Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rhinoscopy
U
معاینه بینی و حنجره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laryngoscope
U
دستگاه مخصوص معاینه حنجره
laryngoscopy
U
حنجره بینی
rhinolaryngology
U
بینی و حنجره شناسی
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
larynx
U
حنجره
larynxes
U
حنجره
larynges
U
حنجره حنجر
laryngology
U
حنجره شناسی
glottal
U
وابسته بدهانه حنجره
laryngitis
U
اماس خشک نای التهاب حنجره
glottis
U
دهانه حنجره فاصله بین تارهای صوتی
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum
U
حفرههای بینی پره بینی
inspected
U
معاینه
inspection
U
معاینه
observation
U
معاینه
examinations
U
معاینه
inspecting
U
معاینه
observations
U
معاینه
inspect
U
معاینه
examination
U
معاینه
observantion
U
معاینه
inspects
U
معاینه
check up
U
معاینه کردن
to see eye to eye
U
معاینه دیدن
visit
U
مسافرت معاینه
otoscopy
U
معاینه گوش
mental examination
U
معاینه روانی
observing
U
معاینه کردن
auscultate
U
معاینه کردن
site inspection
U
معاینه محل
observes
U
معاینه کردن
seach
U
معاینه کردن
observed
U
معاینه کردن
observe
U
معاینه کردن
abdominoscopy
U
معاینه شکم
gastroscopy
U
معاینه معده
radiographic inspection
U
معاینه رونتگن
tests
U
معاینه کردن
psychiatric examination
U
معاینه روانپزشکی
examination
U
بازرسی معاینه
examination
U
معاینه کردن
examinations
U
بازرسی معاینه
examinations
U
معاینه کردن
examinations
U
رسیدگی معاینه
postmortem
U
معاینه پس از مرگ
palpation
U
معاینه با دست
tested
U
معاینه کردن
checkup
U
معاینه عمومی
look over
U
معاینه کردن
visited
U
مسافرت معاینه
visits
U
مسافرت معاینه
examination
U
رسیدگی معاینه
inspection
U
بازدید معاینه
palp
U
معاینه بساوشی
test
U
معاینه کردن
palpate
U
معاینه بساوشی
retinoscopy
U
معاینه شبکیه
super visum corporis
U
گزارش معاینه جسد
observation
U
معاینه وبررسی کردن
ophthalmoscopy
U
معاینه چشم و شبکیه
introspectively
U
بطریق معاینه نفس
technical inspection
U
معاینه فنی
[خودرو]
observations
U
معاینه وبررسی کردن
Adam's apple
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
Adam's apples
U
جلو آمدگی حنجره در جلو گردن
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
proctoscope
U
الت معاینه روده راست
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
hepatoscopy
U
معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
Never look a gift horse in the mouth.
<proverb>
U
دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
tromsillumination
U
معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
speculum
U
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anticipated stock losses
U
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts
U
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
predicting interval
U
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
gastroscope
U
اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
ophthalmoscope
U
اسباب معاینه ته چشم ته چشم بین
radiographic inspection
U
معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
examining
U
بازرسی کردن معاینه کردن
examine
U
بازرسی کردن معاینه کردن
go over
<idiom>
U
تست کردن ،معاینه کردن
examined
U
بازرسی کردن معاینه کردن
to see into
U
تحقیق کردن معاینه کردن
examines
U
بازرسی کردن معاینه کردن
cross eye
U
کج بینی
night bilndness
U
شب بینی
hand reading
U
کف بینی
chiromancy
U
کف بینی
snot
U
اب بینی
palmistry
U
کف بینی
rheum
U
اب بینی
graphology
U
خط بینی
double vision
U
دو بینی
rhinologist
U
بینی
cross eye
U
دو بینی
nozzles
U
بینی
snivels
U
اب بینی
noses
U
بینی
snoot
U
بینی
snivelling
U
اب بینی
snivelled
U
اب بینی
nozzle
U
بینی
pecker
U
بینی
sniveled
U
اب بینی
nose
U
بینی
the handle of the face
U
بینی
sniveling
U
اب بینی
nasally
U
از بینی
snivel
U
اب بینی
neb
U
بینی
mucus of the nose
U
اب بینی
isomorphism
U
هم ریخت بینی
forcasting
U
پیش بینی
clairvoyance
U
روشن بینی
pessimistically
U
ازروی بد بینی
flat nosed
U
پهن بینی
keenness of sight
U
تیز بینی
lenticular
U
ذره بینی
conchoscope
U
بینی بین
foresight
U
پیش بینی
outsight
U
برون بینی
optimism
U
خوش بینی
optimism
U
نیک بینی
false pride
U
خود بینی
fastidiousness
U
باریک بینی
astronomy
U
طالع بینی
clairvoyance
U
غیب بینی
erythropsia
U
سرخ بینی
haemoscopy
U
خون بینی
genethlilogy
U
طالع بینی
nose
U
بینی اسب
platyrrhine
U
پهن بینی
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
polyopia
U
چند بینی
perspicuity
U
تیز بینی
fortune telling
U
طالع بینی
noses
U
بینی اسب
expectation
U
پیش بینی
expectations
U
پیش بینی
hawk nose
U
بینی قوشی
perdict
U
پیش بینی
microscopic
U
ذره بینی
genethlilogy
U
زایچه بینی
abdominos'copy
U
شکم بینی
strictures
U
باریک بینی
stricture
U
باریک بینی
nearsightedness
U
نزدیک بینی
myopy
U
نزدیک بینی
night bilndness
U
روز بینی
augury
U
پیش بینی
auguries
U
پیش بینی
mucus of the nose
U
مخاط بینی
moon blindness
U
روز بینی
microscopy
U
ریز بینی
microscopy
U
ذره بینی
near sight
U
نزدیک بینی
nasute
U
گنده بینی
nasiform
U
بینی شکل
nasion
U
بیخ بینی
nasality
U
وابستگی به بینی
nares
U
مجراهای بینی
paranasal
U
نزدیک بینی
near sightedness
U
نزدیک بینی
nasitis
U
اماس بینی
nasolabial
U
وابسته به لب و بینی
nasology
U
مبحث بینی
nasoscope
U
بینی بین
nassal
U
وابسته به بینی
megalopsis
U
درشت بینی
nasal
U
مربوط به بینی
prediction
U
پیش بینی
forecasting
U
پیش بینی
crystal gazing
U
بلور بینی
ornithoscopy
U
مرغ بینی
otoscopy
U
گوش بینی
long siht
U
دور بینی
localism
U
کوته بینی
clear sightedness
U
روشن بینی
outsight
U
فاهر بینی
predictions
U
پیش بینی
nasal
U
وابسته به بینی
megalopsia
U
درشت بینی
macropsia
U
درشت بینی
biopsy
U
زنده بینی
lookahead
U
پیش بینی
myopia
U
نزدیک بینی
megalomania
U
خودبزرگ بینی
ozena
U
قرحه بینی
scintillating scotoma
U
اخگر بینی
stereoscopic
U
برجسته بینی
sniffed
U
بینی گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com