English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goat U مرد هرزه
goats U مرد هرزه
rep U مرد هرزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lubricious U هرزه
weed U علف هرزه
weed U کندن علف هرزه
weeded U علف هرزه
weeded U کندن علف هرزه
weeding U علف هرزه
weeding U کندن علف هرزه
profligate U هرزه
loose U هرزه بی بندوبار
looser U هرزه بی بندوبار
loosest U هرزه بی بندوبار
rake U هرزه
rakes U هرزه
raking U هرزه
jade U زن هرزه
lewd U هرزه
slut U زن هرزه وشهوت پرست
sluts U زن هرزه وشهوت پرست
bawdy U هرزه
reprobate U هرزه محرومیت
reprobates U هرزه محرومیت
spud U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds U بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
graceless U هرزه بی فرافت
spinning wheel U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
spinning wheels U چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
perversely U بطور هرزه یافاسد
dissolute U هرزه
perverse U گمراه هرزه
lascivious U هرزه
pivot U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivots U توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
weedy U پر از علف هرزه
cultivator U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
cultivators U ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
straggle U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggled U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggles U هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling U هرزه روییدن سرگردان بودن
bitch U زن هرزه
bitched U زن هرزه
bitches U زن هرزه
bitching U زن هرزه
cackle U هرزه درایی
cackled U هرزه درایی
cackles U هرزه درایی
cackling U هرزه درایی
palaver U هرزه درایی
traipse U هرزه گردی کردن
traipsed U هرزه گردی کردن
traipses U هرزه گردی کردن
traipsing U هرزه گردی کردن
lecher U ادم هرزه
lechers U ادم هرزه
pinion U دنده هرزه گرد
pinioning U دنده هرزه گرد
pinions U دنده هرزه گرد
brush U علف هرزه
brushes U علف هرزه
swivel U هرزه گرد
swivelled U هرزه گرد
swivels U هرزه گرد
broad U پهناور زن هرزه
broader U پهناور زن هرزه
broadest U پهناور زن هرزه
philistine U ادم هرزه
philistines U ادم هرزه
ribald U هرزه
ribald U بدزبان ادم هرزه
pornography U هرزه نگاری
gad U با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
journal U شفت هرزه گرد
journals U شفت هرزه گرد
harlot U هرزه
harlots U هرزه
sprawl U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawling U گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls U گشاد نشستن هرزه روییدن
immoral U هرزه
tart U زن هرزه
tarts U زن هرزه
frivolity U هرزه درایی
libertine U هرزه
libertines U هرزه
rakish U هرزه
salacious U هرزه
licentious U هرزه
sordid U هرزه
filth U هرزه
prurient U هرزه
rep U زن هرزه
rogue U از علف هرزه پاک کردن
rogues U از علف هرزه پاک کردن
jaw U هرزه درایی کردن
jaws U هرزه درایی کردن
blackgurad U ولگرد ادم هرزه
cocotte U زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
crapulent U هرزه خور
crapulent U وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
Other Matches
giglot U زن هرزه
limmer U زن هرزه
love alce U هرزه
lubricousor lubricious U هرزه
minx U زن هرزه
giglet U زن هرزه
foulmouthed U هرزه گو
pornerastic U هرزه
scabrous U هرزه
sloven U هرزه
sluttish U هرزه
trollop U زن هرزه
rammish U هرزه
rakehell U هرزه
rantipole U هرزه
rakehelly U هرزه
dander U هرزه گرد
debauch U هرزه کردن
nighthawk U هرزه شب گرد
philistia U ادم هرزه
prater U هرزه درای
prattfall U هرزه درای
roue U ادم هرزه
whoremaster U ادم هرزه
whoremonger U ادم هرزه
lasciviously U هرزه وار
obscence U هرزه وقیح
debauchee U ادم هرزه
demimonde U زنان هرزه
famester U ادم هرزه
footle U هرزه درایی
forb U علف هرزه
foulmouthed U هرزه دهن
gamester U هرزه و مهمل
gangue U هرزه سنگ
rankly U بطورهرزه یا هرزه
pruriently U از روی هرزه خیالی
prate U هرزه درایی کردن
Pica [disorder] U هرزه خواری [پزشکی]
weedless U بدون علف هرزه
weediness U پوشیدگی ازعلف هرزه
he has a loose conduct U ادم هرزه ایست
gas bag U یاوه سرا هرزه گو
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
flim flam U هرزه درایی گزاف گویی
scatology U وسواس هرزه گویی وسواس نجاست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com