Perdic | مسئله مشکوک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 153 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	toss-up U	مسئله مشکوک
	toss up U	مسئله مشکوک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dubitable U	مشکوک
	uncertainly U	مشکوک
	uncertain U	مشکوک
	suspicious U	مشکوک
	esoteric U	مشکوک
	fishy U	مشکوک
	precarious <adj.> U	مشکوک
	obscure U	مشکوک
	in dispute U	مشکوک
	skeptic U	مشکوک
	touch and go U	مشکوک
	unsuspected U	نا مشکوک
	obscuring U	مشکوک
	obscurest U	مشکوک
	obscures U	مشکوک
	obscured U	مشکوک
	open to question <adj.> U	مشکوک
	doubtful U	مشکوک
	questionable U	مشکوک
	obscurer U	مشکوک
	impeachable U	مشکوک
	obscuring U	مشکوک ساختن
	doutful category U	کشتی مشکوک
	suspected U	مشکوک مظنون
	ambiguity U	سخن مشکوک
	vacillatory U	مردد مشکوک
	dubitable U	مورد شک مشکوک
	ambiguities U	سخن مشکوک
	problematically U	بطور مشکوک
	questionable results U	نتایج مشکوک
	to admit of d U	مشکوک بودن
	suspecta U	مشکوک شدن
	left-handed U	دورو مشکوک
	obscurest U	مشکوک ساختن
	dubious U	مورد شک مشکوک
	dubiously U	بطور مشکوک
	obscure U	مشکوک ساختن
	obscured U	مشکوک ساختن
	obscurer U	مشکوک ساختن
	obscures U	مشکوک ساختن
	doubtful account U	طلب مشکوک الوصول
	it is of doubtful proveance U	مبدا ان مشکوک است
	bad dept U	طلب مشکوک الوصول
	to become suspected U	مشکوک [مظنون] شدن
	shady U	سایه افکن مشکوک
	suspect battery U	اتشبار مشکوک دشمن
	questionable U	سوال برانگیز مشکوک
	resolvent U	حل حل مسئله
	solution of a problem U	حل یک مسئله
	issued U	مسئله
	catechist U	مسئله گو
	problem solving U	حل مسئله
	problems U	مسئله
	case U	مسئله
	issues U	مسئله
	issue U	مسئله
	example U	مسئله
	examples U	مسئله
	theorem U	مسئله
	theorems U	مسئله
	cases U	مسئله
	problem U	مسئله
	inquests U	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
	inquest U	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
	doubtful U	ترکش مشکوک مورد تردید
	brassage U	هزینه مشکوک نمودن شمش
	apocryphal U	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
	question U	استفهام مسئله
	questioned U	استفهام مسئله
	solution to a problem U	راه حل یک مسئله
	the eastern question U	مسئله خاور
	problem state U	وضعیت مسئله
	questions U	استفهام مسئله
	test problem U	مسئله ازمابنده
	toughie U	مسئله بغرنج
	troublemaker U	مسئله آفرین
	problematic <adj.> U	مسئله آفرین
	dilemma U	مسئله غامض
	dilemmas U	مسئله غامض
	solve U	حل کردن مسئله
	solved U	حل کردن مسئله
	solves U	حل کردن مسئله
	solving U	حل کردن مسئله
	crux U	مسئله دشوار
	toughy U	مسئله بغرنج
	problem oriented U	مسئله گرا
	check problem U	مسئله مقابلهای
	identification problem U	مسئله شناسائی
	check problem U	مسئله ازمایشی
	chess problem U	مسئله شطرنج
	problem definition U	تعریف مسئله
	jeopardy U	مسئله بغرنج
	side issue U	مسئله فرعی
	side issues U	مسئله فرعی
	problem description U	تشریح مسئله
	problem description U	شرح مسئله
	benchmark problebm U	مسئله محک
	benchmark problem U	مسئله محک
	problem identification U	شناسایی مسئله
	three mover U	مسئله مات با سه حرکت
	identification problem U	مسئله تعیین هویت
	conundrum U	مسئله بغرنج وپیچیده
	two mover U	مسئله مات در دو حرکت
	conundrums U	مسئله بغرنج وپیچیده
	problem oriented language U	زبان باگرایش مسئله
	to revisit an issue U	مسئله ای را بازدید کردن
	question in dispute U	مسئله متنازع فیه
	problem oriented language U	زبان مسئله گرا
	problem analysis U	تجزیه و تحلیل مسئله
	problem child U	فرزند مسئله دار
	buring question U	مسئله هیجان اور
	The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. U	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
	issued U	مسئله قضیه تحویل جنس
	issue U	مسئله قضیه تحویل جنس
	issues U	مسئله قضیه تحویل جنس
	eight queens problem U	مسئله هشت وزیر شطرنج
	primary cognizance U	تحقیقات اولیه روی یک مسئله
	to crack a problem U	مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
	on line problem solving U	حل مسئله بطور درون خطی
	that is not the proposition U	مسئله چیز دیگر است
	More money is not the answer to this problem. U	پول بیشتر حل این مسئله نیست.
	combinatorial explosion U	موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
	determinate problem U	مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
	pseudepigrapha U	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
	precarious U	عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
	catechetics U	فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
	porism U	قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
	stress U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	stressing U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	context sensitive help key U	کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
	imbroglios U	قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
	stresses U	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
	imbroglio U	قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
	cogo U	یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
	demarche U	عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
	purple U	در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
	rhetorical question U	مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
	the German issue U	مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
	problem program U	برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
	the German question U	مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
	assistance U	کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
	gpss U	زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
	Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U	زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
	collectivism U	اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
	design heuristics U	راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
	race condition U	حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
	background noise U	در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
	approval by acclamation U	تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
	social contract U	اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
	notification U	عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
	bolshevism U	مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.