Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
emergency treatment
U
معالجه اضطراری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrotherapy
U
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization
U
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
emergency generator set
U
دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
healing
U
معالجه
therapy
U
معالجه
treatment
U
معالجه
medical
U
معالجه
treatments
U
معالجه
medical treatment
U
معالجه
he received a fire treatment
U
معالجه شد
iatraliptics
U
معالجه بامالش
heliotherapy
U
معالجه با افتاب
emergency treatment
U
معالجه اورژانس
malpractice
U
معالجه غلط
malpractices
U
معالجه غلط
electropathy
U
معالجه برقی
climatotherapy
U
معالجه با اب وهوا
balneotherapy
U
معالجه باشستشو
mechanotherapy
U
معالجه مکانیکی
psychopathy
U
معالجه روانی
radium therapy
U
معالجه بارادیوم
rest cure
U
معالجه با استراحت
pretreatment
U
معالجه قبلی
treament
U
سلوک معالجه
trichopathy
U
معالجه ناخوشیهای مو
edermical meducation
U
معالجه جلدی
medicable
U
قابل معالجه
chiropody
U
فن معالجه ودرمان امراض پا
self treatment
U
معالجه پیش خود
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
faradism
U
معالجه باجریان برق
faradization
U
معالجه باجریان برق
pretreat
U
قبلا معالجه کردن
orthopathy
U
معالجه بدون دارو
psychiatry
U
معالجه ناخوشیهای دماغی
self treatment
U
معالجه بدون کمک نسخه
pyretotherapy
U
معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
physicotherapy
U
معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
psychotherapy ortherapeutics
U
معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
hydropathy
U
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy
U
معالجه بوسیله مشت و مال
chronic dose
U
دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
pedicures
U
معالجه امراض دست وپا
pedicure
U
معالجه امراض دست وپا
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
aromatherapy
U
معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
phototherapy
U
معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
faradize
U
بوسیله القای برق معالجه کردن
immunotherapy
U
معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
correctional treatment
U
روش معالجه از راه اصلاح رفتار
involuntary
U
اضطراری
emergencies
U
اضطراری
emergency
U
اضطراری
auxiliaries
U
اضطراری
coactive
U
اضطراری
compulsive
U
اضطراری
auxiliary
U
اضطراری
oxygen tent
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
psychanalyze
U
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
oxygen tents
U
چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
missed approach
U
فرود اضطراری
emergency works
U
کارهای اضطراری
emergency valve
U
شیر اضطراری
emergency transmitter
U
فرستنده اضطراری
emergency switch
U
کلید اضطراری
standby battery
U
باتری اضطراری
insurance stockage
U
ذخیره اضطراری
ditching
U
فرود اضطراری
emergency shelter
U
پناهگاه اضطراری
emergency exit
U
در خروج اضطراری
maydays
U
پیام اضطراری
emergency station
U
محل اضطراری
emergency scramble
U
رهگیری اضطراری
emergency burial
U
تدفین اضطراری
emergency measure
U
سنجش اضطراری
emergency maintenance
U
نگهداشت اضطراری
emergency conditions
U
شرایط اضطراری
emergency lighting
U
روشنایی اضطراری
emergency air
U
هوای اضطراری
emergency leave
U
مرخصی اضطراری
emergency lamp
U
لامپ اضطراری
emergency antenna
U
انتن اضطراری
emergency fund
U
وجوه اضطراری
emergency exit
U
خروج اضطراری
emergency brake
U
ترمز اضطراری
emergency conning position
U
پل فرماندهی اضطراری
emergency cartridge
U
کارتریج اضطراری
mayday
U
پیام اضطراری
emergency push button
U
تکمه اضطراری
emergency ration
U
جیره اضطراری
emergency repair
U
تعمیر اضطراری
emergency risk
U
ریسک اضطراری
emergency priority
U
تقدم اضطراری
bingo field
U
فرودگاه اضطراری
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
emergencies
U
فوق العاده اضطراری
landing mat
U
باند فرود اضطراری
emergency
U
فوق العاده اضطراری
emergency call
U
خبر یا مکالمه اضطراری
emergency power supply
U
منبع قدرت اضطراری
air defense emergency
U
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هواپیماها
emergency operation
U
بهره برداری اضطراری
emergency leave
U
سطح اماد اضطراری
ditching
U
فرود اضطراری هواپیما روی اب
emergency complement
U
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
accident ambulance
U
اتومبیل اضطراری برای حوادث
autorotation
U
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
to declare a state of emergency
U
اعلان کردن حالت اضطراری
emergency admission
U
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
fall back
U
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
scuttle
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttling
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttled
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttles
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escape
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
to call 911
[American English]
U
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
field expedient
U
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
Emergeny exit .
U
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
defense emergency
U
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
squawk may day
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
intermediate contingency
U
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
herioic treatment
U
معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examinations
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination
U
معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
presidential call
U
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
water cure
U
علاج بااب معالجه بااب
emergency loading
U
بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
urgency
U
فوتی بودن اضطراری بودن
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
emergency cryptosystem
U
سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com