English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
colloquial U مصطلح اصطلاحی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monomial U یک اصطلاحی
idiomatic U اصطلاحی
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
solecism U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecisms U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
idiomatical U مصطلح
colloquialisms U عبارت مصطلح
jargonic U غیر مصطلح
ycleped U موسوم مصطلح
enfranchize U مصطلح کردن
yclept U موسوم مصطلح
archaic U غیر مصطلح
colloquialism U عبارت مصطلح
word of mouth U کلمات مصطلح
bawdry U هرزگی [غیر مصطلح]
bawdry U شناعت [غیر مصطلح]
bawdry U وقاحت [غیر مصطلح]
bawdry U شهوت پرستی [غیر مصطلح]
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
Mahal U محل [اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
barbarize U با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
caveatemptor U اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
go to sleep U اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
garbage in garbage out U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
gigo U اصطلاحی است به این معنی که اگر به برنامه اطلاعات ورودی بیهوده داده شودبرنامه نتایج بیهودهای رابه عنوان خروجی تولیدخواهد کرد
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
acceptation U قبول معنی عرف معنی مصطلح
dictatorship of proletariat U اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com