Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
conundrum
U
مسئله بغرنج وپیچیده
conundrums
U
مسئله بغرنج وپیچیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jeopardy
U
مسئله بغرنج
toughy
U
مسئله بغرنج
toughie
U
مسئله بغرنج
mystification
U
مشکل وپیچیده سازی
flow charts
U
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
sophisticated
U
مشگل وپیچیده درسطح بالا
flow chart
U
نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
mind-boggling
U
بغرنج
mind-blowing
U
بغرنج
intricate
U
بغرنج
complicated
U
بغرنج
involute
U
بغرنج
deep
<adj.>
U
بغرنج
involved
U
بغرنج
labyrinthic
U
بغرنج
intangibly
U
بغرنج وار
labyrinth
U
چیز بغرنج
complicate
U
بغرنج کردن
complicating
U
بغرنج کردن
complicacy
U
بغرنج بغرنجی
jams
U
وضع بغرنج
labyrinths
U
چیز بغرنج
jam
U
وضع بغرنج
jammed
U
وضع بغرنج
complicates
U
بغرنج کردن
snarl
U
نمودارکردن بغرنج کردن
snarled
U
نمودارکردن بغرنج کردن
snarls
U
نمودارکردن بغرنج کردن
snarling
U
نمودارکردن بغرنج کردن
obscurant
U
بغرنج مخالف اصلاحات
impasse
U
وضع بغرنج و دشوار
intangible
U
بغرنج درک نکردنی
ensnared
U
بغرنج کردن گوریده شدن
ensnarl
U
بغرنج کردن گوریده شدن
complex
U
مرکب از چند جزء بغرنج
ensnares
U
بغرنج کردن گوریده شدن
ensnaring
U
بغرنج کردن گوریده شدن
complexes
U
مرکب از چند جزء بغرنج
ensnare
U
بغرنج کردن گوریده شدن
issues
U
مسئله
issued
U
مسئله
issue
U
مسئله
resolvent
U
حل حل مسئله
problem solving
U
حل مسئله
problems
U
مسئله
cases
U
مسئله
case
U
مسئله
solution of a problem
U
حل یک مسئله
catechist
U
مسئله گو
theorem
U
مسئله
examples
U
مسئله
theorems
U
مسئله
example
U
مسئله
problem
U
مسئله
problematic
<adj.>
U
مسئله آفرین
troublemaker
U
مسئله آفرین
identification problem
U
مسئله شناسائی
chess problem
U
مسئله شطرنج
problem definition
U
تعریف مسئله
problem description
U
تشریح مسئله
test problem
U
مسئله ازمابنده
the eastern question
U
مسئله خاور
solution to a problem
U
راه حل یک مسئله
toss up
U
مسئله مشکوک
problem state
U
وضعیت مسئله
problem oriented
U
مسئله گرا
problem identification
U
شناسایی مسئله
problem description
U
شرح مسئله
check problem
U
مسئله ازمایشی
check problem
U
مسئله مقابلهای
toss-up
U
مسئله مشکوک
benchmark problebm
U
مسئله محک
solve
U
حل کردن مسئله
solved
U
حل کردن مسئله
side issues
U
مسئله فرعی
questioned
U
استفهام مسئله
solves
U
حل کردن مسئله
questions
U
استفهام مسئله
crux
U
مسئله دشوار
dilemma
U
مسئله غامض
question
U
استفهام مسئله
dilemmas
U
مسئله غامض
solving
U
حل کردن مسئله
side issue
U
مسئله فرعی
benchmark problem
U
مسئله محک
question in dispute
U
مسئله متنازع فیه
three mover
U
مسئله مات با سه حرکت
problem oriented language
U
زبان باگرایش مسئله
problem oriented language
U
زبان مسئله گرا
identification problem
U
مسئله تعیین هویت
two mover
U
مسئله مات در دو حرکت
problem analysis
U
تجزیه و تحلیل مسئله
problem child
U
فرزند مسئله دار
buring question
U
مسئله هیجان اور
to revisit an issue
U
مسئله ای را بازدید کردن
on line problem solving
U
حل مسئله بطور درون خطی
eight queens problem
U
مسئله هشت وزیر شطرنج
that is not the proposition
U
مسئله چیز دیگر است
issued
U
مسئله قضیه تحویل جنس
to crack a problem
U
مسئله ای را حل کردن
[ریاضی یا فیزیک]
issue
U
مسئله قضیه تحویل جنس
issues
U
مسئله قضیه تحویل جنس
primary cognizance
U
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
More money is not the answer to this problem.
U
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
combinatorial explosion
U
موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
determinate problem
U
مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
porism
U
قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
cogo
U
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
imbroglio
U
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
stressing
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress
U
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
catechetics
U
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
imbroglios
U
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
demarche
U
عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question
U
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
the German issue
U
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
problem program
U
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German question
U
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
gpss
U
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
U
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
collectivism
U
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
design heuristics
U
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
approval by acclamation
U
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
social contract
U
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification
U
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism
U
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com