Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
under consideration
U
مطرح شده مطروحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propounded
U
مطروحه
lis pendens
U
دعوای مطروحه
court of record
U
دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
rogatory
U
احاله رسیدگی به قضیه مطروحه به دادگاهی غیر از محکمه مطروح فیه
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
special verdict
U
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
under consideration
U
مطرح
in contemplation
U
مطرح
propounded
U
مطرح
set forth for discussion
U
مطرح کردن
tabling
U
مطرح کردن
put forward
U
مطرح کردن
to touch on
U
مطرح کردن
considered
U
مطرح شده
broacher
U
مطرح کننده
kaldor criterion
U
مطرح گردید
come up
U
مطرح شدن
to be on the carpet
U
مطرح بودن
bring up
U
مطرح کردن
to raise
U
مطرح کردن
to bring up
U
مطرح کردن
to touch upon
U
مطرح کردن
to come upon
U
مطرح شدن
to come up
U
مطرح شدن
to come on the tapis
U
مطرح شدن
to bring forth
U
مطرح کردن
tables
U
مطرح کردن
tabled
U
مطرح کردن
table
U
مطرح کردن
propounding
U
مطرح کردن
lays
U
مطرح کردن
lay
U
مطرح کردن
propound
U
مطرح کردن
putting
U
مطرح کردن
introducing
U
مطرح کردن
introduces
U
مطرح کردن
introduced
U
مطرح کردن
propounds
U
مطرح کردن
put
U
مطرح کردن
puts
U
مطرح کردن
introduce
U
مطرح کردن
The subject under discrssion .
U
موضوعی که مطرح نیست
poses
U
: مطرح کردن گذاردن
posed
U
: مطرح کردن گذاردن
raise a question
U
مطرح کردن سوال
pose
U
: مطرح کردن گذاردن
reoccurring
U
دوباره مطرح شدن
overtures
U
کشف مطرح کردن
overture
U
کشف مطرح کردن
pose a question
U
سوال مطرح کردن
to bring up
U
تقدیم یا مطرح کردن
posing
U
: مطرح کردن گذاردن
reoccurrence
U
دوباره مطرح شدن
Money is no object at all .
U
پول اصلا" مطرح نیست
To discuss a question with someone .
U
موضوعی را با کسی مطرح کردن
The badness of the climate is immaterial.
U
بدی آب وهوا مطرح نیست
talk out
U
مطرح مذاکره قرار دادن
to put out of court
U
شایسته مطرح کردن ندانستن
to put to the issue
U
بطور متنازع فیه مطرح کردن
extrajudicial
U
خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
obtruding
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruded
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
U
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
When wI'll the matter come up for discussion ?
U
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
rehash
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashed
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes
U
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lays
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
lay
U
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
cross action
U
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics
U
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
discussed
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discuss
U
مطرح کردن گفتگو کردن
discusses
U
مطرح کردن گفتگو کردن
hold forth
U
مطرح کردن سخنرانی کردن
discussing
U
مطرح کردن گفتگو کردن
moot
U
مطرح کردن دادخواهی کردن
dwelling house
U
در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com