English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phosphorism U مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
phosphorous U فسفری
phosphoric U فسفری
phosphor dot U نقطه فسفری
phosphorescence U تابندگی فسفری
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
phosphor U فسفر
noctiluca U فسفر
phospher U فسفر
phosphorus U فسفر
dephosphorize U فسفر گرفتن
removal of phosphorus U فسفر گیری
removal of phosphorus U برداشت فسفر
dephosphorization U فسفر گیری
white phosphorous U فسفر سفید
phosphor bronze U فسفر برنز
bioluminescence U فسفر افکنی
phosphor strip U نوار فسفر
saperaemia U مسمومیت
intoxication U مسمومیت
poisoning U مسمومیت
venenation U مسمومیت
high persistence phosphor U فسفر با مانائی بالا
phosphoric U شبیه فسفر شب تاب
white phosphorous U گلوله فسفر سفید
saturnism U مسمومیت از سرب
alcoholic intoxication U مسمومیت الکلی
blood poisoning U مسمومیت خون
detoxification U دفع مسمومیت
cocainism U مسمومیت ازکوکایین
leadpoisoning U مسمومیت از سرب
toxemia U مسمومیت خونی
toxaemia U مسمومیت خون
chloralism U مسمومیت ازکلورال
detoxify U رفع کردن مسمومیت
toxic epilepsy U حمله در نتیجه مسمومیت
acute alcoholic intoxication U مسمومیت حاد الکلی
bad blood U مسمومیت خون دراثرعصبانیت
botulism U مسمومیت غذایی حاد
plumbism U مسمومیت در اثر سرب
black matrix U صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
detoxification U مرتفع شدن حالت مسمومیت
ergotism U مسمومیت حاصله از خوردن سگاله
phosphor U لایه نازک فسفر درون صحفه CRT
strychninism U مسمومیت مزمن در اثراستعمال ممتد استرکنین
toxicosis U بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت
phosphide U ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
green phosphor U فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
sepsis U مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
phosphor U نقاط مجزای فسفر قرمز و سبز و آبی روی صفحه نمایش CRT
electroluminescence U نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
total radiation U تشعشع کل
radiational U تشعشع
luminance U تشعشع
antiradiation U ضد تشعشع
flashed U تشعشع
emission U تشعشع
flashes U تشعشع
radiation U تشعشع
emissions U تشعشع
flash U تشعشع
triads U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad U 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
scattered radiation U تشعشع پراکنده
ray U تشعشع داشتن
emitting U تشعشع کردن
radiation source U منبع تشعشع
x irradiation U تشعشع رونتگن
radiation pressure U فشار تشعشع
radiation loss U تلف تشعشع
radiancy U تابندگی تشعشع
emitted U تشعشع کردن
radiometer U تشعشع سنج
radiantly U تشعشع بطورمنشعب
space radiation U تشعشع رادیویی
emit U تشعشع کردن
emits U تشعشع کردن
fluorescence U تشعشع ماهتابی
refulgence U جلال تشعشع
ray U روشنایی تشعشع
radioscopy U تشعشع سنجی
thermal radiation U تشعشع حرارتی
radiacmeter U تشعشع سنج
prompt radiation U تشعشع کامل
corpuscular radiation U تشعشع ذرهای
radiation U تشعشع اتمی
emitter U تشعشع کننده
neutron radiation U تشعشع نوترونی
nuclear radiation U تشعشع هستهای
intensity of radiation U شدت تشعشع
induced radiation U تشعشع القایی
dosimeter U تشعشع سنج
electronic radiation U تشعشع الکترونی
glary U دارای تشعشع
aura U تشعشع نورانی
fluorescent radiation U تشعشع فلورسنت
radiator U تشعشع کننده
radiators U تشعشع کننده
radiance U تابندگی تشعشع
cosmic rays U تشعشع کاسمیک
auras U تشعشع نورانی
broadside aerial U تشعشع کننده عرضی
directive radiation U تشعشع جهت دار
x radiation U تشعشع اشعه مجهول
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
magnetic dipole radiation U تشعشع دوقطبی مغناطیسی
radiant U تشعشع کننده حرارتی
background count U عکس العمل تشعشع
radiological survey U تجسس تشعشع اتمی
radiation intensity U شدت تشعشع اتمی
radio active U دارای تشعشع اتمی
fluorescent U لامپ مهتابی دارای تشعشع
glared U تابش خیره کننده تشعشع
glare U تابش خیره کننده تشعشع
glares U تابش خیره کننده تشعشع
broad beam headlamp U نور افکن با تشعشع عرضی
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
roentgen U واحد سنجش تشعشع اتمی
emissivity U قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
isodose rate U خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
radiological U رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
candescent U دارای تشعشع یاگرمای شدید
luminous flux U جریان تشعشع در طول موج مریی
radiological survey U بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
rem U مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radioactivity U قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
langley U واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
galactic noise U تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com