English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
double standards U معیارهای متناقض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
performance standard U معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
conciliatory measures U معیارهای مصالحه
welfare criteria U معیارهای رفاه
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
contradictious U متناقض گو
contradictive U متناقض
incommensurable U متناقض
self contradictory U متناقض
self defeating U متناقض
repugnant U متناقض
anomalous U متناقض
self-defeating U متناقض
incoherent U متناقض
contradictory U متناقض
mix U متناقض
inconsistent U متناقض
contrariety U سخن متناقض
subcontrary U از یک جهت متناقض
competing U متناقض-دوعبارتکهتنهایکیازآنهامیتواندصحیحباشد
self contradictory U متناقض با خود
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
technical standards U معیارهای فنی استانداردهای فنی
planning factor U معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com