English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stability U استحکام مقاومت
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
ultimate strength U مقاومت نهایی
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
series resistance U مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
telic U نهایی دارای هدف نهایی
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
insulation resistance U مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
grid bias resistance U مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor U مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
solidification U استحکام
strengths U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
strenght U استحکام
resistance U استحکام
rigidification U استحکام
consistence U استحکام
ridge bone U استحکام
rigidity U استحکام
backbone U استحکام
solidity U استحکام
fortification U استحکام
fortifications U استحکام
backbones U استحکام
consistent U استحکام
instable U بی استحکام
formidableness U استحکام
consistency U استحکام
substance U استحکام
reinforcement U استحکام
substances U استحکام
solidification U انجماد استحکام
initial strength U استحکام اولیه
transverse bending strength U استحکام خمشی
consistency U ثبات استحکام
stableness U استواری استحکام
knot strength U استحکام گره
buckling strength U استحکام خمشی
torsional strength U استحکام پیچشی
hot strength U استحکام گرمایی
gritting U استحکام نخاله
grit U استحکام نخاله
tensile strength U استحکام کششی
gritted U استحکام نخاله
impact strength U استحکام ضربهای
fillers U میله استحکام
impact strength U استحکام برخورد
filler U میله استحکام
high temperature strength U استحکام حرارتی
structrual stability U استحکام ساختمانی
stability U استواری استحکام
strength ratio U نسبت استحکام
consolidation U استحکام تحکیم
strength properties U خصوصیات استحکام
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
crimping groove U شیار استحکام
dielectric strength U استحکام شکست
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
disruptive strength U استحکام انقطاع
fatigue strength U استحکام خستگی
compression strength U استحکام فشاری
consistence U ثبات استحکام
granite U سختی استحکام
fortifiable U قابل استحکام
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
formidability U استحکام بزرگی
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
gussets U بست استحکام خرپاها
gusset U بست استحکام خرپاها
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
final U نهایی
ultimata U نهایی
ultimate U نهایی
privy U نهایی
conclusive U نهایی
closing U نهایی
finals U نهایی
definitive U نهایی
definite <adj.> U نهایی
ultimatum U نهایی
peremptory U نهایی
ultimatums U نهایی
terminal U نهایی
terminals U نهایی
high limit U حد نهایی
semifinal U نیمه نهایی
differential cost U هزینه نهایی
drafted U نیمه نهایی
final drive U گرداننده نهایی
differential cost U ارزش نهایی
final diameter U قطر نهایی
final judgement U حکم نهایی
final payment U پرداخت نهایی
final position U وضعیت نهایی
grail U هدف نهایی
final term U جمله نهایی
ultimate analysis U تجزیه نهایی
limiting value U ارزش نهایی
extreme position U وضعیت نهایی
final U مسابقه نهایی
final result U نتیجه نهایی
second check U بررسی نهایی
final value U ارزش نهایی
final report U گزارش نهایی
final act U سند نهایی
semi finals U نیمه نهایی
final velocity U سرعت نهایی
armageddon U مبارزهء نهایی
quarterfinal U یک چهارم نهایی
net result U نتیجه نهایی
ultimate speed U سرعت نهایی
elevation stop U حد نهایی درجه
end strength U استعداد نهایی
extreme range U برد نهایی
end user U کاربر نهایی
margin utility U مطلوبیت نهایی
final assembly U مونتاژ نهایی
final assembly U نصب نهایی
finals U مسابقه نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter-finals U یک چهارم نهایی
final destination U مقصد نهایی
final cut U برش نهایی
semi-finals U نیمه نهایی
end product U فراورده نهایی
end product U محصول نهایی
top speed U سرعت نهایی
last word <idiom> U نظر نهایی
try-outs U تمرین نهایی
try-out U تمرین نهایی
additional costs [expenses] U هزینه نهایی
semi-final U نیمه نهایی
extra expenses U هزینه نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
ultimatums U هدف نهایی
drafts U نیمه نهایی
draft U نیمه نهایی
home stretch U مرحله نهایی
ultimatum U هدف نهایی
incremental cost U هزینه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
ultimate stress U تنش نهایی
ultimate stress limit U حد تنش نهایی
ultimate load U بار نهایی
ultimata U هدف نهایی
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
diminishing marginal utility U فایده نهایی نزولی
final invoice U صورت حساب نهایی
tail end U قسمت نهایی انتها
draft report U گزارش نیمه نهایی
aircraft rigging U تنظیم نهایی هواپیما
finale U اهنگ نهایی اخر
final temperature U درجه حرارت نهایی
ultimacy U حالت نهایی غائیت
final measurement U اندازه گیری نهایی
front end U نرم افزار نهایی
decreasing marginal cost U هزینه نهایی نزولی
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
finalized U بمرحله نهایی رساندن
final heading U مسیر پرواز نهایی
finalised U بمرحله نهایی رساندن
finalizes U بمرحله نهایی رساندن
final approach U مسیر نهایی فرود
finalises U بمرحله نهایی رساندن
World Series U مسابقات نهایی بیسبال
finalising U بمرحله نهایی رساندن
finalize U بمرحله نهایی رساندن
mechanicals U نتیجه نهایی تجسمی
backdoor U وسیله نهایی یا زیرجلی
ending U بخش نهایی چیزی
finalizing U بمرحله نهایی رساندن
ultimate tensile stress U تنش کشش نهایی
endings U بخش نهایی چیزی
margin land U حد نهایی بازده زمین
end user U استفاده کننده نهایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com