Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
phonrtic drill
U
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
velarize
U
حروف را از کام تلفظ کردن
extend
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
checked
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
diphthongize
U
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
palatals
U
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
liquid consonants
U
حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
injudiciously
U
بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
pusillanimously
U
ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
impartially
U
ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
fast and loose
U
ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
pig headedly
U
ازروی کله شقی ازروی کودنی
discerningly
U
ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
expertly
U
ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
phraseologically
U
ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
readout
U
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter
U
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self-
U
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype
U
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separate
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates
U
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures
U
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift keys
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
U
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalising
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises
U
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype
U
ماشین حروف ریزی و حروف چینی
graphics
U
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users
U
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
typed
U
حروف چاپی حروف چاپ
cases
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
type
U
حروف چاپی حروف چاپ
case
U
حروف بزرگ یا حروف معمولی
types
U
حروف چاپی حروف چاپ
non destructive cursor
U
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
NDR
U
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
italic
U
حروف یک وری حروف کج
anti derivative
U
ضد مشتق
offshoots
U
مشتق
derivatives
U
مشتق
paronymous
U
مشتق
parasyntetic
U
مشتق
paronym
U
مشتق
formant
U
مشتق
derivative
U
مشتق
offshoot
U
مشتق
syllabary
U
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
denominators
U
مشتق کننده
differentiate
U
مشتق گرفتن
autologous
U
مشتق از خود
derivation
U
مشتق گیری
derived field
U
فیلد مشتق
derivations
U
مشتق گیری
formative
U
کلمه مشتق
differentiation
U
مشتق گیری
calcic
U
مشتق ازاهک
denominator
U
مشتق کننده
differential equations
U
معادلات مشتق
parasyntetic
U
مشتق و مرکب
branches
U
مشتق شدن
branch
U
مشتق شدن
parial derivative
U
مشتق جزئی
second derivative
U
مشتق دوم
derive
U
مشتق کردن
silicic
U
مشتق از سیلیس
derive
U
مشتق شده از
derives
U
مشتق کردن
derives
U
مشتق شده از
differentiating
U
مشتق گرفتن
to d. itself
U
مشتق شدن
deriving
U
مشتق کردن
diphyletic
U
مشتق از دو نیا
differentiator
U
مشتق گیر
deriving
U
مشتق شده از
differentiates
U
مشتق گرفتن
spiritous
U
مشتق ازالکل
analysis
U
مشتق وتابع اولیه
patronymic
U
مشتق از نام پدر
second derivative
U
مشتق مرتبه دوم
deverbative
U
مشتق شده از فعل
romanesque
U
مشتق از زبان لاتین
partial derivative
U
مشتق جزیی
[ریاضی]
derived demand
U
تقاضای مشتق شده
adscititious
U
مشتق از عامل خارجی
Y prime
U
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
Y'
U
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
partial derivative
U
مشتق پاره ای
[ریاضی]
deverbative
U
بصورت مشتق استعمال شده
deriving
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
derives
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
differentiable function
U
تابع مشتق پذیر
[ریاضی]
derive
U
نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic
U
اسم مشتق ازطرف مادر
differential equation
U
معادله متغیر مشتق چیزی
kiosk
U
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
tartarous
U
دردی شکل مشتق از درده شراب
thallium
U
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
kiosks
U
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
adrenal
U
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
denominative
U
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
chains
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
embryonic membrane
U
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
chain
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
potash
U
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
pronunciation
U
تلفظ
pronouncing
U
تلفظ
accenting
U
تلفظ
accents
U
تلفظ
accented
U
تلفظ
accent
U
تلفظ
cacoepy
U
تلفظ بد
pronunciations
U
تلفظ
acro
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acaro
U
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
acr
U
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
velarization
U
تلفظ کامی
vocalization
U
تلفظ صوتی
mispronunciations
U
تلفظ غلط
enunciates
U
تلفظ کردن
enunciated
U
تلفظ کردن
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
pronounce
U
تلفظ کردن
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
mispronunciation
U
تلفظ غلط
enounce
U
تلفظ کردن
tune
U
لحن تلفظ
orthoepist
U
درست تلفظ کن
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
lam dacism
U
تلفظ حرف
pronouncing
U
تلفظ دار
pronounces
U
تلفظ کردن
enunciating
U
تلفظ کردن
enunciate
U
تلفظ کردن
pronounceable
U
قابل تلفظ
tunes
U
لحن تلفظ
epithelioma
U
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
aceto
U
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
tolay street on
U
باتکیه تلفظ کردن
tonemic
U
دارای تلفظ مشابه
enunciation
U
تلفظ واضح و روشن
orthoepic
U
وابسته به تلفظ درست
well spoken
U
دارای تلفظ خوب
emphasises
U
باقوت تلفظ کردن
sibilate
U
مانندحرف " س " تلفظ کردن
burred
U
غلیظ تلفظ کردن
burring
U
غلیظ تلفظ کردن
burrs
U
غلیظ تلفظ کردن
diction
U
تلفظ واضح و روشن
burr
U
غلیظ تلفظ کردن
emphasizing
U
باقوت تلفظ کردن
emphasizes
U
باقوت تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
sigmatismus lateralis
U
تلفظ کناری حرف " س "
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
sibilation
U
تلفظ بشکل حرف " س "
emphasize
U
باقوت تلفظ کردن
emphasising
U
باقوت تلفظ کردن
enouce
U
تلفظ کردن افهارکردن
emphasised
U
باقوت تلفظ کردن
phonics
U
تلفظ وهجاهای کلمات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com