Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
schuss
U
مستقیما ازسراشیب پایین رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
comedown
U
پایین رفتن
to go down
U
پایین رفتن
to sink in the scale
U
پایین رفتن
go down
U
پایین رفتن
to get down
U
پایین رفتن
reflow
U
فرونشینی پایین رفتن
bump
U
بالا و پایین رفتن
To decrease. To lower.
U
پایین رفتن ( تنزل وکاهش )
swaying
U
بالا و پایین رفتن ناو
heaving
U
بالا و پایین رفتن ناو
pitches
U
بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
pitch
U
بالاو پایین رفتن هواپیما یا قایق
relictoin
U
پایین رفتن اب و نمایان شدن زیر اب
depresses
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
depress
U
پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul
U
پایین کشیدن رشته پایین کشنده
down
U
سوی پایین بطرف پایین
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
at first hand
U
مستقیما
straight
U
مستقیما
firsthand
<idiom>
U
مستقیما
straightest
U
مستقیما
directly
U
مستقیما
proximately
U
مستقیما"
straight out
U
رک مستقیما
forthrights
U
مستقیما`
per se
U
مستقیما
straighter
U
مستقیما
straightway
U
مستقیما
bolts
U
مستقیما ناگهان
aright
U
مستقیم مستقیما
subsequent to
U
[مستقیما]
پس از
[به دنباله]
intue
U
مستقیما دریافتن
forthright
U
مستقیما بیمحابا
sheer
U
مستقیما فریف
bolt
U
مستقیما ناگهان
bolted
U
مستقیما ناگهان
bolting
U
مستقیما ناگهان
direct coupled
U
مستقیما جفت شده
harder
U
مستقیما درمسیر موردنظر
hardest
U
مستقیما درمسیر موردنظر
hard
U
مستقیما درمسیر موردنظر
intuitive
U
مستقیما درک کننده
to come straight to the point
<idiom>
U
مستقیما
[رک ]
به نکته اصلی آمدن
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
over the falls
U
مستقیما روی انحنای موج شکننده
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
leg glance
U
ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
mesh
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
object
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
personal service utility
U
کسی که مستقیما" کار خود را دراختیار کارفرما می گذارد
long spot
U
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
objecting
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
deictic
U
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
meshing
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
indirect objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
straight ball
U
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
meshes
U
که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
direct objects
U
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
addressable
U
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
jacks
U
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
machined
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
jack
U
ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
antipodal
U
مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
magnetic tape
U
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tapes
U
وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
one level address
U
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
addressing
U
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
machines
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
U
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
actual address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتری که مستقیما و بدون هر گونه تغییری به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
main
U
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
internal memory
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal store
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
isolates
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
insert
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserting
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserts
U
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
snookered
U
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
microprocessors
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
microprocessor
U
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
point to point
U
1-اتصال مستقیم بین دو وسیله . 2-شبکه ارتباطی که در آن هر گره مستقیما به سایر گره ها وصل هستند
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
languages
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
multidrop circuit
U
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
language
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
machine address
U
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
short
U
پایین تر
shitu
U
پایین
bal
U
از مچ پا به پایین
lower limit
U
حد پایین
tailwater
U
پایین اب
lower most
U
پایین تر
subatmospheric
U
پایین تر از جو
further down
U
پایین تر
shorter
U
پایین تر
subteen
U
پایین تر از سن 31
shortest
U
پایین تر
bottom
U
پایین
beneath
U
پایین تر
sub-
U
یا پایین تر
beneath
U
پایین
dowm
U
پایین
neath or neath
U
پایین
low level
U
پایین
infara
U
پایین تر
infara
U
پایین
down stairs
U
پایین
hypogenous
U
پایین رو
bottoms
U
پایین
neath or neath
U
پایین تر
lower
U
پایین تر
lowering
U
پایین تر
lowers
U
پایین تر
down
U
پایین
flattest
U
پایین
lowered
U
پایین تر
flat
U
پایین
below
U
پایین
submiss
U
پایین
vide infara
U
پایین
lower
U
پایین
below
<adv.>
U
در پایین
hereinafter
[formal]
<adv.>
U
در پایین
de-
U
پایین
hereafter
<adv.>
U
در پایین
thereinafter
[archaic or formal]
<adv.>
U
در پایین
underneath
U
پایین
low
U
پایین
shutting
U
پایین اوردن
low energy
U
انرژی پایین
low frequency
U
فرکانس پایین
low pass
U
پایین گذر
alow
U
روبه پایین
low wing
U
بال پایین
shuts
U
پایین اوردن
beneath
U
از زیر پایین تر از
downstream
U
پایین رود
shut
U
پایین اوردن
lower bound
U
کران پایین
disrate
U
پایین اوردن
low level
U
در سطح پایین
low order
U
پایین رتبه
bate
U
پایین اوردن
bottommost
U
پایین ترین
catabatic
U
پایین اینده
lee
U
پایین باد
decurrent
U
پایین افتاده
lowest
U
پایین ترین
desceht
U
پایین امدن
dim light
U
نور پایین
downstream
U
پایین دست
low order
U
مرتبه پایین
drive
U
ضربه از پایین
drives
U
ضربه از پایین
low altitude
U
ارتفاع پایین
degrade
U
پایین دادن
bottom up
U
از پایین به بالا
go dan barai
U
رد کردن از پایین
downward stroke
U
ضربه رو به پایین
downfeed
U
تغذیه رو به پایین
subordinate
U
فرعی پایین تر
subordinated
U
فرعی پایین تر
subordinates
U
فرعی پایین تر
subordinating
U
فرعی پایین تر
downfield
U
میدان پایین
download
U
بارگیری پایین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com