English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beaten U مغلوب
conquered U مغلوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invincible U مغلوب نشدنی
conquerable U مغلوب شدنی
invictive U مغلوب نشدنی
superable U مغلوب شدنی
things were at the U مغلوب کردن
to put to the w U مغلوب کردن
vanquishing U مغلوب ساختن
vanquishes U مغلوب ساختن
vanquished U مغلوب ساختن
beats U مغلوب کردن
defeated U مغلوب ساختن
beat U مغلوب کردن
KO's U مغلوب کردن
defeating U مغلوب ساختن
defeat U مغلوب ساختن
KO U مغلوب کردن
vanquish U مغلوب ساختن
defeats U مغلوب ساختن
trump U مغلوب ساختن پیشی جستن
to cause the downfall of somebody [something] U کسی [چیزی] را مغلوب ساختن
unconquerable U شکست ناپذیر مغلوب نشده
hit and miss U گاهی موفق وگاهی مغلوب
get the worst of <idiom> U رنج بردن ،مغلوب شدن
unbeatable U شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
overcome U پیروز شدن بر مغلوب ساختن
overcomes U پیروز شدن بر مغلوب ساختن
overcoming U پیروز شدن بر مغلوب ساختن
lick U تازیانه زدن مغلوب کردن
trumps U مغلوب ساختن پیشی جستن
insuperable U شکست ناپذیر مغلوب نشدنی
unbeaten U شکست نخورده مغلوب نشده
licked U تازیانه زدن مغلوب کردن
to bring down somebody [something] U کسی [چیزی] را مغلوب ساختن
licks U تازیانه زدن مغلوب کردن
overbear U مغلوب کردن زیاد میوه دادن
hologynic U منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com