Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concept learning
U
مفهوم اموزی
conceptual learning
U
مفهوم اموزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underachievement
U
کم اموزی
noviciate
U
کار اموزی
novitiate
U
کار اموزی
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
cue learning
U
نشانه اموزی
sign learning
U
علامت اموزی
learning to learn
U
یادگیری اموزی
skill learning
U
مهارت اموزی
probationership
U
کار اموزی
relation learning
U
رابطه اموزی
enculturation
U
فرهنگ اموزی
omission training
U
حذف اموزی
avoidancae training
U
اجتناب اموزی
mastery learning
U
تسلط اموزی
overachievement
U
پیش اموزی
place learning
U
مکان اموزی
tameness
U
دست اموزی
assertive training
U
جرات اموزی
sex typing
U
نقش اموزی جنسیتی
t group
U
گروه حساسیت اموزی
sensitivity training group
U
گروه حساسیت اموزی
probational
U
دوره ازمایش و کار اموزی
probation
U
دوره ازمایش وکار اموزی
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
context
U
مفهوم
vacuous
U
بی مفهوم
conception
U
مفهوم
moral
U
مفهوم
intendment
U
مفهوم
contexts
U
مفهوم
concepts
U
مفهوم
tacit
U
مفهوم
conceptions
U
مفهوم
hangs
U
مفهوم
hang
U
مفهوم
sound
U
مفهوم
sounds
U
مفهوم
soundest
U
مفهوم
sounded
U
مفهوم
purpose
U
مفهوم
purposes
U
مفهوم
signification
U
مفهوم
notions
U
مفهوم
intelligible
U
مفهوم
purporst
U
مفهوم
concept
U
مفهوم
notion
U
مفهوم
impliedly
U
بطور مفهوم
intelligibly
U
بطور مفهوم
ideogram
U
مفهوم نگاشت
relational concept
U
مفهوم ربطی
iuntelligibly
U
بطور مفهوم
conceptualization
U
مفهوم سازی
conception
U
مفهوم آفرینی
sense
U
حس تشخیص مفهوم
purporting
U
مفهوم ساختن
purports
U
مفهوم ساختن
meaning
U
مفهوم فحوا
meanings
U
مفهوم فحوا
effect
U
مفهوم نیت
effected
U
مفهوم نیت
effecting
U
مفهوم نیت
implicitly
U
بطور مفهوم
purported
U
مفهوم ساختن
purport
U
مفهوم ساختن
sensed
U
حس تشخیص مفهوم
senses
U
حس تشخیص مفهوم
implication
U
مفهوم استنباط
implications
U
مفهوم استنباط
intention
U
غرض مفهوم
intentions
U
غرض مفهوم
unintelligible
U
غیر مفهوم
significance
U
مفهوم اهمیت
import
U
مفهوم ورود
importing
U
مفهوم ورود
constructively
U
بطور مفهوم
concept formation
U
تکوین مفهوم
implied
U
ضمنا" مفهوم
substance
U
مفاد مفهوم
conjunctive concept
U
مفهوم عطفی
comprehensibly
U
بطور مفهوم
substances
U
مفاد مفهوم
imported
U
مفهوم ورود
contraposition
U
مفهوم مخالف
implied
U
مفهوم ضمنی
paideutics
U
روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
zircon
U
سخن غیر مفهوم
value added concept
U
مفهوم ارزش افزوده
to the
[that]
effect
<adv.>
U
با مفهوم
[معنی]
کلی
galimatias
U
کلام غیر مفهوم
implications
U
مستلزم بودن مفهوم
implication
U
مستلزم بودن مفهوم
get the message
<idiom>
U
به واضحی فهمیدن مفهوم
overtones
U
شدیدالحن مفهوم فرعی
overtone
U
شدیدالحن مفهوم فرعی
purporst
U
بهانه مفهوم شدن
roger
U
مفهوم شد پیام را گرفتم
percept
U
چیز مفهوم ادراکات
implicit
U
اشاره شده مفهوم
denotation
U
علامت تفکیک معنی و مفهوم
by con.
U
مفهوم مخالف ان جنین میشود
the inherent
U
text or word a of indirectsense and مفهوم
read between the lines
<idiom>
U
پیدا کردن مفهوم ضمنی
loose sentence
U
جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
the document purports that
U
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
The sense of this word is not clear .
U
معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
wheel
U
[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
opaquely
U
چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
rebus sic stautibus
U
به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
yin yang
U
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding
U
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
dictatorship
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
stored program concept
U
ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com