English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
encounter U مصادف شدن با دست بگریبان شدن با مواجهه
encountered U مصادف شدن با دست بگریبان شدن با مواجهه
encountering U مصادف شدن با دست بگریبان شدن با مواجهه
encounters U مصادف شدن با دست بگریبان شدن با مواجهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to exchange blows U دست بگریبان شدن
to fall tl blows U دست بگریبان شدن
conflicting U مصادف
conflictive U مصادف
confrontation U مواجهه
affronting U مواجهه
confrontations U مواجهه
affront U مواجهه
affronts U مواجهه
run across U مصادف شدن با
crossest U مصادف شدن با
crosses U مصادف شدن با
crosser U مصادف شدن با
cross U مصادف شدن با
confronted U مواجهه دادن
confronts U مواجهه دادن
confronting U مواجهه دادن
confront U مواجهه دادن
counterview U نظریه مخالف مواجهه
hurtled U تصادف کردن مصادف شدن
hurtling U تصادف کردن مصادف شدن
hurtle U تصادف کردن مصادف شدن
hurtles U تصادف کردن مصادف شدن
antagonism of pieces U مواجهه سوارهای هم ارزش شطرنج
cosmical U برابرباخورشید- مصادف باطلوع وغروب افتاب
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
handgrip U جنگ دست به یقه دست بگریبان
grappled U دست بگریبان شدن گلاویز شدن
grapple U دست بگریبان شدن گلاویز شدن
grapples U دست بگریبان شدن گلاویز شدن
cross examination U بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com