Total search result: 201 (19 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
command heading U |
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
control vane U |
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز |
 |
 |
convoy routing U |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
 |
 |
holding pattern U |
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده |
 |
 |
check point U |
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها |
 |
 |
captures U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
capturing U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
capture U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
redirection U |
تعیین مسیر |
 |
 |
route U |
تعیین خط مسیر |
 |
 |
routes U |
تعیین خط مسیر |
 |
 |
switched network backup U |
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است |
 |
 |
routes U |
مسیر چیزیرا تعیین کردن |
 |
 |
intended track U |
مسیر تعیین شده هواپیما |
 |
 |
route U |
مسیر چیزیرا تعیین کردن |
 |
 |
input output redirection U |
تعیین مسیر ورودی- خروجی |
 |
 |
barging U |
خطا در تعیین مسیر قایق |
 |
 |
visual omnidirectional range U |
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری |
 |
 |
proportional navigating U |
هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده |
 |
 |
range markers U |
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب |
 |
 |
tokens U |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
 |
 |
token U |
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه |
 |
 |
apt U |
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی |
 |
 |
executive U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
executives U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
control bus U |
مسیر کنترل |
 |
 |
cold thrust U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
cold test U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
IRQ U |
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه |
 |
 |
aircraft vectoring U |
کنترل مسیر سمتی هواپیما |
 |
 |
air control point U |
نقطه کنترل مسیر هوایی |
 |
 |
apt U |
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود |
 |
 |
communication U |
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |
 |
 |
iil U |
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر |
 |
 |
dispatch route U |
جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل |
 |
 |
homing adaptor U |
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل |
 |
 |
automatic trim U |
روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر |
 |
 |
boarded U |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
 |
 |
board U |
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل |
 |
 |
electronic U |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و... |
 |
 |
dan runner U |
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر |
 |
 |
open loop system U |
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه |
 |
 |
authoring U |
ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM |
 |
 |
goldie U |
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین |
 |
 |
back wardation U |
تعیین اجل برای بایع |
 |
 |
running fix U |
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه |
 |
 |
sexualize U |
جنس برای چیزی تعیین کردن |
 |
 |
metronomes U |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
 |
 |
call a metting U |
تعیین وقت و دعوت برای جلسه |
 |
 |
short line U |
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ |
 |
 |
metronome U |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
 |
 |
anti- U |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
 |
 |
lane U |
یک خط جاده برای یک مسیر |
 |
 |
driving lane U |
یک خط جاده برای یک مسیر |
 |
 |
traffic lane U |
یک خط جاده برای یک مسیر |
 |
 |
command altitude U |
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر |
 |
 |
nominating U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
nominates U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
playoffs U |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
 |
 |
bibliotics U |
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان |
 |
 |
playoff U |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
 |
 |
maintenance window U |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
 |
 |
nominate U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
service time window U |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
 |
 |
advowson U |
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا |
 |
 |
bathometer U |
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود |
 |
 |
constructive placement U |
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها |
 |
 |
photo finish U |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
 |
 |
procedure turn U |
دور زدن برای برگشتن در مسیر |
 |
 |
pie alley U |
مسیر اسان برای گوی اندازی |
 |
 |
limits U |
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر |
 |
 |
pibal U |
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد |
 |
 |
collusion U |
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود |
 |
 |
winter book U |
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد |
 |
 |
cone penetrometer U |
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها |
 |
 |
center U |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
 |
 |
ski run U |
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی |
 |
 |
lag U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
break up value U |
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود |
 |
 |
lagged U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
lags U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
ml U |
IB برای کنترل روبوت ها |
 |
 |
barrier light U |
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی |
 |
 |
datum dan buoy U |
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب |
 |
 |
tan alt U |
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی |
 |
 |
shadow factor U |
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء |
 |
 |
embedded code U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
 |
 |
pass pattern U |
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند |
 |
 |
cascade control U |
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری |
 |
 |
shake bottle U |
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد |
 |
 |
cp/m U |
برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers |
 |
 |
clamp anf rake U |
مانور برای کنترل گوی درمواجه |
 |
 |
newsgroup U |
خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند |
 |
 |
fair trade laws U |
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت |
 |
 |
point designation U |
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود |
 |
 |
pill pool billiard U |
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص |
 |
 |
plot U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
plots U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
plotted U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
forecaddie U |
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف |
 |
 |
routing U |
لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router |
 |
 |
tail U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tailed U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
tails U |
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام |
 |
 |
appliance U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
register U |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
 |
 |
appliances U |
هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما |
 |
 |
registers U |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
 |
 |
service U |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
 |
 |
processes U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
 |
 |
serviced U |
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده |
 |
 |
registering U |
محل ذخیره سازی برای داده کنترل |
 |
 |
process U |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند |
 |
 |
cw system U |
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد |
 |
 |
alphaphotographic U |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
 |
 |
observers U |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
 |
 |
carring over U |
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن |
 |
 |
observer U |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
 |
 |
dialled U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
backward U |
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل |
 |
 |
dial U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
statements U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
statement U |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
 |
 |
dials U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
dialed U |
راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد |
 |
 |
communication U |
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده |
 |
 |
take over bid U |
پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی |
 |
 |
bids U |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
 |
 |
backwards U |
کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل |
 |
 |
bid U |
بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده |
 |
 |
take over bid U |
پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل |
 |
 |
gill U |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
 |
 |
gill type flap U |
فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا |
 |
 |
microsoft U |
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد |
 |
 |
wheel sucker U |
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا |
 |
 |
reserved character U |
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود |
 |
 |
bell crank U |
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت |
 |
 |
burned U |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
 |
 |
re entry vehicle U |
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند |
 |
 |
frame U |
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر |
 |
 |
cam U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
hypertalk U |
زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card |
 |
 |
text U |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
 |
 |
rogue indicator U |
کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل |
 |
 |
operator U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
 |
 |
operators U |
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند |
 |
 |
texts U |
کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام |
 |
 |
overt collusion U |
تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر |
 |
 |
job U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
device handler U |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
 |
 |
device driver U |
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ |
 |
 |
cams U |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
 |
 |
enquiry U |
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است |
 |
 |
front panel U |
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور |
 |
 |
jobs U |
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر |
 |
 |
movement credit U |
وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون |
 |
 |
decca U |
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده |
 |
 |
range resolution U |
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی |
 |
 |
decisions U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
decision U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
backslash U |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
 |
 |
authentication U |
تعیین نشانی تعیین معرف کردن |
 |
 |
aux U |
مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS |
 |
 |
jobs U |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
 |
 |
lingo U |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
 |
 |
bolsters U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
lingoes U |
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor |
 |
 |
bolstered U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
yoke U |
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر |
 |
 |
network data management system U |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
 |
 |
bolster U |
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود |
 |
 |
attitude motor U |
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت |
 |
 |
job U |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
 |
 |
timing disc U |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
 |
 |
fdm U |
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing |
 |
 |
routing U |
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد |
 |
 |
warping U |
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل |
 |
 |
directive U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
cruise control U |
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت |
 |
 |
copyrights U |
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند |
 |
 |
directives U |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
 |
 |
controlled thermonuclear reaction U |
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید |
 |
 |
jetevator U |
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست |
 |
 |
resolutions U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
resolution U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
physical record U |
همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری |
 |
 |
copyright U |
عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند |
 |
 |
fasts U |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
 |
 |
fast U |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
 |
 |
fasted U |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
 |
 |
fastest U |
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی |
 |
 |
lane U |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
 |
 |
lanes U |
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر |
 |
 |
control point U |
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور |
 |
 |
multithread U |
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود |
 |
 |
grooves U |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
 |
 |
groove U |
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان |
 |
 |
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
 |
 |
separates U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |
 |
separated U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |
 |
separate U |
استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها |
 |