English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
command heading U مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control vane U تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
redirection U تعیین مسیر
route U تعیین خط مسیر
routes U تعیین خط مسیر
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
routes U مسیر چیزیرا تعیین کردن
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
route U مسیر چیزیرا تعیین کردن
input output redirection U تعیین مسیر ورودی- خروجی
barging U خطا در تعیین مسیر قایق
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
proportional navigating U هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
range markers U علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control bus U مسیر کنترل
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
air control point U نقطه کنترل مسیر هوایی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
communication U وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
back wardation U تعیین اجل برای بایع
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
sexualize U جنس برای چیزی تعیین کردن
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
call a metting U تعیین وقت و دعوت برای جلسه
short line U محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
lane U یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane U یک خط جاده برای یک مسیر
traffic lane U یک خط جاده برای یک مسیر
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
playoffs U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
bibliotics U بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
playoff U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
advowson U حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
procedure turn U دور زدن برای برگشتن در مسیر
pie alley U مسیر اسان برای گوی اندازی
limits U محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
ski run U سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
ml U IB برای کنترل روبوت ها
barrier light U نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
datum dan buoy U علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
tan alt U ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
pass pattern U مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
cp/m U برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
newsgroup U خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
forecaddie U باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
routing U لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
tail U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
register U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
registers U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
service U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
serviced U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
registering U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
alphaphotographic U آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
dialled U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
communication U وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
microsoft U واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bell crank U اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
frame U 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
hypertalk U زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
text U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
rogue indicator U کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
texts U کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
overt collusion U تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
enquiry U کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
front panel U مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
movement credit U وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
backslash U کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
aux U مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
jobs U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
lingo U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
lingoes U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
yoke U هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
fdm U Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
routing U مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
cruise control U کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
copyrights U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
controlled thermonuclear reaction U جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
resolutions U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution U توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
physical record U همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
red, green, blue U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
separates U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separated U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate U استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com