Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
negotiation
U
معاوضه مذاکرات
negotiations
U
معاوضه مذاکرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
barter
U
معاوضه
exchanges
U
معاوضه
exchanging
U
معاوضه
change
U
معاوضه
swops
U
معاوضه
swapped
U
معاوضه
swap
U
معاوضه
swaps
U
معاوضه
changing
U
معاوضه
swopped
U
معاوضه
changes
U
معاوضه
swopping
U
معاوضه
changed
U
معاوضه
bartered
U
معاوضه
bartering
U
معاوضه
exchanged
U
معاوضه
bater
U
معاوضه
exchange
U
معاوضه
reciprocation
U
معاوضه
barters
U
معاوضه
quid pro quo
U
معاوضه
quid pro quos
U
معاوضه
exchange service
U
بنگاه معاوضه
exchangeability
U
قابلیت معاوضه
interchangeable
U
قابل معاوضه
exchanging
U
معاوضه کردن
exchanged
U
ارز معاوضه
exchanging
U
ارز معاوضه
exchanges
U
معاوضه کردن
exchanges
U
ارز معاوضه
exchanged
U
معاوضه کردن
exchange
U
معاوضه کردن
exchange
U
ارز معاوضه
pourparlers
U
مذاکرات
goings-on
U
مذاکرات
dealings
U
مذاکرات
change
U
معاوضه کردن خردکردن
changed
U
معاوضه کردن خردکردن
exchanges
U
معاوضه و مبادله پول
exchange
U
معاوضه و مبادله پول
exchanging
U
معاوضه و مبادله پول
changes
U
معاوضه کردن خردکردن
exchanged
U
معاوضه و مبادله پول
changing
U
معاوضه کردن خردکردن
interchangeably
U
بطور قابل معاوضه
chief negotiator
U
سرپرست مذاکرات
negotiator
U
سرپرست مذاکرات
leader of the negotiations
U
سرپرست مذاکرات
negotiation round
U
دور مذاکرات
round of negotiations
U
دور مذاکرات
failure of negotiations
U
شکست مذاکرات
process of negotiations
U
روند مذاکرات
negotiation result
U
عاقبت مذاکرات
result of the negotiations
U
پی آمد مذاکرات
negotiation outcome
U
پی آمد مذاکرات
negotiation result
U
پی آمد مذاکرات
progress of negotiations
U
پیشرفت مذاکرات
negotiation outcome
U
عاقبت مذاکرات
result of the negotiations
U
عاقبت مذاکرات
result of the negotiations
U
نتیجه مذاکرات
negotiation outcome
U
نتیجه مذاکرات
negotiation result
U
نتیجه مذاکرات
result of the negotiations
U
حاصل مذاکرات
negotiation outcome
U
حاصل مذاکرات
negotiation result
U
حاصل مذاکرات
proceedings
U
شرح مذاکرات
peace negotiations
U
مذاکرات صلح
preliminary negotiations
U
مذاکرات مقدماتی
hansard
U
مذاکرات رسمی
cloture
U
کفایت مذاکرات
break down of negotiation
U
تفکیک مذاکرات
proceedings of the parliament
U
مذاکرات مجلس
peace negotiation
U
مذاکرات صلح
proceed with deliberations
U
شروع مذاکرات
record
U
صورت مذاکرات
transactions
U
شرح مذاکرات
transaction
U
خلاصه مذاکرات
minutes
U
خلاصه مذاکرات
minute
U
خلاصه مذاکرات
incommutably
U
بطوریکه نتوان معاوضه نمود
parliamentary discussions
U
گفتگوها یا مذاکرات مجلس
closures
U
رای کفایت مذاکرات
closure
U
رای کفایت مذاکرات
debate
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
course of dealing
U
دوره مذاکرات خرید
debating
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
debated
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
debates
U
مذاکرات پارلمانی منازعه
proceeding
U
پیشرفت خلاصه مذاکرات
opening of negotiations
U
افتتاح مذاکرات
[معاملات]
In the course of the discussions.
U
درطی مذاکرات ومباحثات
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
quorum
U
اکثریت لازم برای مذاکرات
The negotiations were successful ( inconclusive ) .
U
مذاکرات به نتیجه رسید ( نرسید )
cloture
U
رای به کفایت مذاکرات دادن
upgrading
U
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
put the question
U
مذاکرات را کافی دانستن ورای گرفتن
tamper
U
مذاکرات پنهانی وزیر جلی داشتن
collective bargaining
U
مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
to barter away
U
بطریق معاوضه ازدست دادن باکالای دیگرمعاوضه کردن
count out of the house
U
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
closure
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
closures
U
رای کفایت مذاکرات عمل محصور شدن
negotiations
U
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
negotiation
U
تماس ها مذاکرات و تماسهای بین دولتها به عناوین مختلف
China has signalled
[its]
readiness to resume talks.
U
چین آمادگی
[خود را ]
برای از سرگیری مذاکرات نشان داد.
protocol
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
protocols
U
خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
traded
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
trade
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
verbal note
U
شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
swap agreement
U
موافقتنامه مبادلات ارزی قرار معاوضه ارزی
previous question
U
موضوع کفایت یا عدم کفایت مذاکرات
say's law
U
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com