Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
farmer general
U
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gascon
U
اهل gascony درفرانسه
artesian
U
وابسته بشهری درفرانسه
visiting card
U
کارت اسم درفرانسه
lycee l
U
دبیرستان دولتی درفرانسه
bois jourdian
U
نوعی سنگ مرمر که بیشتر درفرانسه یافت میشود
Grands Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
council of physicians
U
شورای پزشکان
council ofwar
U
شورای جنگ
council of physicians
U
شورای پزشکی
court martiall
U
شورای نظامی
guardian council
U
شورای نگهبان
security council
U
شورای امنیت
economic council
U
شورای اقتصادی
pontifex
U
شورای مذهبی
parish council
U
شورای محلی
nordic council
U
شورای شمالی
council of ministers
U
شورای وزیران
councils of war
U
شورای جنگ
council of war
U
شورای جنگ
synods
U
شورای کلیسایی
synod
U
شورای کلیسایی
councils of war
U
شورای نظامی
board of governors
U
شورای مدیران
council ofwar
U
شورای نظامی
teachers' institute
U
شورای اموزگاران
council of war
U
شورای نظامی
security council
U
شورای حفافتی یکان
executive council
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
synodic
U
مربوط به شورای کلیسایی
executive
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
the king in council
U
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
council of entent
U
شورای حسن تفاهم
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
synodical
U
مربوط به شورای کلیسایی
college entrance examinations board
U
شورای امتحانات ورودی
ceeb (college entrance examination board
U
شورای امتحانات ورودی
council of economic advisers
U
شورای مشاوران اقتصادی
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
deputy of the parliament
U
وکیل مجلس شورای ملی
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
duma
U
مجلس شورای منتخب شهر
pontifex
U
عضو شورای کشیشان کاتولیک
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
duma
U
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com