Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high back resistance diode
U
مقاومت دیود در بایاس مخالف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
high back resistance diode
U
دیود با مقاومت معکوس زیاد
duodide
U
دیود مضاعف دیود دوبل
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
bias
U
بایاس
biases
U
بایاس
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
bias
U
ولتاژ بایاس
biases
U
بایاس کردن
bias
U
بایاس کردن
biasing battery
U
باطری بایاس
biases
U
ولتاژ بایاس
antisocial
U
مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
grid biasing voltage
U
ولتاژ بایاس شبکه
grid potential
U
ولتاژ بایاس شبکه
grid bias battery
U
باطری بایاس شبکه
grid battery
U
باطری بایاس شبکه
high frequency bias
U
بایاس فرکانس بالا
input bias current
U
جریان بایاس ورودی
grid bias voltage generation
U
تولید ولتاژ بایاس شبکه
critical grid bias
U
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
crystal diode
U
دیود
semiconductor diode
U
دیود
diode
U
دیود
z diode
U
دیود "زد"
two electrode valve
U
دیود
crystal rectifier
U
دیود
duodide
U
زوج دیود
tunnel diode
U
دیود تانل
silicon diode
U
دیود سیلیسیمی
input diode
U
دیود اولیه
diode lamp
U
دیود دورانی
tunnel diode
U
دیود تونلی
centering diode
U
دیود مرکزگذار
input diode
U
دیود ورودی
magneto diode
U
دیود مغناطیسی
tunel diode
U
دیود نقبی
double diode
U
دیود دوبل
double diode
U
دیود مضاعف
zener
U
دیود زینر
zener diode
U
دیود زنر
zener diode
U
دیود زینر
crystal diode
U
دیود بلوری
zener
U
دیود زنر
z diode
U
دیود زنر
tunel diode
U
دیود تونلی
silicon detector
U
دیود سیلیسیم دار
tunnel diode
U
مهندسی دیود تانل
high tension diode
U
دیود فشار قوی
diode
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
rectifier
U
دیود
[فیزیک]
[مهندسی]
lith emitting diode
U
دیود ساتع نور
interference inverter
U
دیود پارازیت گیر
light emitting diode
U
دیود ناشر نوری
photodiode
U
دیود حساس نسبت به نور
high back resistance diode
U
دیود با مفاومت معکوس بالا
light emitting diode
U
دیود ساطع کننده نور
led
U
دیود ساطع کننده نور
zener diode stabilization
U
تثبیت کنندگی دیود زنر
double base diode
U
دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
lighted
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
light
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
grid bias
U
ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
at outs
U
مخالف
oppugnant
U
مخالف
out of keeping
U
مخالف
non content
U
مخالف
opposit
U
مخالف
contrariant
U
مخالف
averse
U
مخالف
adversaries
U
مخالف
adversary
U
مخالف
contrary to
U
مخالف
controvertist
U
مخالف
by the ears
U
مخالف
contradictive
U
مخالف
gainsayer
U
مخالف
gainst
U
مخالف
at d.
U
مخالف
unfavorable
U
مخالف
opponent
U
مخالف
opponents
U
مخالف
dissenting
U
مخالف
resistent
U
مخالف
gyaku
U
مخالف
dissidents
U
مخالف
dissident
U
مخالف
foes
U
مخالف
antagonists
U
مخالف
adverse
U
مخالف
oppositive
U
مخالف
oppugner
U
مخالف
antipodal
U
مخالف
anie
U
مخالف
conflicting
U
مخالف
inadvisable
U
مخالف
repugnant
U
مخالف
dissidence
U
مخالف
antagonist
U
مخالف
foe
U
مخالف
converses
U
مخالف
against
U
مخالف
aliens
U
مخالف
hostile
U
مخالف
contradiction
U
مخالف
converse
U
مخالف
alien
U
مخالف
irreconcilable
U
مخالف
conversed
U
مخالف
conversing
U
مخالف
contrary
U
مخالف
contradictions
U
مخالف
contradictory
U
مخالف
with
U
مخالف
oppositionist
U
ضد مخالف
contra
U
مخالف
The opposition parties .
U
احزاب مخالف
veto
U
رای مخالف
In the opposite direction .
U
درجهت مخالف
dis-
U
مخالف کردن
dissent
U
رای مخالف
antipathy
U
احساس مخالف
defiant
U
معاند مخالف
against the current
<adv.>
U
مخالف جریان
dissented
U
رای مخالف
vetoed
U
رای مخالف
dissents
U
رای مخالف
clashing
U
برخوردکننده مخالف
reluctance
U
بیزاری مخالف
divert action
U
عملیات مخالف
crosswinds
U
باد مخالف
dissentient
U
مخالف معاند
diverse
U
مختلف مخالف
countersuggestion
U
تلقین مخالف
upstream
<adj.>
<adv.>
U
مخالف جریان
counterview
U
عقیده مخالف
adversely
U
بطور مخالف
headwinds
U
باد مخالف
aversely
U
بطور مخالف
in the opposite direction.
U
در جهت مخالف
counter ion
U
یون مخالف
antagonist
U
عضله مخالف
loggerheads
U
مخالف - جنگجو
dissenting opinion
U
نظر مخالف
illegal
U
مخالف قانون
antislavery
U
مخالف بردگی
countered
U
درجهت مخالف
countering
U
درجهت مخالف
defier
U
مخالف کننده
antipapal
U
مخالف پاپ
overthwart
U
بالحن مخالف
antimonaechical
U
مخالف سلطنت
anti parallel feeding
U
تغذیه مخالف
anti
U
مخالف علیه
reluctate
U
مخالف کردن
reluctancy
U
بیزاری مخالف
against nature
U
مخالف طبیعت
crosscurrent
U
جریان مخالف
head wind
U
باد مخالف
counter
U
درجهت مخالف
overthwart
U
بطور مخالف
at odds
<idiom>
U
مخالف بودن
opponent
U
طرف مخالف
opponents
U
طرف مخالف
obscurantist
U
مخالف اصلاحات
dissenting
U
مخالف معاند
vice versa
U
در جهت مخالف
disaccord
U
مخالف کردن
oppositely
U
بطور مخالف
take a dim view of
<idiom>
U
مخالف بودن
prevailing wind
U
باد مخالف
antitrust
U
مخالف تشکیل
ill humored
U
مخالف ترشرو
cons
U
رای مخالف
reverses
U
شکستنی مخالف
conflictive
U
مغایر مخالف
reverse
U
شکستنی مخالف
to be in the opposition
U
مخالف بودن
the a party
U
طرف مخالف
anti-Semitism
U
مخالف با یهودیان
contradict
U
مخالف بودن با
antagonists
U
عضله مخالف
anti semitism
U
مخالف با یهودیان
dissenters
U
مخالف ناراضی
dissenter
U
مخالف ناراضی
reversed
U
شکستنی مخالف
antagonizes
U
مخالف کردن
reversing
U
شکستنی مخالف
crosswind
U
باد مخالف
windbound
U
باد مخالف
contraposition
U
مفهوم مخالف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com