Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contextual architecture
U
معماری بافت گرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
Historicism
U
[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
late-Modern architecture
U
[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
German Order
U
سبک معماری آلمانی
[نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
Ionic Order
U
[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
hydrotropism
U
اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
architecture proper
U
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
face work
U
معماری
architectural
U
معماری
plumb rule
U
خط کش معماری
architectonics
U
فن معماری
building construction
U
معماری
architecture
U
معماری
order
U
نظام معماری
open architecture
U
معماری باز
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
Kinetic architecture
U
معماری جنبشی
network architecture
U
معماری شبکه
order
U
سبک معماری
Assyrian architecture
U
معماری آشوری
Babylonian architecture
U
معماری بابلی
architectonic
U
دانش معماری
Jesuit architecture
U
معماری مجزایی
GEAM
U
گروه معماری
interion architecture
U
معماری داخلی
architectural
U
وابسته به معماری
landscape architecture
U
معماری طبیعت
Islamic architecture
U
معماری اسلامی
Greek architecture
U
معماری یونانی
interior architecture
U
معماری داخلی
architects
U
معماری کردن
Estruscan architecture
U
معماری اتروسکی
architect
U
معماری کردن
monumental architecture
U
معماری با عظمت
architecture
U
هنر معماری
Cretan architecture
U
معماری کرتی
architectural terms
U
اصطلاحات معماری
Conceptual architecture
U
معماری ادراکی
environment architecture
U
معماری محوطه
environment architecture
U
معماری محیط
Green architecture
U
معماری سبز
Egyptian architecture
U
معماری مصری
scutch
U
تیشه معماری
egyptian architecture
U
معماری مصری
display architecture
U
معماری نمایشی
earth-work architecture
U
معماری خشتی
earth architecture
U
معماری خشتی
entablature
U
پیشانی در معماری
chinese architecture
U
معماری چینی
style of architecture
U
سبک معماری
defensive architecture
U
معماری نظامی
achaemenid architecture
U
معماری هخامنشی
Experimental architecture
U
معماری تجربی
chujjah
U
معماری هنری
chiyjah
U
معماری هنری
figurative architecture
U
معماری مشجر
Cistercian
U
معماری رهبانی
sensualism
U
حس گرایی
skepticism
U
شک گرایی
ambivalence
U
دو سو گرایی
leftism
U
چپ گرایی
hydrotropic
U
اب گرایی
Orinthian Order
U
معماری کلاسیک
[در یونان و رم]
Bassae Order
U
[معماری یونی یونان]
Doric Order
U
سبک معماری دوریک
French Order
U
سبک معماری فرانسوی
architecture
U
سبک معماری مهرازی
byzantine architecture
U
سبک معماری بیزانسی
buddhist architecture
U
سبک معماری بودائی
colonial
U
معماری کوچ نشینی
bit slice processor
U
روش معماری ریزپردازنده ها
charsu
U
چارسو
[معماری اسلامی]
Fantastic architecture
U
معماری غیر عادی
gorgerian
U
[سر گلویی ستون]
[معماری]
herring bone
U
معماری یا طرح چپ و راست
Federal style
U
سبک معماری فدرال
Gothic
U
سبک معماری گوتیک
baroque architecture
U
سبک معماری باروک
ecological architecture
U
معماری بوم شناختی
arabian
U
معماری با منشا اسلامی
Coptic architecture
U
معماری مسیحیان مصر
saa
U
معماری کاربردی سیستم ها
interrupted
U
[عناصر معماری منقطع]
landscape architecture
U
معماری محوطه سازی
systems application architecture
U
معماری کاربردی سیستم ها
lodge-books
U
کتاب مقررات معماری
systems network architecture
U
معماری شبکه سیستم ها
ring topology
U
معماری شبکه که هر گره
jaspe
U
خالدار کردن
[معماری]
Jacobethan
U
احیای معماری جاکوبی
Italianate
U
سبک معماری ایتالیایی
ordonnance
U
فرمان سبک معماری
landscape architecture
U
معماری ارایش زمین
Hindoo
U
سبک شرقی
[معماری]
Hindoo
U
سبک هندو
[معماری]
verbalism
U
لفظ گرایی
evolutionism
U
تکامل گرایی
phototropism
U
نور گرایی
empircism
U
تجربه گرایی
tritheism
U
سه یزدان گرایی
transformism
U
تحول گرایی
extroversion
U
برون گرایی
rightism
U
راست گرایی
erotism
U
شهوت گرایی
utopianism
U
ارمان گرایی
pneumotropism
U
ریه گرایی
utilitarianism
U
سودمند گرایی
pragnanz
U
طرح گرایی
relativism
U
نسبیت گرایی
universalism
U
عام گرایی
unitarianism
U
توحید گرایی
environmentalism
U
پرمون گرایی
probabilism
U
احتمال گرایی
transformism
U
دگرگونی گرایی
denominationalism
U
فرقه گرایی
subjectivism
U
درون گرایی
solipsism
U
نفس گرایی
darwinism
U
داروین گرایی
somatotonia
U
فعالیت گرایی
sophism
U
سفسطه گرایی
galvanotropism
U
برق گرایی
corporativism
U
شرکت گرایی
constructivism
U
سازندگی گرایی
spiritism
U
روح گرایی
subjectivism
U
ذهن گرایی
subjectivism
U
ذهنی گرایی
galvanotaxis
U
برق گرایی
theatricalism
U
تماشاخانه گرایی
electrotaxis
U
برق گرایی
eidesis
U
تخیل گرایی
sectionalism
U
استان گرایی
self determinism
U
نفس گرایی
synthetism
U
تالیف گرایی
semitism
U
سامی گرایی
syndicalism
U
اتحادیه گرایی
separatism
U
جدا گرایی
stereotapis
U
جمد گرایی
introversion
U
درون گرایی
illusionism
U
وهم گرایی
ideality
U
اندیشه گرایی
mentalism
U
ذهن گرایی
monopolism
U
انحصار گرایی
moralization
U
اخلاق گرایی
nationallism
U
ملت گرایی
necrophilia
U
مرده گرایی
mendelism
U
مندل گرایی
revanchism
U
کین گرایی
inflationism
U
تورم گرایی
institutionalism
U
بنیاد گرایی
intuitionalism
U
شهود گرایی
intuitionism
U
شهود گرایی
irredentism
U
الحاق گرایی
islamism
U
اسلام گرایی
machiavellianism
U
ماکیاول گرایی
intellectualism
U
عقل گرایی
magnotropism
U
مغناطیس گرایی
instrumentalism
U
وسیله گرایی
masculinism
U
نرینه گرایی
negativism
U
منفی گرایی
historicity
U
تاریخ گرایی
monarchical
U
شاه گرایی
futurism
U
اینده گرایی
consumerism
U
مصرف گرایی
fixism
U
ایست گرایی
fixism
U
ثبات گرایی
objectivism
U
عین گرایی
governmentalism
U
حکومت گرایی
vitalism
U
حیات گرایی
viscerotonia
U
لذت گرایی
verism
U
حقیقت گرایی
objectivism
U
برون گرایی
westernization
U
غرب گرایی
heliotropism
U
افتاب گرایی
minimalism
U
کمینه گرایی
nominalism
U
اسم گرایی
gregariousness
U
جمع گرایی
germanism
U
المان گرایی
geotropism
U
زمین گرایی
geotaxis
U
زمین گرایی
phenomenalism
U
پدیده گرایی
militarism
U
جنگ گرایی
pragmatism
U
عمل گرایی
cynicism
U
کلبی گرایی
pragmatism
U
مصلحت گرایی
surrealism
U
فراواقعیت گرایی
determinism
U
جبر گرایی
formalism
U
صورت گرایی
socialism
U
جامعه گرایی
modernism
U
مدرن گرایی
modernism
U
نوین گرایی
rationalism
U
عقل گرایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com