English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phosphor bronze U مفرغ فسفردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phosphorous U فسفردار
phosphoretted U فسفردار
phosphoreted U فسفردار
ghost lines U نوارهای فسفردار
bell-metal U مفرغ
gun metal U مفرغ
bell metal U مفرغ
gunmetal U مفرغ
bronze U مفرغ
bronzes U مفرغ
patina U زنگ مفرغ
patine U زنگ مفرغ
ormolu U مفرغ زرنما
silicon bronze U مفرغ سیلیسیم دار
pewter U مفرغ فروف مفرغی
subsistence theory of wages U به قانون مفرغ مزدها نیزمعروف است
corinthian brass or bronze U یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com