English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accredit U معتبر شناختن
accrediting U معتبر شناختن
accredits U معتبر شناختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recognizes U شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognizing U شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognize U شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognising U شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
recognises U شناختن برسمیت شناختن بازشناختن
noticed U شناختن
agnize U شناختن
identified U شناختن
identifies U شناختن
identifying U شناختن
noticing U شناختن
notice U شناختن
notices U شناختن
identify U شناختن
know U شناختن
knows U شناختن
sanction U به رسمیت شناختن
accrediting U برسمیت شناختن
sanctioning U به رسمیت شناختن
accredits U برسمیت شناختن
recognition U به رسمیت شناختن
validated U قانونی شناختن
validates U قانونی شناختن
validating U قانونی شناختن
validate U قانونی شناختن
sanctioned U به رسمیت شناختن
accredit U برسمیت شناختن
legalize U برسمیت شناختن
legalising U برسمیت شناختن
sanctions U به رسمیت شناختن
legalises U برسمیت شناختن
legalized U برسمیت شناختن
legalised U برسمیت شناختن
recognizing U به رسمیت شناختن
legalizes U برسمیت شناختن
misknow U بد شناختن نفهمیدن
legalizing U برسمیت شناختن
recognises U به رسمیت شناختن
to know a person U کسیرا شناختن
recognising U به رسمیت شناختن
recognizes U به رسمیت شناختن
recognize U به رسمیت شناختن
ackuowledge U تصدیق کردن شناختن
identification U شناختن شناسایی کردن
inviolate U معتبر
fiduciary U معتبر
authentical U معتبر
well-thought-of U معتبر
well thought of U معتبر
of good standing U معتبر
of reputation U معتبر
authoritative U معتبر
trusty U معتبر
substantial U معتبر
creditable U معتبر
credible U معتبر
authentic U معتبر
responsible U معتبر
valid U معتبر
standing U معتبر
creditor U معتبر
liable U معتبر
To accord recognition to a new government. U دولت جدیدی را برسمیت شناختن
agnize U برسمیت شناختن اقرار کردن
to count [as] U معتبر بودن
good U پاک معتبر
dow U معتبر بودن
good and svfficient bail U ضامن معتبر
hold good U معتبر بودن
valid assumptions U فروض معتبر
man of credit U شخص معتبر
to hold water U معتبر بودن
validating U معتبر ساختن
validates U معتبر ساختن
accredited U مجاز معتبر
to be valid U معتبر بودن
hard currencies U ارز معتبر
validated U معتبر ساختن
faithworthy U امین معتبر
validate U معتبر ساختن
man of crdit U شخص معتبر
validation U تایید معتبر سازی
reputably U بطور معتبر یا مشهور
reliable U معتبر قابل اتکا
credible <adj.> U قابل اعتبار [معتبر] [اقتصاد]
accrediting U معتبر ساختن اختیار دادن
not valid abroad U در خارج [از کشور] معتبر نیست
accredits U معتبر ساختن اختیار دادن
to keep an oath inviolate U معتبر نگه داشتن سوگند
accredit U معتبر ساختن اختیار دادن
good U معتبر موجه نسبتا" زیاد
time out U معتبر نبودن پس از یک دوره زمانی
validity U نفوذ قوت قانونی معتبر بودن
europatents U اختراع ثبت شده که دراروپا معتبر میباشد
big five U پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
validation U بررسی انجام شده برای معتبر بودن داده
authority U مدرک یا ماخذی از کتاب معتبریا سندی نویسندهء معتبر
del credere U ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
local U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
locals U انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
two phase commit U ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
legalizes U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalized U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalize U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalises U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalizing U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalising U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
legalised U به طور رسمی شناختن قانونی کردن تصدیق کردن
strobe U سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
strobe U سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
M out of N code U هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
validity of the credit U معتبر بودن یا پادار بودن اعتبار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com