English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
championship U مسابقههای قهرمانی
championships U مسابقههای قهرمانی
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
fragment U [فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.]
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
knockout competition U مسابقههای حذفی
elimination tournament U مسابقههای حذفی
game U مسابقههای ورزشی
campaign U مسابقههای فصلی
campaigned U مسابقههای فصلی
campaigning U مسابقههای فصلی
campaigns U مسابقههای فصلی
scrambles tournament U مسابقههای غیررسمی
dual meet U مسابقههای تیمی
collision detection U پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
heroism U قهرمانی
gladiatorship U قهرمانی
championship U قهرمانی
championships U قهرمانی
leagues U مسابقههای دورهای باشگاهها
tasman series U مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
preseason U مسابقههای پیش از اغازفصل
freestyle U مسابقههای اسکی ازاد
sprints U انواع مسابقههای سرعت
league U مسابقههای دورهای باشگاهها
sprinted U انواع مسابقههای سرعت
sprint U انواع مسابقههای سرعت
alpine combined U مجموع مسابقههای الپاین
championships U مسابقه قهرمانی
victory lap U دور قهرمانی
playoff U مسابقهی قهرمانی
tournaments U مسابقات قهرمانی
crown U تاج قهرمانی
playoffs U مسابقهی قهرمانی
crowns U تاج قهرمانی
tournament U مسابقات قهرمانی
championship U مسابقه قهرمانی
tourney U مسابقه قهرمانی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
play offs U مسابقههای حذفی پایان فصل
title-holder U برندهی مقام قهرمانی
title-holders U برندهی مقام قهرمانی
clinch U کسب عنوان قهرمانی
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
titles U دارنده عنوان قهرمانی
title U دارنده عنوان قهرمانی
clinched U کسب عنوان قهرمانی
clinches U کسب عنوان قهرمانی
clinching U کسب عنوان قهرمانی
europian championship U وزنه برداری قهرمانی اروپا
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
nontitle U مسابقه بدون عنوان قهرمانی
tour U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tourist trophy U مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
field event U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
candidates' matches U رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' tournament U تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
field events U ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
rematch U مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
CSMA CD U پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
atlas U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlases U قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
field events U مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event U مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
verism U رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
archaeologist U باستان شناس
archeologist U باستان شناس
anciently U در عهد باستان
hellene U یونان باستان
archaeology U باستان شناسی
archeology U باستان شناسی
planeta U درروم باستان
Ancient Egypt U مصر باستان
Ancient history U تاریخ باستان
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
provincialize U تبدیل باستان کردن
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
archeological dig U حفاری باستان شناسی
geochronology U باستان شناسی زمین
antiquity U روزگار باستان قدمت
provenance U منبع [باستان شناسی]
archeological U وابسته به باستان شناسی
antiquities U روزگار باستان قدمت
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
laconian U ولایتی از یونان باستان
archeological site U منبع [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
archaeological U وابسته به باستان شناسی
provenance U چشمه [باستان شناسی]
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
drachmas U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
drachma U پول نقره یونان باستان
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
classics U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classic U مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
criosphinx U ابوالهول [مجسمه ابوالهول در مصر باستان]
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
PRI U پشتیبانی کنند
he warned them to obey U اطاعت کنند
they mingle their tears U با هم گریه می کنند
he is well spoken of U از او تعریف می کنند
compatible U با هم درست کار می کنند
daisy chain U سومین را و... فراخوانی می کنند
My feet hurt. U پاهایم درد می کنند.
they make much noise U خیلی صدا می کنند
they make much noise U زیاد شلوق می کنند
they dispute about nothing U درسرهیچ نزاع می کنند
the trumpets blows U شیپورها صدا می کنند
Murray code U - بیت استفاده می کنند
charnel house U مردگان راتوده می کنند
i hear him complain U میشنوم که شکایت می کنند
had it trans ted U بدهید ترجمه کنند
screen coordinator U هماهنگ کنند پوشش دریایی
They act after their kind. جنس خود رفتار می کنند.
they went to r. themselves U رفتند که نامه نویسی کنند
the iron interest U کسانی که در اهن کار می کنند
they are in full retreat U سخت عقب نشینی می کنند
Those who agree,raise their hands. U موافقین دستهایشان رابلند کنند
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
fire support coordinator U هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
fillister U رندهای که با ان کنش کاودرست کنند
The story goes that … U آورده اند که (چنین روایت کنند )…
collaret U یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
Birds of a feather flock together . <proverb> U پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
She is the talk of the town . U همه راجع به او ( پشت او ) صحبت می کنند
They fight like cat and dog . U باهم مثل سگ وگربه دعوا می کنند
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
combatable U قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
koumiss U قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست می کنند
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
meat safe U قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
musette U اهنگی که برای نی انبان درست می کنند
nogging U اجری که بان فواصلی را پرمی کنند
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
oleomargarine U کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
fleas i. doges and cats U کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
tandem U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tandems U وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
numerical U داده ذخیره شده کار می کنند
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
mouses U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
mouse U که شما حرکت می دهید تنظیم می کنند
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
corporal oath U سوگندی که بادست زدن بکتاب یاد کنند
live lining U ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
The surely clean you out in this nightclub . U دراین کارباره آدم را لخت می کنند ( می چاپند )
manil hemp U کنف مانیلایی که از ان طناب وبوریا درست می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com