Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
random
U
مسیر ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
instantaneous
U
ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
snapped
U
ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
snaps
U
شتابزدگی ناگهانی
raids
U
حمله ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
burst force
U
نیروی ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
fright
U
ترس ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
power surge
U
برق ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
gusts
U
باد ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
canvassing
U
حمله ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
accidental war
U
جنگ ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
detonations
U
انفجار ناگهانی
flaw
U
اشوب ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
booming
U
ترقی ناگهانی
detonation
U
انفجار ناگهانی
boom
U
ترقی ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
screamed
U
ناگهانی گفتن
scream
U
ناگهانی گفتن
spurted
U
خروج ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
raid
U
حمله ناگهانی
suddenly
U
بطور ناگهانی
raided
U
حمله ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
lunged
U
حمله ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
catastrophe
U
بلای ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
abruption
U
قطع ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
crash
U
ورشکستگی ناگهانی
crashed
U
ورشکستگی ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
target of opportunity
U
هدف ناگهانی
nosedives
U
افت ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
nosedived
U
افت ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
nosedive
U
افت ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
yanked
U
ضربه ناگهانی وشدید
yank
U
ضربه ناگهانی وشدید
pop
U
ضربت ناگهانی زدن
lunged
U
پرتاب ناگهانی جهش
transients
U
موج ناگهانی در ولتاژ
panicked
U
اضطراب و ترس ناگهانی
yanking
U
ضربه ناگهانی وشدید
panicking
U
اضطراب و ترس ناگهانی
flashes
U
بروز ناگهانی جلوه
flashed
U
بروز ناگهانی جلوه
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
cataclysms
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
yanks
U
ضربه ناگهانی وشدید
transient
U
موج ناگهانی در ولتاژ
pops
U
ضربت ناگهانی زدن
whims
U
وهم تغییر ناگهانی
lash out
<idiom>
U
ناگهانی حمله به کسی
stormed
U
تغییر ناگهانی هوا
cataclysm
U
تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms
U
تحولات ناگهانی وعمده
paroxysm
U
حمله ناگهانی مرض
paroxysms
U
حمله ناگهانی مرض
nosediving
U
افت ناگهانی کردن
whim
U
وهم تغییر ناگهانی
flouncing
U
حرکت تند و ناگهانی
take back
<idiom>
U
ناگهانی بدست آوردن
lunging
U
پیشروی ناگهانی خیز
lunging
U
پرتاب ناگهانی جهش
lunges
U
پیشروی ناگهانی خیز
lunges
U
پرتاب ناگهانی جهش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com