بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com