English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resistance to deflaction U مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resistance to plastic deformation U مقاوم در برابر تغییر شکل
pure bending U حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
water resistant U مقاوم در برابر اب
creep resistant U مقاوم در برابر خزش
torsion resistant U مقاوم در برابر پیچش
swelling resistant U مقاوم در برابر تورم
lightfast U مقاوم در برابر نور
resistant to heat U مقاوم در برابر گرما
resistance to tempering U مقاوم در برابر بازپخت
resistance to failure U مقاوم در برابر ترک
resistance to cracking U مقاوم در برابر شکستگی
deflection U تغییر شکل خمشی
deflections U تغییر شکل خمشی
acid resistant U ماده مقاوم در برابر اسید
resistance to corrosion U مقاوم در برابر زنگ زدگی
stainless steel U فولاد مقاوم در برابر خوردگی
fracture proof U مقاوم در برابر شکستگی نشکن
acid fast U مقاوم در برابر رنگ بری اسید
photoresist U روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
bending stress U خستگی خمشی تلاش خمشی
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
fastness of color U عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
to keep pace with something <idiom> U با چیزی برابر راه رفتن [یاد گرفتن] [تغییر کردن] [اصطلاح]
howitzer U توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
flexure U خمشی
bending U خمشی
flexural moment U لنگر خمشی
press brake U پرس خمشی
flexural strength U مقاومت خمشی
flexural strength U توان خمشی
bending energy U انرژی خمشی
bending stress U تنش خمشی
buckling stress U تنش خمشی
buckling test U ازمایش خمشی
strength in bending U مقاومت خمشی
bending strength U مقاومت خمشی
bending vibration U ارتعاش خمشی
buckling strength U استحکام خمشی
flexural strength U تاب خمشی
bending moment U گشتاور خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
bending moment U لنگر خمشی
bending moment U کنگر خمشی
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
cold bending test U ازمون خمشی سرد
bending impact test U ازمایش ضربه خمشی
negative bending moment U لنگر خمشی منفی
shape of the moment diagram U شکل دیاگرام خمشی
density U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities U سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
relations between load, shear and moment U رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
sensitive to corrosion U حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
resistor U مقاوم
refractory U مقاوم
resisters U مقاوم
plasma plating U مقاوم
resister U مقاوم
tolerant U مقاوم
resistors U مقاوم
resistant U مقاوم
renitent U مقاوم
triplicate U سه برابر سه برابر کردن
counterpoise U نیروی مقاوم
resistive force U نیروی مقاوم
moment of resistence U لنگر مقاوم
rigid cores U هستههای مقاوم
adamant U مقاوم یکدنده
adamantly U مقاوم یکدنده
stand up <idiom> U مقاوم بودن
hardened site U پایگاه مقاوم
forcing cone U مخروط مقاوم
weatherproof U مقاوم در برابرهوا
resisting moment U لنگر مقاوم
stabile U مقاوم در برابرگرما
end strings U نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked U مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
wear resistant U مقاوم در بربر سائیدگی
heat resisting steels U فولادهای مقاوم حرارتی
heat fast paint U رنگ مقاوم گرما
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
drag chain conveyor U نقاله با زنجیر مقاوم
passive earth pressure U رانش مقاوم خاک
windproof U مقاوم در مقابل باد
internal resisting moment U لنگر مقاوم درونی
passive earth pressure U فشار مقاوم خاک
drag force U نیروی مقاوم حرکت
income effect U اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers U تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
thermistor U الت مقاوم درمقابل برق
resisters U اسباب مقاوم دربرابر برق
resister U اسباب مقاوم دربرابر برق
resistors U اسباب مقاوم دربرابر برق
deadman U پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
resistor U اسباب مقاوم دربرابر برق
defendants U مقاوم درمقابل زور و فشار
earthquake proof foundation U غیر مقاوم درمقابل زلزله
defendant U مقاوم درمقابل زور و فشار
without recourse U عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
phosphate esters U مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
plastic U تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
cold wet clothing U لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
bomb proof U پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
incolen U الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
pressure cabin U هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel U الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
biaxial deformation U خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
changes U تغییر کردن تغییر دادن
change U تغییر کردن تغییر دادن
changing U تغییر کردن تغییر دادن
changed U تغییر کردن تغییر دادن
change over U تغییر روش تغییر رویه
immune U مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
splash proof enclosure U حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
moment diagrams byparts U دیاگرام لنگر خمشی جزء به جزء
cylinder liner U رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
accelerators U ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
equals U برابر
homological U برابر
he is twice the man he was U دو برابر
euqal U برابر
equipollent U برابر
squares U برابر
abreast U برابر
square U برابر
squared U برابر
equalling U برابر
sextuple U شش برابر
double U دو برابر
bracketed U برابر
equal U برابر
two fold U دو برابر
equaling U برابر
equaled U برابر
doubled up U دو برابر
equalled U برابر
doubled U دو برابر
squaring U برابر
breast U برابر
vs U در برابر
tripled U سه برابر
triple U سه برابر
level with each other U برابر
three fold U سه برابر
one hundred times as many U صد برابر
for U در برابر
as much a U دو برابر
ninefold U نه برابر
one fold U یک برابر
tenfold U ده برابر
decuple U ده برابر
identical U برابر
versus U در برابر
triples U سه برابر
tantamount U برابر
tripling U سه برابر
breasts U برابر
opposite U برابر
sixfold U شش برابر
eq U برابر با
opposites U برابر
even <adj.> U برابر
paripassu U برابر
threefold U سه برابر
symmetric U برابر
equalizers U برابر کننده
doubled U دو برابر کردن
triply U بطور سه برابر
treble our casualties U سه برابر تلفات ما
triplex U سه برابر کردن
triple precision U دقت سه برابر
triple precision U با دقت سه برابر
trebly U بطور سه برابر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com