English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shopkeeper U مغازه دار
shopkeepers U مغازه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shoplifting U بلند کردن جنس از مغازه
shoplifting U دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
shopper U مغازه رو
shoppers U مغازه رو
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
middleman U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middlemen U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
soda fountain U مغازه لیموناد فروشی
soda fountains U مغازه لیموناد فروشی
store U مغازه دکان
store U مغازه بزرگ
storing U مغازه دکان
storing U مغازه بزرگ
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
cash register U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash registers U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
shop U مغازه
shop U مغازه گردی کردن دکه
shopped U مغازه
shopped U مغازه گردی کردن دکه
shops U مغازه
shops U مغازه گردی کردن دکه
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
bookshop U مغازه کتاب فروشی
bookshops U مغازه کتاب فروشی
delicatessen U مغازه اغذیه فروشی
delicatessens U مغازه اغذیه فروشی
shoplifter U دزد مغازه
shoplifters U دزد مغازه
shopworn U کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
burse U مغازه یابازار خرید وفروش
cantina U مغازه خواربار یامشروب فروشی
d. store U مغازه بزرگ
EFTPOS U ترمینالی در POS که به یک کامپیوتر مرکزی وصل است که پول را مستقیماگ از حساب مشتری به مغازه منتقل میکند
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
floor walker U راهنمای مغازه
shopwalker U راهنمای مغازه
mercery U مغازه پارچه فروشی
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
rotisserie U مغازه خوراک پزی
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
salesclerk U فروشنده مغازه
shop lifting U دزدی از مغازه ها
show case U قفسه جلو مغازه
stock in trade U موجودی کالای مغازه
tuck shop U مغازه قنادی
tuck shop U مغازه حلویات
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
wineshop U مغازه شراب فروشی
shop assistant دستیار مغازه دار
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
Laundry / Dry cleaners U مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
to shut up a shop U مغازه ای را بستن
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . U مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com