Total search result: 201 (4 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
base flow U |
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
currents U |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
 |
 |
current U |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
 |
 |
amps U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
ampere U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
amp U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
upstream U |
مخالف جریان رودخانه |
 |
 |
sluggish stream U |
رودخانه با جریان کند |
 |
 |
upstream U |
بالادست جریان رودخانه |
 |
 |
river forcasting U |
پیش بینی جریان رودخانه |
 |
 |
live lining U |
ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند |
 |
 |
effective snow melt U |
برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه |
 |
 |
alluviation U |
رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه |
 |
 |
law of demand U |
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود |
 |
 |
vortex ring state U |
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد |
 |
 |
analogue U |
مقدار یا متغیر در حالت آنالوگ |
 |
 |
analogues U |
مقدار یا متغیر در حالت آنالوگ |
 |
 |
analog U |
مقدار یا یک متغیر در حالت آنالوگ |
 |
 |
steady state flow U |
جریان با حالت پایا |
 |
 |
the switch is on U |
برق جریان دارد |
 |
 |
the work is in full swing U |
کاربخوبی جریان دارد |
 |
 |
bits U |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
 |
 |
bit U |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
 |
 |
current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
currents U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
orifice meter U |
روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود |
 |
 |
atoms U |
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست |
 |
 |
atom U |
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست |
 |
 |
Blood circulates in the body. U |
خون در بدن جریان دارد |
 |
 |
quarry sap U |
مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد |
 |
 |
There is an air of mystery in this room. U |
این اتاق حالت مرموزی دارد |
 |
 |
ephemeral stream U |
رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد |
 |
 |
mainstream U |
مسیر جویباری که دران اب جریان دارد |
 |
 |
employment gap U |
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید |
 |
 |
afflux U |
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه |
 |
 |
alternating current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است |
 |
 |
de scramble U |
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد |
 |
 |
affluent |
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد. |
 |
 |
up the river U |
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه |
 |
 |
acoustic U |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
 |
 |
liman U |
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه |
 |
 |
quady U |
رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد |
 |
 |
fractal <adv.> <noun> O |
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد |
 |
 |
terminator U |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
 |
 |
the i U |
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است |
 |
 |
mode U |
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود |
 |
 |
modes U |
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود |
 |
 |
marking current U |
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار |
 |
 |
constant displacement pump U |
پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد |
 |
 |
ohm's law U |
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد |
 |
 |
checks U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
check U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
checked U |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
 |
 |
phototransistor U |
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود |
 |
 |
scalar U |
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد |
 |
 |
leakage current U |
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی |
 |
 |
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
Joshegan U |
جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.] |
 |
 |
setting up U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
sets U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
set U |
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر |
 |
 |
incremental computer U |
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد |
 |
 |
symmetrical compression U |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
 |
 |
tables U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tabling U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
table U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
tabled U |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
 |
 |
salachak U |
فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.] |
 |
 |
foreground U |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
 |
 |
analogue U |
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال |
 |
 |
analogues U |
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال |
 |
 |
analog U |
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال |
 |
 |
vitrifying U |
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور |
 |
 |
squaring U |
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع |
 |
 |
square U |
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع |
 |
 |
squares U |
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع |
 |
 |
squared U |
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع |
 |
 |
convertor U |
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند |
 |
 |
oblique case U |
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی |
 |
 |
defaults U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
default U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulting U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulted U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
paasche price index U |
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری |
 |
 |
printed U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
 |
 |
print U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
 |
 |
prints U |
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold |
 |
 |
state of rest U |
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن |
 |
 |
alternates U |
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس |
 |
 |
plebeianism U |
حالت عوام یا مردم پست حالت توده |
 |
 |
alternated U |
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس |
 |
 |
devitrify U |
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن |
 |
 |
alternate U |
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس |
 |
 |
all mains receiver U |
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری |
 |
 |
flow U |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
 |
 |
flows U |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
 |
 |
flowed U |
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل |
 |
 |
push pull U |
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد |
 |
 |
room circuit U |
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز |
 |
 |
inverting U |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
 |
 |
invert U |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
 |
 |
inverts U |
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن |
 |
 |
heterodyne U |
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور |
 |
 |
genemotor U |
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور |
 |
 |
genitive U |
حالت مالکیت حالت مضاف الیه |
 |
 |
plasticity U |
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی |
 |
 |
constrictor U |
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد |
 |
 |
constant current U |
جریان مستقیم جریان ثابت باطری |
 |
 |
counter current U |
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب |
 |
 |
induction current U |
جریان القاء شده جریان تحریک |
 |
 |
dosages U |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
 |
 |
dosage U |
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو |
 |
 |
uart U |
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند |
 |
 |
transitoriness U |
حالت ناپایداری حالت بی بقایی |
 |
 |
cold forming U |
حالت دهی در حالت سرد |
 |
 |
spectrality U |
حالت طیفی حالت شبحی |
 |
 |
spectralness U |
حالت طیفی حالت شبحی |
 |
 |
marginal case U |
حالت نهائی حالت حدی |
 |
 |
runoff coefficient U |
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد |
 |
 |
reynold's number U |
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد |
 |
 |
. The car is gathering momentum. U |
اتوموبیل دارد دور بر می دارد |
 |
 |
current flow U |
سیلان جریان فلوی جریان |
 |
 |
parasitic current U |
جریان نشتی جریان خارجی |
 |
 |
current compensation U |
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان |
 |
 |
three phase current U |
جریان سه فاز جریان دوار |
 |
 |
bandwidth U |
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است |
 |
 |
retention money U |
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود |
 |
 |
river U |
رودخانه |
 |
 |
rivers U |
رودخانه |
 |
 |
glacier U |
رودخانه یخ |
 |
 |
rever U |
رودخانه |
 |
 |
river line U |
خط رودخانه |
 |
 |
glaciers U |
رودخانه یخ |
 |
 |
river clay U |
گل رودخانه |
 |
 |
river gravel U |
شن رودخانه |
 |
 |
gresham's law U |
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند |
 |
 |
unstart U |
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است |
 |
 |
idle current meter U |
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور |
 |
 |
circuitry U |
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق |
 |
 |
the karoon river U |
رودخانه کارون |
 |
 |
stethe U |
ساحل رودخانه |
 |
 |
the river karoon U |
رودخانه کارون |
 |
 |
river trip U |
گردش رودخانه ای |
 |
 |
river mouth U |
دهانه رودخانه |
 |
 |
alpheus U |
رب النوع رودخانه |
 |
 |
conferva U |
علف رودخانه |
 |
 |
river line U |
خط ساحل رودخانه |
 |
 |
by water U |
از راه رودخانه |
 |
 |
river profile U |
نیمرخ رودخانه |
 |
 |
fork of ... river U |
شاخه رودخانه ... |
 |
 |
river trip U |
مسافرت رودخانه ای |
 |
 |
bottom ice U |
یخ کف دریاچه یا رودخانه |
 |
 |
riverbed U |
بستر رودخانه |
 |
 |
riverine U |
سواحل رودخانه |
 |
 |
riverward U |
بطرف رودخانه |
 |
 |
bight U |
پیچ رودخانه |
 |
 |
euphrates U |
رودخانه فرات |
 |
 |
riparian U |
ساحل رودخانه زی |
 |
 |
an open river U |
رودخانه باز |
 |
 |
river bed U |
بستر رودخانه |
 |
 |
strands U |
لایه رودخانه |
 |
 |
low water U |
فروکش اب رودخانه |
 |
 |
potamology U |
مبحث رودخانه ها |
 |
 |
streamed U |
رودخانه ابراهه |
 |
 |
strand U |
لایه رودخانه |
 |
 |
water system U |
رودخانه و شعبات ان |
 |
 |
along the river U |
درامتداد رودخانه |
 |
 |
river banks U |
ساحل رودخانه |
 |
 |
river bank U |
ساحل رودخانه |
 |
 |
streams U |
رودخانه ابراهه |
 |
 |
head stream U |
سرچشمه رودخانه |
 |
 |
lethe U |
اب رودخانه بزرخ |
 |
 |
levee U |
کناره رودخانه |
 |
 |
river beds U |
بستر رودخانه |
 |
 |
stream U |
رودخانه ابراهه |
 |
 |
headwater U |
بالادست رودخانه |
 |
 |
upstream U |
بالای رودخانه |
 |
 |
ostiary U |
دهانه رودخانه |
 |
 |
crude U |
حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ] |
 |
 |
excavation in river bed U |
خاکبرداری در بستر رودخانه |
 |
 |
fluviatic U |
پیداشده رودخانه رودخانهای |
 |
 |
fluvial U |
زیست کننده در رودخانه |
 |
 |
river bed level U |
تراز بستر رودخانه |
 |
 |
white water U |
ابشارهای کوتاه رودخانه |
 |
 |
deliberate crossing U |
عبور با فرصت از رودخانه |
 |
 |
spanning U |
پل زدن روی رودخانه |
 |
 |
riparian U |
وابسته بکنار رودخانه |
 |
 |
riparian U |
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد |
 |
 |
spanned U |
پل زدن روی رودخانه |
 |
 |
span U |
پل زدن روی رودخانه |
 |
 |
spans U |
پل زدن روی رودخانه |
 |
 |
eyot U |
جزیره کوچک در رودخانه |
 |
 |
near bank U |
ساحل نزدیک رودخانه |
 |
 |
niagara U |
رودخانه و ابشار نیاگارا |
 |
 |
bayou U |
شاخه فرعی رودخانه |
 |
 |
keelboatman U |
کرجی بان رودخانه |
 |
 |
naiad U |
حوری موجددریاچه رودخانه |
 |
 |
bank effect U |
اثر کناره رودخانه |
 |
 |
riverain U |
ساکن ساحل رودخانه |
 |
 |
head water U |
قسمت بالادست رودخانه |
 |