English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dilemma U مسئله غامض
dilemmas U مسئله غامض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
Other Matches
knotty U غامض
abstruse U غامض
tangled U غامض
abstrusely U غامض
unintelligible U غامض
spinosity U وضعیت غامض
Chinese puzzle U مسئلهی غامض
involute U غامض پیچدار
Chinese puzzles U مسئلهی غامض
problematical U مسئلهای غامض
abstruseness U غامض بودن
problematic U مسئلهای غامض
embroglio U گیر موضوع غامض
problem U مسئله
solution of a problem U حل یک مسئله
examples U مسئله
theorem U مسئله
theorems U مسئله
problem solving U حل مسئله
catechist U مسئله گو
case U مسئله
issued U مسئله
cases U مسئله
issues U مسئله
resolvent U حل حل مسئله
example U مسئله
problems U مسئله
issue U مسئله
troublemaker U مسئله آفرین
problem definition U تعریف مسئله
identification problem U مسئله شناسائی
crux U مسئله دشوار
chess problem U مسئله شطرنج
problem description U تشریح مسئله
problem description U شرح مسئله
the eastern question U مسئله خاور
toss up U مسئله مشکوک
solution to a problem U راه حل یک مسئله
toughy U مسئله بغرنج
problem state U وضعیت مسئله
toughie U مسئله بغرنج
problematic <adj.> U مسئله آفرین
problem oriented U مسئله گرا
test problem U مسئله ازمابنده
problem identification U شناسایی مسئله
check problem U مسئله ازمایشی
check problem U مسئله مقابلهای
solve U حل کردن مسئله
jeopardy U مسئله بغرنج
benchmark problebm U مسئله محک
benchmark problem U مسئله محک
side issues U مسئله فرعی
toss-up U مسئله مشکوک
solved U حل کردن مسئله
side issue U مسئله فرعی
questions U استفهام مسئله
question U استفهام مسئله
solving U حل کردن مسئله
solves U حل کردن مسئله
questioned U استفهام مسئله
three mover U مسئله مات با سه حرکت
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
problem oriented language U زبان مسئله گرا
question in dispute U مسئله متنازع فیه
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
two mover U مسئله مات در دو حرکت
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
buring question U مسئله هیجان اور
identification problem U مسئله تعیین هویت
problem child U فرزند مسئله دار
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com