English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
Other Matches
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
science of geology U زمین شناسی
geological U زمین شناسی
earth science U زمین شناسی
geology U زمین شناسی
geostrategy U زمین شناسی
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
pteridology U مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
geologic erosion U فرسایش زمین شناسی
pleistocene U عهدچهارم زمین شناسی
geology U دانش زمین شناسی
geobiology U زمین زیست شناسی
formations U تشکیلات زمین شناسی
geologize U در زمین شناسی کارکردن
geologic U وابسته به زمین شناسی
geological survey U سازمان زمین شناسی
geologically U از لحاظ زمین شناسی
geochronology U باستان شناسی زمین
alcoves U اشیانه زمین شناسی
alcove U اشیانه زمین شناسی
geological U وابسته به زمین شناسی
mesozoic era U دوران دوم زمین شناسی
geogonostical U مربوط بعلم زمین شناسی
cretaceous U دوره زمین شناسی کرتاسه
geogonostic U مربوط بعلم زمین شناسی
Anisian U اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
geoscience U علوم مربوط به زمین شناسی
jural U دورهء زمین شناسی ژوراسیک
jura U دورهء زمین شناسی ژوراسیک
Anisic U اشکوب آنیزین [زمین شناسی ]
geologize U ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
intrusive bodies U ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
dike U رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
permian U وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
tectonics U مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
precambrian U قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
stratigraphy U وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
neocene U قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
mesozoic U وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
neozoic U وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
geochronometry U اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
eocene U دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
study U مطالعه
etude U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
studies U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
studying U مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
perusal U مطالعه
off hand U بی مطالعه
readings U مطالعه
reading U مطالعه
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
at sight U بی مطالعه قبلی
assay U مطالعه کردن
study habits U عادتهای مطالعه
dissect [analyse] U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
system study U مطالعه سیستم
analyze [American] U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
portable standard U چراغ مطالعه
praxeology U مطالعه رفتارانسان
studio U اطاق مطالعه
studied U از روی مطالعه
impromptu U بی مطالعه تصنیف
inspect U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
unstudied U مطالعه نشده
studios U اطاق مطالعه
explore U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
check U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
surveyed U مطالعه مجمل
survey U مطالعه مجمل
lucubration U مطالعه سخت
surveys U مطالعه مجمل
self study U مطالعه پیش خود
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
thought-out U سنجیده مطالعه شده
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
thought out U سنجیده مطالعه شده
well read U اهل مطالعه و تحقیق
criminology U مطالعه علمی جرم
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
subject U مبحث موضوع مطالعه
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
ethnography U مطالعه علمی نژادها
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
teleology U مطالعه حکمت غایی
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
subjects U مبحث موضوع مطالعه
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
capability study U مطالعه امکان انجام کار
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com