Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bookshop
U
مغازه کتاب فروشی
bookshops
U
مغازه کتاب فروشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soda fountains
U
مغازه لیموناد فروشی
soda fountain
U
مغازه لیموناد فروشی
mercery
U
مغازه پارچه فروشی
wineshop
U
مغازه شراب فروشی
delicatessen
U
مغازه اغذیه فروشی
delicatessens
U
مغازه اغذیه فروشی
cantina
U
مغازه خواربار یامشروب فروشی
bookshops
U
دکان کتاب فروشی
bookshop
U
دکان کتاب فروشی
Laundry / Dry cleaners
U
مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
capitulary
U
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
bistros
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro
U
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
shoplifting
U
دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
deuteronomic
U
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
caxton
U
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference
U
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand
U
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
shopper
U
مغازه رو
shopped
U
مغازه
shop
U
مغازه
shops
U
مغازه
shoppers
U
مغازه رو
shoplifters
U
دزد مغازه
shopwalker
U
راهنمای مغازه
shoplifter
U
دزد مغازه
shop lifting
U
دزدی از مغازه ها
to shut up a shop
U
مغازه ای را بستن
salesclerk
U
فروشنده مغازه
storing
U
مغازه دکان
shopkeepers
U
مغازه دار
shopkeeper
U
مغازه دار
floor walker
U
راهنمای مغازه
tuck shop
U
مغازه حلویات
store
U
مغازه دکان
d. store
U
مغازه بزرگ
storing
U
مغازه بزرگ
tuck shop
U
مغازه قنادی
store
U
مغازه بزرگ
show case
U
قفسه جلو مغازه
haberdashery
U
مغازه ملبوس مردانه
rotisserie
U
مغازه خوراک پزی
shop assistant
دستیار مغازه دار
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
shop
U
مغازه گردی کردن دکه
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
shopped
U
مغازه گردی کردن دکه
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
burse
U
مغازه یابازار خرید وفروش
shops
U
مغازه گردی کردن دکه
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
sales register
U
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
shopworn
U
کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
The goods in this shop could not be flogged.
U
اجناس این مغازه باد کرده
point of sale
U
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
pos
U
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
cash register
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
cash registers
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
U
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
This shop deals in goods of all sorts .
U
دراین مغازه همه چیز معامله می شود
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
middlemen
U
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstration
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
middleman
U
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
sales
U
فروشی
for sale
U
فروشی
on sale
U
فروشی
on offer
U
فروشی
disposability
U
فروشی
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
glassman
U
شیشه فروشی
greengrocery
U
سبزی فروشی
wholesale
U
عمده فروشی
grocer's
U
خواربار فروشی
grocery
U
خواربار فروشی
food shop
U
خواربار فروشی
grocery store
[American E]
U
خواربار فروشی
drapery
U
ماهوت فروشی
barroom
U
نوشابه فروشی
wineshop
U
باده فروشی
dealing in slaves
U
برده فروشی
cash crop
U
فرآورد فروشی
cash crop
U
محصول فروشی
upholstery
U
مبل فروشی
upholstery
U
پرده فروشی
snack bar
U
ساندویچ فروشی
bijouterie
U
جواهر فروشی
pedantry
U
فضل فروشی
whole sale trade
U
عمده فروشی
grocer's shop
U
خواربار فروشی
haberdashery
U
خرازی فروشی
snack bars
U
ساندویچ فروشی
drugstore
U
دوا فروشی
whole sale dealer
U
عمده فروشی
butchery business
U
گوشت فروشی
chandlery
U
شمع فروشی
toploftiness
U
خود فروشی
retail trade
U
خرده فروشی
priggery
U
علم فروشی
retail
U
جزئی فروشی
slopwork
U
دوخته فروشی
ironmongery
U
اهن فروشی
perfumery
U
عطر فروشی
pedlary
U
دست فروشی
taproom
U
بارمشروب فروشی
priggishness
U
علم فروشی
retail sales
U
خرده فروشی
retail dealing
U
خرده فروشی
salter
U
نمک فروشی
short sale
U
پیش فروشی
snobbery
U
افاده فروشی
slave trade
U
برده فروشی
short sale
U
سلم فروشی
retail
U
خرده فروشی
prudishness
U
عفت فروشی
staple
U
مرکزعمده فروشی
smithy
U
اهن فروشی
drugstores
U
دوا فروشی
jewelry
U
جواهر فروشی
newsstand
U
روزنامه فروشی
smithies
U
اهن فروشی
draperies
U
ماهوت فروشی
toggery
U
لباس فروشی
draperies
U
پارچه فروشی
stapling
U
مرکزعمده فروشی
optometry
U
عینک فروشی
peacockery
U
خود فروشی
stapled
U
مرکزعمده فروشی
drapery
U
پارچه فروشی
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
universal
U
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
bars
U
میکده بارمشروب فروشی
smithies
U
فلز فروشی اهنگری
smithy
U
فلز فروشی اهنگری
swaggers
U
کبر فروشی خودستایی
swaggering
U
کبر فروشی خودستایی
box office
U
باجه بلیط فروشی
box offices
U
باجه بلیط فروشی
swaggered
U
کبر فروشی خودستایی
swagger
U
کبر فروشی خودستایی
barroom
U
بار یا پیاله فروشی
retail
U
خرده فروشی کردن
at the but cher's
U
در دکان گوشت فروشی
pedantry or pedantism
U
علم فروشی خام
taproom
U
محل پیاله فروشی
newsstand
U
دکه روزنامه فروشی
to peacock oneself vref
U
خود فروشی کردن
to prank out oneself
U
خود فروشی کردن
trade price
U
قیمت عمده فروشی
quantity rebate
U
تخفیف عمده فروشی
vintnery
U
عمده فروشی شراب
peltry
U
پوست خام فروشی
porterhouse
U
ابجو واغذیه فروشی
retail price
U
قیمت خرده فروشی
retail price
U
بهای خرده فروشی
ostentation
U
خود فروشی تظاهر
resale price
U
بهای خرده فروشی
quantity discount
U
تخفیف عمده فروشی
sweetshop
U
شیرینی فروشی قنادی
tap room
U
محل پیاله فروشی
pot house
U
ابجو فروشی خرابات
sales
U
جنس فروشی فروش
cutlery
U
کارد وچنگال فروشی
dram shop
U
جایگاه نوشابه فروشی
oversell
U
فزون فروشی کردن
proslavery
U
طرفداری از برده فروشی
dramshop
U
بار مشروب فروشی
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
overselling
U
فزون فروشی کردن
oversells
U
فزون فروشی کردن
oversold
U
فزون فروشی کردن
ticket office
U
باجه بلیت فروشی
gaudiness
U
خودنمائی جلوه فروشی
bar
U
میکده بارمشروب فروشی
convenience store
U
خواربار فروشی کوچک
grogshop
U
دکان مشروب فروشی
groggery
U
نوشابه فروشی میخانه
convenience stores
U
خواربار فروشی کوچک
wholesale price
U
قیمت عمده فروشی
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
Where is the booking office?
U
باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office?
U
باجه بلیت فروشی کجاست؟
newsstand
U
دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
wholesale price index
U
شاخص قیمت عمده فروشی
milk float
U
عرابه یا چرخ شیر فروشی
short sale
U
بیع سلف پیش فروشی
wares
U
کالای فروشی پرهیز کردن از
commission
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
U
حق العمل کاری امانت فروشی
commissions
U
حق العمل کاری امانت فروشی
index of wholesale prices
U
شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices
U
شاخص قیمتهای خرده فروشی
profit cannibalism
U
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
milk floats
U
عرابه یا چرخ شیر فروشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com