English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
somatology U علم طبیعیات وکالبد
To spilt hair . To make a fine distinction . U مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
trifid U سه شکافی
micrology U مو شکافی
ovariotomy U تخمدان شکافی
autopsies U کالبد شکافی
enterotomy U روده شکافی
butt seam weld U جوشکاری شکافی
butt welding U جوشکاری شکافی
forging crack U اهنگری شکافی
autopsy U کالبد شکافی
zootomy U جانور شکافی
quadrifid U چهار شکافی
dissection U کالبد شکافی
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
scalpels U چاقوی کالبد شکافی
keratome U چاقوی قرینه شکافی
scalpel U چاقوی کالبد شکافی
vulvate U دارای شکافی شبیه فرج
vulval U دارای شکافی شبیه فرج
vulvar U دارای شکافی شبیه فرج
hacked U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
balacava U پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
hacks U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hack U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
low-spirited U دل مرده
low spirited U دل مرده
dead U مرده
at rest U مرده
lifeless U مرده
vapid U مرده
his heart sank U دل مرده شد
extinct U مرده
in the dust U مرده
one-man U یک مرده
deceased U مرده
exanimate U مرده
six feet under <idiom> U مرده
defunct U مرده
one man U یک مرده
hearses U مرده کش
hearse U مرده کش
vivisectional U زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection U زنده شکافی تشریح جانور زنده
dull finish U رخده مرده
inhumationist U مرده خاک کن
death masks U قیافه مرده
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
reliquiae U مرده ریگ
still born U مرده بدنیاامده
defunct U مرده درگذشته
dull finish U کالیبر مرده
pah U مرده شور
down with him U مرده باد
death mask U قیافه مرده
resurrection man U مرده دزد
resurrectionist U مرده دزد
dead rise U فاصله مرده
dead band U نوار مرده
dead ball U توپ مرده
dead as a d. U بکلی مرده
dead load U بار مرده
time lags U زمان مرده
time lag U زمان مرده
slaked lime U اهک مرده اهک مرده
swelled U موج مرده
air slaked lime U اهک مرده
ground swell U موج مرده
swells U موج مرده
blate U روح مرده
dead soils U خاکهای مرده
dead space U فضای مرده
widower U مرد زن مرده
living corpse U مرده متحرک
widowers U مرد زن مرده
saprophage U مرده خوار
death's head U جمجمه مرده
dead time U زمان مرده
death watch U پاسبان مرده
playing dead U مرده نمایی
death feigning U مرده نمایی
death day U سال مرده
deadness U حالت مرده
out of play U توپ مرده
deadball U توپ مرده
dead volume U حجم مرده
dead storage U حجم مرده
dead storage U گنجایش مرده
swell U موج مرده
morgue U مرده خانه
necrophobia U مرده هراسی
necrophilia U مرده گرایی
idle wire U سیم مرده
autopsy U تشریح مرده
necrophagous U مرده خوار
necrophagous U مرده خور
lyke wake U پاسبانی مرده در شب
cremations U مرده سوزانی
necromania U مرده پرستی
necrolatry U مرده پرستی
parted U درگذشته مرده
idle turn U کلاف مرده
stillbirths U مرده زاد
stillbirth U مرده زاد
autopsies U تشریح مرده
cremation U مرده سوزانی
morgues U مرده خانه
exanimate U دل مرده وبیروح
non productive time U زمان مرده
necropsy U مرده نگری
murrain U گوشت مرده
Speak well of the dead . <proverb> U پشت سر مرده بد نگو.
dead-house U مرده شوی خانه
inheritance U مرده ریگ وراثت
necromimesis U خود مرده انگاری
mortuaries U مرده شوی خانه
death mask U ماسک صورت مرده
death masks U ماسک صورت مرده
mortuary U مرده شوی خانه
autopsies U تشریح نسج مرده
sloughy U شبیه پوست مرده
autopsy U تشریح نسج مرده
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
inheritances U مرده ریگ وراثت
still born U مرده زاییده شده
aeropause U منطقه جوی مرده
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
eloge U ستایش شخص مرده
balefire U اتش مرده سوزانی
he seems to have died U ازقرارمعلوم مرده است
cadaveric U دارای رنگ مرده
gralloch U احشای گوزن مرده
back lash eliminator U تعادل در مسیر مرده
plague on it U مرده شورش ببرد
blast it U مرده شورش را ببرد
time lag U فاصله زمانی مرده
protoxlead U سنگ مرده مرتک
time lags U فاصله زمانی مرده
sequestrum U قسمت بافت مرده
departed U مرده درگذشته مرحوم
funeral home U مرده شوی خانه
d. paleness U رنگ ارام مرده
deathy U مرگ نما مرده وار
sciomantic U غیبگو از روی سایه مرده
palls U تابوت محتوی مرده حائل
palled U تابوت محتوی مرده حائل
pall U تابوت محتوی مرده حائل
heritage U مرده ریگ سهم موروثی
cadaverous U دارای رنگ پریده و مرده
palling U تابوت محتوی مرده حائل
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
prosector U تشریح کننده بدن مرده
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
funeral pyre U توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
f. pile or pyre U توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
ossuary U محل امانت گذاری استخوان مرده
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
wraiths U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
wraith U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
sciomacy U غیب گویی از روی سایه مرده
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
obsequial U وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
corn U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
clavus U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
twicer U حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
pyre U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
pyres U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
But his body was eventually recovered. U اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
gavelkind U تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
infarct U ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
zombies U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombi U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com