Perdic | مرکز نگهداری سوابق حسابداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	accountable depot U	مرکز نگهداری سوابق حسابداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	record keeping U	نگهداری سوابق
	accountable supply distribution activity U	سازمان نگهداری سوابق امادی
	accountability U	ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
	cost accounting U	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
	record book U	دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
	cost accounting U	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
	current cost accounting	حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
	custodial record U	پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
	corrective maintenance U	نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
	maintenance U	تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
	medical assemblage U	مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
	dossier U	سوابق
	information U	سوابق
	dossiers U	سوابق
	records U	سوابق
	reference U	سوابق
	case history U	سوابق
	references U	سوابق
	case histories U	سوابق
	centrifugal U	با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
	weather central U	مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
	data U	سوابق دانسته ها
	provision center U	مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
	record book U	دفتر ثتب سوابق
	data U	سوابق عناصر داده ها
	logbook U	کتاب سوابق هواپیما
	gun book U	دفتریادداشت سوابق توپ
	contract record U	سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
	please send me the p papers U	خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
	past performances U	سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
	center mark U	علامت مرکز نشانه مرکز
	accounting U	حسابداری
	accountancy U	حسابداری
	accountancy U	حسابداری [حسابداری]
	accounting U	حسابداری [حسابداری]
	book keeping U	حسابداری [حسابداری]
	bookwork [bookkeeping] U	حسابداری [حسابداری]
	cost accounting U	حسابداری
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	judge made law U	نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
	exempt player U	بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
	court of record U	دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
	voucher U	سند حسابداری
	single entry U	حسابداری ساده
	accounting principles U	اصول حسابداری
	vouchers U	سند حسابداری
	accounting system U	نظام حسابداری
	accounting system U	سیستم حسابداری
	accounting machine U	ماشین حسابداری
	accounting profit U	سود حسابداری
	inflation accounting U	حسابداری تورمی
	national accounting U	حسابداری ملی
	tally sheet U	کاربرگ حسابداری
	stock accounting U	حسابداری موجودی
	single entry U	حسابداری فردی
	sales accounting U	حسابداری فروش
	double entry bookkeeping U	حسابداری دوبل
	comptroller U	بازرس حسابداری
	accounting price U	قیمت حسابداری
	accounting profit	سود از دیدگاه حسابداری
	whole blood center U	مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
	accounting package U	بسته پیش نوشته حسابداری
	approved data U	سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
	modular accounting package U	برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
	accounting U	اصول حسابداری برسی اصل و فرع
	integrated accounting package U	بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
	army operations center U	مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
	battery control central U	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
	current purchasing power U	حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
	credited U	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
	credits U	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
	accounts package U	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
	crediting U	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
	accounting package U	نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
	credit U	ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
	dogmatism U	دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
	corporate model U	نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
	wild cord U	تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
	service records U	سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
	devil's advocates U	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
	devil's advocate U	کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
	retention U	نگهداری
	sustenance U	نگهداری
	maintenance U	نگهداری
	detention U	نگهداری
	detentions U	نگهداری
	protection U	نگهداری
	landing, storage, delivery U	نگهداری
	safe guard U	نگهداری
	keeping U	نگهداری
	guardianship U	نگهداری
	sustention U	نگهداری
	retinues U	نگهداری
	upkeep U	نگهداری
	preservation U	نگهداری
	conservation U	نگهداری
	storage U	نگهداری
	retinue U	نگهداری
	internment U	نگهداری
	guarding subsidy U	حق نگهداری
	detainer U	نگهداری
	safe keeping U	نگهداری
	holding U	نگهداری
	custody U	نگهداری
	sustentation U	نگهداری
	tend U	نگهداری کردن از
	the keeping of a festival U	نگهداری عید
	tenability U	قابلیت نگهداری
	retentivity U	قدرت نگهداری
	account U	نگهداری حسابها
	maintained U	نگهداری کردن
	maturing U	نگهداری بتن
	maintain U	نگهداری کردن
	keep U	نگهداری کردن
	keeps U	نگهداری کردن
	maintains U	نگهداری کردن
	conserving U	نگهداری کردن
	tended U	نگهداری کردن از
	tending U	نگهداری کردن از
	tends U	نگهداری کردن از
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	depot maintenance U	نگهداری امادگاهی
	depot maintenance U	نگهداری دپویی
	maintenance status U	وضعیت نگهداری
	maintenance support U	پشتیبانی نگهداری
	preventive maintenance U	نگهداری حفافتی
	maintrain U	نگهداری کردن
	energy preservation U	نگهداری انرژی
	organizational maintenance U	نگهداری سازمانی
	interlude U	نگهداری مقدماتی
	field maintenance U	نگهداری صحرایی
	field maintenance U	نگهداری در صحرا
	categories of maintenance U	طبقات نگهداری
	care of supplies U	نگهداری اماد
	granfather file U	نگهداری می شوند
	maintenance period U	دوره نگهداری
	maintenance functions U	کارکردهای نگهداری
	maintenance cost U	ارزش نگهداری
	holding time U	زمان نگهداری
	conserve U	نگهداری کردن
	conserved U	نگهداری کردن
	conserves U	نگهداری کردن
	levels of maintenance U	ردههای نگهداری
	holding costs U	مخارج نگهداری
	interludes U	نگهداری مقدماتی
	maintenance cost U	هزینه نگهداری
	program maintenance U	نگهداری برنامه
	categories of maintenance U	انواع نگهداری
	preventive maintenance U	نگهداری پیشگیرانه
	preventive maintenance U	نگهداری پیشگیری
	category U	طبقه نگهداری
	tenure U	نگهداری اشغال
	holding capacity U	فرفیت نگهداری
	care U	نگهداری موافبت
	support U	نگهداری کردن
	hold U	ایست نگهداری
	holds U	ایست نگهداری
	maintenance U	تعمیر و نگهداری
	to take keep U	نگهداری کردن
	to maintain one's family U	نگهداری کردن
	cared U	نگهداری موافبت
	maintain U	نگهداری کردن
	cares U	نگهداری موافبت
	LSD U	نگهداری تحویل
	warehousing U	نگهداری در انبار
	manage U	نگهداری کردن
	to maintain a road U	نگهداری کردن
	maintenance U	نگهداری و تعمیر
	safeguards U	نگهداری کردن
	upkeep U	نگهداری کردن
	safeguarded U	نگهداری کردن
	safeguard U	نگهداری کردن
	keep track of <idiom> U	نگهداری یاداشت
	restraint U	نگهداری خودداری
	restraints U	نگهداری خودداری
	field capacity U	فرفیت نگهداری
	safeguarding U	نگهداری کردن
	remote servicing U	نگهداری از راه دور
	power of reservation U	حق نگهداری وذخیره کردن
	remote maintenance U	نگهداری از راه دور
	gasholder U	محل نگهداری بنزین
	poor law U	قانون نگهداری از تهیدستان
	bestride U	نگهداری ودفاع کردن از
	hold something back <idiom> U	نگهداری اطلاعات از کسی
	gurantee period U	دوره نگهداری تاسیسات
	keep time <idiom> U	نگهداری میزان و وزن
	maintenance U	نگهداری از تاسیسات یاساختمان
	gasholders U	محل نگهداری بنزین
	schedule maintenance U	نگهداری زمانبندی شده
	depositery U	محل نگهداری سپرده
	membrane curing U	نگهداری غشایی بتن
	ammunition depot U	محل نگهداری مهمات
	custody of goods U	حفافت یا نگهداری کالا
	upkeep U	هزینه نگهداری و تعمیر
	maintenance routine U	روال تعمیر و نگهداری
	mew U	دراصطبل نگهداری کردن
	mewed U	دراصطبل نگهداری کردن
	system maintenance U	تامین و نگهداری سیستم
	mewing U	دراصطبل نگهداری کردن
	upkeep U	هزینه نگهداری وتعمیر