Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
object genitive
U
مضاف الیه مفعولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
augend
U
مضاف الیه
possessive
U
حالت مضاف الیه
possessives
U
حالت مضاف الیه
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
added
U
مضاف
addend
U
مضاف
genitive
U
ملکی مضاف الیهی
accusatory
U
مفعولی
obj
U
مفعولی
passive
U
مفعولی
passives
U
مفعولی
objective case
U
حالت مفعولی
objectives
U
حالت مفعولی
objective
U
حالت مفعولی
accusative
U
حالت مفعولی
dative
U
حالت مفعولی اعطایی
passive particpial abjective
U
صفت اسم مفعولی
object case
U
حالت مفعولی یا مفعولیت
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
passive particpial abjective
U
اسم مفعولی که بطورصفت بکاررود
dative
U
حالت مفعولی غیرصریح حقیقی
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
donee
U
موهب الیه
purchaser
U
منتقل الیه
consignee
U
مرسل الیه
assignee
U
منتقل الیه
purchasers
U
منتقل الیه
transferee
U
منتقل الیه
transferee
U
منتقل الیه متصالح
extreme
U
حداکثر درمنتهی الیه
westernmost
U
واقع در منتهی الیه غرب
grantee
U
انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
oblique case
U
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
safe conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe-conducts
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
safe conduct
U
سمدی که فرستاده دولتی که در حال جنگ با دولت مرسل الیه است قبل از ورود به خاک ان کشور باید تحصیل کند
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
consul
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls
U
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
immunity
U
مصونیت سیاسی مصونیت دیپلماسی عدم تبعیت مامور سیاسی خارجی ازمقررات قانونی کشور مرسل الیه است
letter of recall
U
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
declaration of trust
U
افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
subject and predicate
U
مسند الیه و مسند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com