Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quasi-
U
مشابه یا تقریباگ همان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equivalents
U
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent
U
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
same
U
یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
emulation
U
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
No sooner was he gone than he was kI'lled .
U
رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
concurrent
U
تقریباگ همزمان
directories
U
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory
U
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
It is the same pottage and the same bowl.
<proverb>
U
همان آش است و همان کاسه .
synchronous
U
فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
fit
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fittest
U
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
beta version
U
گونهای از برنامه کاربردی نرم افزار که تقریباگ آماده انتشار است
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same
U
همان چیز همان
identic
U
همان
thingummy
U
همان
this same
U
همان
selfsame
U
همان
very
U
همان
same
U
همان
idem
U
همان
identical
U
همان
i went on the instant
U
در همان ان رفتم
s.c
U
همان دعوی
s.c
U
همان پرونده
selfsame
U
درست همان
same
U
همان جور
equally
<adv.>
U
به همان طریق
just as well
<adv.>
U
همان مقدار
accordingly
U
از همان قرار
very
U
همان همین
of that ilk
U
اهل همان جا
one
U
یکی از همان
ones
U
یکی از همان
it is the same thing
U
همان است
instatu quo
U
در همان حال
i went that instant
U
در همان ان رفتم
same
U
همان کار
self-same
U
همان خود
self same
U
همان خود
nothing short of
U
عینا همان
of that ilk
U
دارای همان جا
at the very beginning
U
از همان اولش
that once
U
همان یک بار
the reinbefore
U
همان سندیاقرارداد
just as well
<adv.>
U
به همان طریق
therabout
U
در همان نزدیکی
equally
<adv.>
U
همان مقدار
for that matter
<idiom>
U
به همان علت
of the same kind
U
از همان نوع
She promised to bring it but never did .
U
همان آوردنی که بیاورد !
He would never retract .
U
هر چه بگوید همان است
ones
U
عین همان یکی
of even date
U
دارای همان تاریخ
we are in the same way
U
ما هم همان حال را داریم
Just as well you didnt come .
U
همان بهتر که نیامدی
It comes to the same thing .
U
باز هم همان ؟ یشود
one
U
عین همان یکی
idem
U
همان نویسنده در همانجا
In the ( same ) usual place.
U
در همان جای همیشگه
it is much the same
U
تقریبا همان است
even
U
دارای همان تاریخ
What so ever a man soweth ,that shall he also reap.
<proverb>
U
هر چه بکارى ,همان درو مى کنى .
about as high
U
تقریبا` همان اندازه بلند
step jump
U
پرش و برگشت روی همان پا
What wI'll be woll be.
U
هر چقدر قسمت با شد همان می شود
lighter shade
U
از همان رنگ ولی روشن تر
synchronous
U
آنچه همان با دیگری اجرا شود.
thereinbefore
U
در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
i wrote as neatly as he did
U
من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
isomeric
U
متشابه الترکیب دارای همان اجزا
one two
U
تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
abs
U
پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
times
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final .
U
همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
per
U
همان طور که در الگو نشان داده شده
echoed
U
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
This is the very thing I wanted.
U
این همان چیزی است که دلم می خواست
what you see is what you get
U
انچه می بینید همان است که بدست می اورید
timed
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
echo
U
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoes
U
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoing
U
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
This is just what I want . This is the very thing I want .
U
این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
time
U
سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
corresponding
U
مشابه
homogeneous
U
مشابه
resembling
<adj.>
U
مشابه
quasi
U
مشابه
allo
U
مشابه
akin
<adj.>
U
مشابه
related
<adj.>
U
مشابه
elementary
U
مشابه
analogous
U
مشابه
semblable
U
مشابه
alike
<adj.>
U
مشابه
like
<adj.>
U
مشابه
similar
U
مشابه
lossy compression
U
مشابه 6-23
similar
<adj.>
U
مشابه
times
U
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
positive
U
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
timed
U
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
constant
U
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
time
U
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
constants
U
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
ipsilateral
U
قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
democratic network
U
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
European rose
U
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
look-alikes
U
برنامه مشابه
gaps
U
مشابه 4490
equaling
U
مشابه بودن
equaled
U
مشابه بودن
rounding
U
مشابه 8762
exclusive
U
مشابه 3824
window
U
مشابه 10682
equalled
U
مشابه بودن
equalling
U
مشابه بودن
equivalents
U
برابر مشابه
equal
U
مشابه بودن
gap
U
مشابه 4490
similarly
U
بطور مشابه
look alike
U
برنامه مشابه
equals
U
مشابه بودن
look-alike
U
برنامه مشابه
equivalent
U
برابر مشابه
identical
U
دقیقا مشابه
kips
U
مشابه 5677
IBM
U
مشابه 4962
IRTF
U
مشابه 55423
least significant digit
U
مشابه 5781
MByte
U
مشابه 6304
MHS
U
مشابه 6444
multi scan monitor
U
مشابه 6632
multifunctional
U
مشابه 6716
parity price
U
قیمت مشابه
pim
U
مشابه 7515
product group
U
کالاهی مشابه
quantize
U
مشابه 8181
SVGA
U
مشابه 9737
uncommitted logic array
U
مشابه 10328
bridging
U
مشابه 1361
in kind
<idiom>
U
به طریقی مشابه
IBM
U
مشابه 4963
reconfigure
U
مشابه 8375
user
U
مشابه 10322
users
U
مشابه 10322
storage
U
مشابه 9641
assonant
U
مشابه یا متجانس
cal
U
مشابه 1502
congener
U
مشابه متجانس
correspound
U
مشابه بودن
decryption
U
مشابه 2871
EMI
U
مشابه 3541
encryption
U
مشابه 3631
epileptiform
U
مشابه صرع
epileptoid
U
مشابه صرع
EXNOR
U
مشابه 3826
GUI
U
مشابه 4601
HMA
U
مشابه 4812
in the same boat
<idiom>
U
درشراطی مشابه
prints
U
مشابه 7861
organising
U
مشابه 7186
launched
U
مشابه 5747
launch
U
مشابه 5747
worded
U
مشابه 10721
word
U
مشابه 10721
organises
U
مشابه 7186
Arabic
U
شکل مشابه ...
slew
U
مشابه 9308
bracket
U
مشابه 1329
directly
U
مشابه 3162
register
U
مشابه 8481
registering
U
مشابه 8481
syntax
U
مشابه 9817
scale
U
مشابه 8865
launches
U
مشابه 5747
organizes
U
مشابه 7186
carriers
U
مشابه 1595
carrier
U
مشابه 1595
status
U
مشابه 9596
printed
U
مشابه 7861
print
U
مشابه 7861
manipulation
U
مشابه 6208
organizing
U
مشابه 7186
interchange
U
مشابه 5359
interchanged
U
مشابه 5359
interchanges
U
مشابه 5359
ultra-
U
مشابه 10327
organize
U
مشابه 7186
interchanging
U
مشابه 5359
launching
U
مشابه 5747
domains
U
مشابه 3286
registers
U
مشابه 8481
designs
U
مشابه 2979
synthesized
U
مشابه 9821
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com