English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hirake U مفصلهای انگشتان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pyon son keut U نوک انگشتان
palicoot U نوک انگشتان پا
yohan nukite U ضربه با انگشتان
with fingers interlocked U با انگشتان در هم افتاده
interdigitate U واقع در میان انگشتان
interdigital U واقع در میان انگشتان
finger dexterity test U ازمون چالاکی انگشتان
press U فشار دادن با انگشتان
presses U فشار دادن با انگشتان
athlete's foot U نوعی مرض قارچی انگشتان
athlete's foot U ترک خوردن بین انگشتان پا
cat's cradle U ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
touch U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
touches U تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
trap U فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
keilo U ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
spans U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanning U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
spanned U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
span U فاصله بین سوراخ گوی بولینگ برای شست و انگشتان دیگر
Can count on the fingers of one hand <idiom> U رخ دادن اتفاقی به تعداد انگشتان دست [اتفاق نادر و به دفعات محدود]
home row U ردیفی از کلیدها روی صفحه کلید که انگشتان شخص درحالت عادی روی انها قرارمی گیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com