English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free lance U مفرد کار کردن نویسنده غیر وابسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
singular U واژه مفرد صیغه مفرد
penster U نویسنده بویژه نویسنده مزدور
singular U مفرد
singularize U بشکل مفرد دراوردن
I U اول شخص مفرد
shalt U دوم شخص مفرد حاضرفعل shall
tutoyer U دوم شخص مفرد را درمکالمه بکار بردن
hath U سوم شخص مفرد اززمان حاضر فعل have
an impersonal verb U فعلی که فاعل معینی ندارد و جز سوم شخص مفرد است
liter any executor U کسیکه مامور چاپ کردن تالیفات نویسنده ایی میشود
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
authoress U نویسنده زن
writers U نویسنده ها
penwoman U زن نویسنده
the present writer U نویسنده
wordsmith U نویسنده
author U نویسنده
penman U نویسنده
quill driver U نویسنده
craftsman U نویسنده
craftsmen U نویسنده
scrivener U نویسنده
writer U نویسنده
scribbler U نویسنده بد
writers U نویسنده
composers U نویسنده
authors U نویسنده ها
composer U نویسنده
technical writer U نویسنده فنی
hacked U نویسنده مزدور
hacks U نویسنده مزدور
neoteric U نویسنده تازه
devils U نویسنده مزدور
drafter U نویسنده پیام
garreteer U نویسنده بی نوا
author U نویسنده موسس
fantast U نویسنده خیالپرست
hack U نویسنده مزدور
report writer U نویسنده گزارش
devil U نویسنده مزدور
encyclopaedist U نویسنده دایره المعارف
to make good as a writer U نویسنده موفقی شدن
auctorial U منسوب به نویسنده یا مولف
nomographer U نویسنده کتاب درباره
idem U همان نویسنده در همانجا
librettist U نویسنده اشعار اپرا
pen-names U نام مستعار نویسنده
headliner U نویسنده سرمقاله روزنامه
librettists U نویسنده اشعار اپرا
hagiologist U نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
authorial U موبوط به مصنف یا نویسنده
pen name U نام مستعار نویسنده
mannerisms U سبک بخصوص نویسنده
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
mannerism U سبک بخصوص نویسنده
reporter U جمله ساز نویسنده ناصادق
matthew U نویسنده انجیل متی
bel esprit U سخنران یا نویسنده باذوق
pen-name U نام مستعار نویسنده
magazin U نویسنده مقاله برای مجله
screenwriter U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
city editor U نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
screenwriters U نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
hagiographer U نویسنده شرح حال مقدسین
phraseologist U جمله ساز نویسنده ناصادق
wanted clerks U دبیر یا نویسنده لازم است
He fabcies himself as a writer (author). U به خیال خودش نویسنده است
memorialist U نویسنده یاد بود یا لوحه
posthumous U منتشر شده پس از مرگ نویسنده
comedist U نویسنده نمایشهای خنده دار
dramaturge U نویسنده داستانهای نمایشی شبیه ساز
belletrist U نویسنده شعر و اثارادبی زیبا ادیب
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
tragedian U نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
interactive U سازمان تخصصی که موضوعاتی شامل زبان نویسنده
headings U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
think piece U مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
heading U تاریخ ونشانی نویسنده کاغذ باسرتوپ زدن
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
symbolist U نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
jude U یهودا نویسنده رساله یهوداکه از رسالات عهد جدیدمسیحیان است
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
penetrative U وابسته به نفوذ کردن
procreant U وابسته به ایجاد کردن یا زادن
hydropathic U وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
neutering U اخته کردن وابسته به جنس خنثی
neuter U اخته کردن وابسته به جنس خنثی
neutered U اخته کردن وابسته به جنس خنثی
teetotal U وابسته به طرفداری از منع مسکرات کردن
neuters U اخته کردن وابسته به جنس خنثی
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
metallurgic U وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copyrights U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
'The Catcher in the Rye' [by Salinger / work title] U ! ناطور دشت ! یا ! ناتور دشت ! [نام رمانی اثر نویسنده آمریکایی سالینجر]
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
play off U درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
grubbed U مزدور نویسنده مزدور
grub U مزدور نویسنده مزدور
grubs U مزدور نویسنده مزدور
germane U وابسته
attached U وابسته
dependent U وابسته
pertianing U وابسته
relevant U وابسته
interdependent U وابسته
tuitionary U وابسته به
elfin U وابسته به جن
wedded U وابسته
sexual organs U وابسته به
attendant U وابسته
attendants U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
of kin U وابسته
pertaining U وابسته
pyretic U وابسته به تب
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
riverrine U وابسته به
affiliates U وابسته
diphtheric U وابسته به
affiliating U وابسته
belonging U وابسته ها
febile U وابسته به تب
relative U وابسته
correspondents U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
akin U وابسته
elysian U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
subordinating U وابسته
pertinent U وابسته
aquatic U وابسته به اب
dependants U وابسته
dependant U وابسته
correspondent U وابسته
syncop U وابسته به غش
appurtenant U وابسته
carpal U وابسته به مچ
attributable U وابسته به
congenerous U وابسته
commissarial U وابسته به
monitorial U وابسته به
subordinate U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
messianic U وابسته به
subordinates U وابسته
subordinated U وابسته
cephalic U وابسته به سر
levitical U وابسته به
attache U وابسته
contingent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com