Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
protocol
U
مقاوله نامه نوشتن
protocols
U
مقاوله نامه نوشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
porotocol of signature
U
مقاوله نامه امضا
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
additional protocol
U
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
protocol
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols
U
مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
paeans
U
پیروزی نامه نوشتن
paean
U
پیروزی نامه نوشتن
genealogize
U
شجره نامه نوشتن
send away for something
<idiom>
U
تقاضا نامه نوشتن
dissertate
U
پایان نامه تحصیلی نوشتن
spelling checker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker
U
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
encipher
U
برمز نوشتن رمز نوشتن
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
DVD
U
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
he dose not know how to write
U
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
inscribes
U
نوشتن
penning
U
نوشتن
writes
U
نوشتن
penned
U
نوشتن
inscribed
U
نوشتن
superscrible
U
نوشتن
put down
<idiom>
U
نوشتن
pens
U
نوشتن
write
U
نوشتن
write head
U
هد نوشتن
set down
U
نوشتن
pen
U
نوشتن
scrawls
U
بد نوشتن
to drive a pen or quill
U
نوشتن
to set down
U
نوشتن
scrawl
U
بد نوشتن
scribbling
U
بد نوشتن
scribble
U
بد نوشتن
scrawled
U
بد نوشتن
to put down
U
نوشتن
to reduce to writing
U
نوشتن
scribbled
U
بد نوشتن
inscribe
U
نوشتن
scribbles
U
بد نوشتن
scrawling
U
بد نوشتن
indite
U
نوشتن
inscribing
U
نوشتن
pt down
U
نوشتن
rewrites
U
دوباره نوشتن
autographing
U
دستخط نوشتن
tablet
U
بر لوح نوشتن
rewritten
U
باز نوشتن
rewrites
U
باز نوشتن
precis
U
خلاصه نوشتن
poeticize
U
شعر نوشتن
autograph
U
دستخط نوشتن
commentating
U
تقریظ نوشتن
commentates
U
تقریظ نوشتن
rewritten
U
دوباره نوشتن
rewrite
U
باز نوشتن
rewriting
U
دوباره نوشتن
circumscribing
U
نوشتن در دور
circumscribed
U
نوشتن در دور
circumscribe
U
نوشتن در دور
autographs
U
دستخط نوشتن
allegorize
U
تمثیل نوشتن
read/write head
U
هدخواندن- نوشتن
rewriting
U
باز نوشتن
poetize
U
شعر نوشتن
read/write
U
خواندن- نوشتن
r/w
U
خواندن- نوشتن
itemizing
U
به اقلام نوشتن
tablets
U
بر لوح نوشتن
rewrite
U
دوباره نوشتن
circumscribes
U
نوشتن در دور
itemizes
U
به اقلام نوشتن
to write off
U
به اسانی نوشتن
editorialize
U
سرمقاله نوشتن
editorialized
U
سرمقاله نوشتن
editorializes
U
سرمقاله نوشتن
editorializing
U
سرمقاله نوشتن
preambles
U
مقدمه نوشتن
preamble
U
مقدمه نوشتن
annotate
U
حاشیه نوشتن
annotate
U
یادداشت نوشتن
editorialising
U
سرمقاله نوشتن
penmanship
U
طرز نوشتن
to write out
U
بتفضیل نوشتن
preface
U
دیباچه نوشتن
prefaced
U
دیباچه نوشتن
itemized
U
به اقلام نوشتن
prefaces
U
دیباچه نوشتن
itemize
U
به اقلام نوشتن
prefacing
U
دیباچه نوشتن
editorialised
U
سرمقاله نوشتن
itemising
U
به اقلام نوشتن
itemises
U
به اقلام نوشتن
itemised
U
به اقلام نوشتن
annotate
U
تفسیر نوشتن
annotated
U
حاشیه نوشتن
annotated
U
یادداشت نوشتن
write-ups
U
به تفصیل نوشتن
pens
U
خامه نوشتن
penning
U
خامه نوشتن
penned
U
خامه نوشتن
pen
U
خامه نوشتن
write off
U
زود نوشتن
write-off
U
زود نوشتن
annotates
U
تفسیر نوشتن
write-offs
U
زود نوشتن
commentate
U
تقریظ نوشتن
scrolls
U
کتیبه نوشتن
editorialises
U
سرمقاله نوشتن
scroll
U
کتیبه نوشتن
annotated
U
تفسیر نوشتن
annotates
U
حاشیه نوشتن
annotates
U
یادداشت نوشتن
annotating
U
حاشیه نوشتن
annotating
U
یادداشت نوشتن
annotating
U
تفسیر نوشتن
to dip ones pen in gall
U
سخت نوشتن
tired of writing
U
خسته از نوشتن
write up
U
به تفصیل نوشتن
write-up
U
به تفصیل نوشتن
commentated
U
تقریظ نوشتن
handwrite
U
بادست نوشتن
jotted
U
با شتاب نوشتن
programs
U
برنامه نوشتن
program
U
برنامه نوشتن
note
U
نت موسیقی نوشتن
list
U
در فهرست نوشتن
notes
U
نت موسیقی نوشتن
noting
U
نت موسیقی نوشتن
write head
U
نوک نوشتن
write out
U
به تفصیل نوشتن
overwrite
U
زیاد نوشتن
scribbling
U
باشتاب نوشتن
tabled
U
در فهرست نوشتن
jots
U
با شتاب نوشتن
wirte only
U
تنها نوشتن
over write
U
جای نوشتن
hyphenate
U
با خط پیوند نوشتن
i am weary of writing
U
از نوشتن خسته
impanel
U
در صورت نوشتن
prose
U
نثر نوشتن
inscroll
U
در طومار نوشتن
miswrite
U
اشتباه نوشتن
graphomania
U
شهوت نوشتن
overwrite
U
دومرتبه نوشتن
table
U
در فهرست نوشتن
tables
U
در فهرست نوشتن
tabling
U
در فهرست نوشتن
jot
U
با شتاب نوشتن
scribbles
U
باشتاب نوشتن
engross
U
درشت نوشتن
invoicing
U
فاکتور نوشتن
autographed
U
دستخط نوشتن
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
enlisting
U
درفهرست نوشتن
invoiced
U
فاکتور نوشتن
graphic
U
وابسته به فن نوشتن
gloss
U
حاشیه نوشتن بر
rewrote
U
باز نوشتن
enlist
U
درفهرست نوشتن
invoices
U
فاکتور نوشتن
enlists
U
درفهرست نوشتن
scribbled
U
باشتاب نوشتن
overwrite
U
جای نوشتن
scribble
U
باشتاب نوشتن
invoice
U
فاکتور نوشتن
rewrote
U
دوباره نوشتن
demythologize
U
تفسیر نوشتن
elegize
U
قصیده نوشتن
types
U
با ماشین تحریر نوشتن
write inhibit ring
U
حلقه ممانعت از نوشتن
dyslexic
U
ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
typed
U
با ماشین تحریر نوشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com