Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smuggling
U
مرتکب قاچاق شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contraband
U
کالای قاچاق محموله قاچاق
roguishness
U
قاچاق
smuggled merchandise
U
قاچاق
swindlingly
U
به قاچاق
smuggling
U
قاچاق
illicit
U
قاچاق
free trade
U
قاچاق
contraband
U
قاچاق
smuggling
U
قاچاق کردن
owler
U
قاچاق فرست
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
smuggle
U
قاچاق کردن
poteen
U
ویسکی قاچاق
smuggles
U
قاچاق کردن
contraband of war
U
قاچاق جنگی
smuggled
<adj.>
<past-p.>
U
قاچاق شده
bootleg
U
مشروب قاچاق
contraband
U
کالای قاچاق
smuggled goods
U
کالای قاچاق
swindlers
U
قاچاق متقلب
stowaways
U
مسافر قاچاق
stowaway
U
مسافر قاچاق
bootlegged
<adj.>
<past-p.>
U
قاچاق شده
stow away
U
مسافر قاچاق
swindler
U
قاچاق متقلب
smuggled merchandise
U
کالای قاچاق
contraband
U
تجارت قاچاق یاممنوع
blacklegs
U
ادم قاچاق و قمارباز
rum running
U
حمل مشروب قاچاق
bottlegger
U
فروشنده مشروب قاچاق
contrabanded goods
U
اموال و اشیا قاچاق
blackleg
U
ادم قاچاق و قمارباز
drug trafficking
U
قاچاق مواد مخدر
violaor
U
مرتکب
perpetrators
U
مرتکب
perpetrator
U
مرتکب
still hunt
U
ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
perpetrating
U
مرتکب شدن
stealer
U
مرتکب سرقت
guilty
U
مجرم مرتکب
misdemeanant
U
مرتکب جنحه
perpetrator of an offence
U
مرتکب جرم
debt perpetrator
U
مرتکب بدهی
perpetrates
U
مرتکب شدن
perpetrated
U
مرتکب شدن
committed
U
مرتکب شدن
committing
U
مرتکب شدن
perpetrate
U
مرتکب شدن
commits
U
مرتکب شدن
commit
U
مرتکب شدن
speakeasy
U
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
guilty of a minor offence
U
مرتکب جرم خلافی
perpetrators
U
مباشر در جرم مرتکب
bobble
U
مرتکب خطا شدن
bobbles
U
مرتکب خطا شدن
violaor
U
مرتکب زنای به زور
incestuous
U
مرتکب زنای با محارم
perpetrator
U
مباشر در جرم مرتکب
recommit
U
دوباره مرتکب شدن
misfeasance
U
مرتکب جرم شدن
committing an offence
U
مرتکب جرمی شدن
rapist
U
مرتکب زنای بعنف
rapists
U
مرتکب زنای بعنف
principals
U
امر مرتکب اصلی
offends
U
مرتکب خلاف شدن
offend
U
مرتکب خلاف شدن
delinquent
U
مرتکب جنایت یاجنحه
delinquents
U
مرتکب جنایت یاجنحه
offended
U
مرتکب خلاف شدن
commit a crime
U
مرتکب جنایتی شدن
principal
U
امر مرتکب اصلی
To smuggle in to ( out of ) a country .
U
جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
rumrunner
U
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
racketeers
U
از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
racketeer
U
از راه قاچاق یاشیادی پول بدست اوردن
perpetrates
U
مرتکب کردن مقصر بودن
perpetrating
U
مرتکب کردن مقصر بودن
to perpetrate a crime
U
گناه یا جنایتی را مرتکب شدن
perpetrate
U
مرتکب کردن مقصر بودن
perpetrated
U
مرتکب کردن مقصر بودن
commit a minor offence
U
مرتکب جرم خلافی شدن
to commit terrorist act
[ act of terrorism]
U
مرتکب جرم تروریستی شدن
vehicle used for migrant-smuggling operations
U
خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
contraband of war
U
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
double adultery
U
زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
bloodguilty
U
مرتکب خونریزی مقصریامسئول ادم کشی جنایت کار
committing
U
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
commits
U
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
imposters
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
committed
U
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
commit
U
وارد عمل کردن نیروها انجام دادن مرتکب شدن
impostor
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostors
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
U
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
burglarious
U
مرتکب یا وابسته به عمل واردشدن به خانهای درشب بقصد ارتکاب جرم
parol arrest
U
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
speaking with prosecutor
U
در جرایم علیه افراد که از نوع جنحه باشددادگاه به متهم اجازه میدهد که پیش از شروع رسیدگی با شاکی صحبت کند وهر گاه او رضایت خود رااعلام کند مجازات مرتکب تخفیف کلی پیدا میکند
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com