English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
problematic <adj.> U مسئله آفرین
troublemaker U مسئله آفرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heroic U حماسه آفرین
Homeric U حماسه آفرین
creator of the world U جهان آفرین
seductress U وسوسه آفرین
entrepreneur U کار آفرین
epic U حماسه آفرین
imaginative <adj.> U خیال آفرین
troublesome <adj.> U دردسر آفرین
temptress U وسوسه آفرین
obstructive <adj.> U مانع آفرین
horrible <adj.> U دهشت آفرین
hot <adj.> U جنجال آفرین
creator U جان آفرین
rumbustious <adj.> U جنجال آفرین
degenerative <adj.> U زوال آفرین
controversial <adj.> U بحث آفرین
extoll U آفرین گفتن
extol U آفرین گفتن
acclamation U آفرین [تشویق] [تحسین]
I give you full marks for that . U نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
problem solving U حل مسئله
resolvent U حل حل مسئله
solution of a problem U حل یک مسئله
catechist U مسئله گو
theorems U مسئله
cases U مسئله
issue U مسئله
issued U مسئله
issues U مسئله
problem U مسئله
problems U مسئله
theorem U مسئله
case U مسئله
examples U مسئله
example U مسئله
solved U حل کردن مسئله
problem identification U شناسایی مسئله
problem oriented U مسئله گرا
problem state U وضعیت مسئله
problem description U شرح مسئله
solution to a problem U راه حل یک مسئله
test problem U مسئله ازمابنده
the eastern question U مسئله خاور
toss up U مسئله مشکوک
toughie U مسئله بغرنج
toughy U مسئله بغرنج
problem definition U تعریف مسئله
crux U مسئله دشوار
side issue U مسئله فرعی
check problem U مسئله ازمایشی
jeopardy U مسئله بغرنج
benchmark problebm U مسئله محک
benchmark problem U مسئله محک
problem description U تشریح مسئله
check problem U مسئله مقابلهای
side issues U مسئله فرعی
chess problem U مسئله شطرنج
questions U استفهام مسئله
questioned U استفهام مسئله
toss-up U مسئله مشکوک
dilemmas U مسئله غامض
identification problem U مسئله شناسائی
solves U حل کردن مسئله
solving U حل کردن مسئله
question U استفهام مسئله
dilemma U مسئله غامض
solve U حل کردن مسئله
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
buring question U مسئله هیجان اور
two mover U مسئله مات در دو حرکت
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
identification problem U مسئله تعیین هویت
question in dispute U مسئله متنازع فیه
problem oriented language U زبان مسئله گرا
three mover U مسئله مات با سه حرکت
problem child U فرزند مسئله دار
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
approval by acclamation U تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification U عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com