Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
palpation
U
معاینه با دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
test
U
معاینه کردن
tested
U
معاینه کردن
tests
U
معاینه کردن
observation
U
معاینه وبررسی کردن
observation
U
معاینه
observations
U
معاینه وبررسی کردن
observations
U
معاینه
observe
U
معاینه کردن
observed
U
معاینه کردن
observes
U
معاینه کردن
observing
U
معاینه کردن
examine
U
بازرسی کردن معاینه کردن
examined
U
بازرسی کردن معاینه کردن
examines
U
بازرسی کردن معاینه کردن
examining
U
بازرسی کردن معاینه کردن
examination
U
بازرسی معاینه
examination
U
معاینه
examination
U
معاینه کردن
examination
U
رسیدگی معاینه
examinations
U
بازرسی معاینه
examinations
U
معاینه
examinations
U
معاینه کردن
examinations
U
رسیدگی معاینه
visit
U
مسافرت معاینه
visited
U
مسافرت معاینه
visits
U
مسافرت معاینه
inspection
U
بازدید معاینه
inspection
U
معاینه
inspect
U
معاینه
inspected
U
معاینه
inspecting
U
معاینه
inspects
U
معاینه
abdominoscopy
U
معاینه شکم
auscultate
U
معاینه کردن
check up
U
معاینه کردن
checkup
U
معاینه عمومی
gastroscope
U
اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
gastroscopy
U
معاینه معده
hepatoscopy
U
معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
introspectively
U
بطریق معاینه نفس
laryngoscope
U
دستگاه مخصوص معاینه حنجره
look over
U
معاینه کردن
mental examination
U
معاینه روانی
observantion
U
معاینه
ophthalmoscope
U
اسباب معاینه ته چشم ته چشم بین
ophthalmoscopy
U
معاینه چشم و شبکیه
otoscopy
U
معاینه گوش
palp
U
معاینه بساوشی
palpate
U
معاینه بساوشی
postmortem
U
پس از مرگ معاینه پس از مرگ
postmortem
U
معاینه پس از مرگ
proctoscope
U
الت معاینه روده راست
psychiatric examination
U
معاینه روانپزشکی
radiographic inspection
U
معاینه رونتگن
radiographic inspection
U
معاینه رادیوگرافی تحقیق و بررسی رادیوگرافی
retinoscopy
U
معاینه شبکیه
rhinoscopy
U
معاینه بینی و حنجره
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
seach
U
معاینه کردن
site inspection
U
معاینه محل
speculum
U
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
stethoscopy
U
معاینه بوسیله گوشی طبی
super visum corporis
U
گزارش معاینه جسد
to see eye to eye
U
معاینه دیدن
to see into
U
تحقیق کردن معاینه کردن
tromsillumination
U
معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
go over
<idiom>
U
تست کردن ،معاینه کردن
Never look a gift horse in the mouth.
<proverb>
U
دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
technical inspection
U
معاینه فنی
[خودرو]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com