Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the incidents of a journey
U
رویدادهای یک مسافرت اتفاقات جزئی و گوناگون یک مسافرت
treks
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trekked
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trek
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trekking
U
کوچ مسافرت باگاری بازحمت حرکت کردن باسختی واهستگی مسافرت کردن
trips
U
مسافرت مسافرت کردن
tripped
U
مسافرت مسافرت کردن
trip
U
مسافرت مسافرت کردن
sit for an examination
U
در امتحانی شرکت کردن
tentative
U
امتحانی عمل تجربی
To get a pass.
U
امتحانی را گذراندن ( قبول شدن )
to cram
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to swot
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
to sit for an examination
U
در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
to mug up
[British E]
for an exam
U
فشرده درس خواندن
[برای امتحانی]
previous examination
U
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
little go
U
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
experimental
U
ازمایشی
thrust
U
تک ازمایشی
thrusting
U
تک ازمایشی
thrusts
U
تک ازمایشی
tentative
U
ازمایشی
trial run
U
استفاده ازمایشی
measuring well
U
چاه ازمایشی
pilot model
U
نمونه ازمایشی
pilot model
U
مدل ازمایشی
prep
U
مسابقه ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
probationary period
U
دوره ازمایشی
probatory
U
ازمایشی اکتشافی
proof load
U
بار ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
trial offer
U
عرضه ازمایشی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
test data
U
دادههای ازمایشی
dead load
U
بار ازمایشی
experimental variable
U
متغیر ازمایشی
experimental psychology
U
روانشناسی ازمایشی
dry run
U
اجرای ازمایشی
empiric
U
ازمایشی تجربی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
experimental error
U
خطای ازمایشی
check problem
U
مسئله ازمایشی
bore hole
U
چاه ازمایشی
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
experimental group
U
گروه ازمایشی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
tentatively
U
بطور ازمایشی
studying
U
طرح ازمایشی
study
U
طرح ازمایشی
studies
U
طرح ازمایشی
probative
U
ازمایشی اکتشافی
on probation
U
در دوره ازمایشی
tentative
U
به طور ازمایشی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
trial function
U
تابع ازمایشی
trial hole
U
چاه ازمایشی
trial order
U
سفارش ازمایشی
trial shot
U
گلوله ازمایشی
trial shot
U
تیر ازمایشی
tentative
U
ازمایشی موقت
probation
U
دوره ازمایشی
experimental method
U
روش ازمایشی
piloted
U
راندن ازمایشی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
prototypes
U
نمونه ازمایشی
prototype
U
نمونه ازمایشی
pilot
U
راندن ازمایشی
Test matches
U
مسابقه ازمایشی
test pattern
U
طرح ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
test pit
U
گودال ازمایشی
test point
U
سوزن ازمایشی
test run
U
اجرای ازمایشی
test run
U
رانش ازمایشی
pilots
U
راندن ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trail run
U
رانش ازمایشی
Test match
U
مسابقه ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایشی
journey
U
مسافرت
tour
U
مسافرت
touring
U
مسافرت
toured
U
مسافرت
locomotion
U
مسافرت
journeys
U
مسافرت
travels
U
مسافرت
tours
U
مسافرت
travel
U
مسافرت
journeying
U
مسافرت
journeyed
U
مسافرت
traveled
U
مسافرت
experimental neurosis
U
روان رنجوری ازمایشی
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
wind sprint
U
مسابقه ازمایشی دو سرعت
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
testable
U
امتحان پذیر ازمایشی
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
trials
U
ازمایش کردن ازمایشی
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
trip ticket
U
بلیط مسافرت
peregrinations
U
مسافرت دور
peregrination
U
مسافرت دور
royal progress
U
مسافرت شاهانه
jaunts
U
مسافرت کوچک
jaunt
U
مسافرت کوچک
passport
U
اجازه مسافرت
dromomania
U
جنون مسافرت
visits
U
مسافرت معاینه
passports
U
اجازه مسافرت
walkabout
U
مسافرت پیاده
visit
U
مسافرت معاینه
walkabouts
U
مسافرت پیاده
visited
U
مسافرت معاینه
river trip
U
مسافرت رودخانه ای
hitchhike
U
مسافرت مفتی
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
tamp
U
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
shakedown
U
دوره ازمایشی عملیات ناو
package holiday
U
مسافرت بسته بندی
package tour
U
مسافرت بسته بندی
train journey from ... over ... to ...
U
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
campaign
U
مسافرت درداخل کشور
travelogs
U
سخنرانی درباره مسافرت
campaigned
U
مسافرت درداخل کشور
campaigning
U
مسافرت درداخل کشور
campaigns
U
مسافرت درداخل کشور
all-expense tour
U
مسافرت بسته بندی
yachting
U
مسافرت با قایق تفریحی
travelogue
U
سخنرانی درباره مسافرت
travelogues
U
سخنرانی درباره مسافرت
To travel night and day .
U
شب وروز مسافرت کردن
churchills v to moscow
U
مسافرت چرچیل به مسکو
trip ticket
U
برگه اجازه مسافرت
holiday by the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
holiday at the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
Get ready for the journey(trip)
U
برای مسافرت حاضر شو
port
U
مامن مبدا مسافرت
sailings
U
مسافرت با قایق بادی
sail
U
مسافرت با قایق بادی
sailed
U
مسافرت با قایق بادی
camel
U
مسافرت کردن باشتر
camels
U
مسافرت کردن باشتر
traversabel
U
سخنرانی درباره مسافرت
roadability
U
راهواری قابل مسافرت در جاده
foy
U
سوری که بخاطر مسافرت میدهند
riding
U
گردش و مسافرت لنگر گاه
waybill
U
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
We have a long journey before us .
U
مسافرت طولانی در پیش داریم
downrange
U
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
commuting
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
astronautics
U
مطالعهء امکان مسافرت بکرات دیگر
roadworthy
U
اماده مسافرت قابل سفر کردن
I have a short trip ahead.
U
قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
stow away
U
مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
commute
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
passenger mile
U
طول راه مسافرت به حسب میل
mal de mer
U
سرگیجه وحالت قی در نتیجه مسافرت با کشتی
I travel tomorrow
[afternoon]
.
U
من فردا
[بعد از ظهر]
به مسافرت می روم.
commutes
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
itinerate
U
سیار بودن مسافرت تبلیغاتی کردن
commuted
U
مسافرت کردن بابلیط تخفیف دار
waggles
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
waggled
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggling
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggle
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
How long does the crossing take?
U
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
flying
U
بال وپر زن بسرعت گذرنده مسافرت هوایی
road test
U
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver
U
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
traveling fellowship
U
بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
barnstorming
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm
U
مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
dry run
U
رانش ازمایشی رانش تمرینی
travels
U
سفر کردن مسافرت کردن
travel
U
سفر کردن مسافرت کردن
traveled
U
سفر کردن مسافرت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com