Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
command heading
U
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control vane
U
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
redirection
U
تعیین مسیر
route
U
تعیین خط مسیر
routes
U
تعیین خط مسیر
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
routes
U
مسیر چیزیرا تعیین کردن
intended track
U
مسیر تعیین شده هواپیما
route
U
مسیر چیزیرا تعیین کردن
input output redirection
U
تعیین مسیر ورودی- خروجی
barging
U
خطا در تعیین مسیر قایق
visual omnidirectional range
U
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
proportional navigating
U
هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
range markers
U
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control bus
U
مسیر کنترل
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
air control point
U
نقطه کنترل مسیر هوایی
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
communication
U
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
dispatch route
U
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
homing adaptor
U
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
automatic trim
U
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
boarded
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
authoring
U
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
back wardation
U
تعیین اجل برای بایع
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
sexualize
U
جنس برای چیزی تعیین کردن
metronomes
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
short line
U
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
metronome
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
driving lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
nominating
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
playoffs
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
bibliotics
U
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
playoff
U
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
nominate
U
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
service time window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
advowson
U
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
bathometer
U
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
constructive placement
U
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
procedure turn
U
دور زدن برای برگشتن در مسیر
pie alley
U
مسیر اسان برای گوی اندازی
limits
U
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
pibal
U
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
collusion
U
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
cone penetrometer
U
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
center
U
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
ml
U
IB برای کنترل روبوت ها
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
datum dan buoy
U
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
tan alt
U
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
shadow factor
U
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
cp/m
U
برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
clamp anf rake
U
مانور برای کنترل گوی درمواجه
newsgroup
U
خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
point designation
U
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
pill pool billiard
U
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
plot
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
U
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
forecaddie
U
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
routing
U
لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
tail
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails
U
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appliance
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
register
U
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliances
U
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
registers
U
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
service
U
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
serviced
U
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
registering
U
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
alphaphotographic
U
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
carring over
U
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
dialled
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
backward
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dial
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statements
U
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statement
U
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
dials
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed
U
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
communication
U
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
take over bid
U
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
bids
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
backwards
U
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
bid
U
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
take over bid
U
پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
gill
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap
U
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
wheel sucker
U
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
reserved character
U
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
bell crank
U
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
frame
U
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
cam
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
hypertalk
U
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
text
U
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
rogue indicator
U
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
operator
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operators
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
texts
U
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
overt collusion
U
تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
job
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
cams
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
enquiry
U
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
front panel
U
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
jobs
U
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
movement credit
U
وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
decca
U
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
aux
U
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
jobs
U
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
lingo
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
bolsters
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
lingoes
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
bolstered
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
yoke
U
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
network data management system
U
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
bolster
U
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
job
U
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
timing disc
U
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
fdm
U
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
warping
U
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
directive
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
copyrights
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
directives
U
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
controlled thermonuclear reaction
U
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
resolutions
U
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolution
U
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
physical record
U
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
copyright
U
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
red, green, blue
U
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
separates
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separated
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separate
U
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com