Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
each other
U
بیکدیگر
interdependent
U
متکی یاموکول بیکدیگر
interdepend
U
بیکدیگر متکی بودن
To go for each other.
U
بیکدیگر پریدن ( نزاع کردن )
syndactylism
U
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
they are sworn frends
U
بیکدیگر سوگند دوستی خورده اند
hyphens
U
برای پیوستن چندکلمه بیکدیگر مثل Northwest
hyphen
U
برای پیوستن چندکلمه بیکدیگر مثل Northwest
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
as for
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
vespertinal
U
مربوط به شب
condequent
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
correspondents
U
مربوط به
for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
affined
U
مربوط
related
U
مربوط
relevant
U
مربوط
germane
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
hydraulic
U
مربوط به اب
pertinent
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
proper
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
affiliates
U
مربوط ساختن
capitular
U
مربوط بفصل
affiliating
U
مربوط ساختن
communists
U
مربوط به کمونیسم
affiliated
U
مربوط ساختن
chromatic
U
مربوط به رنگها
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
chromic
U
مربوط به کرومیوم
cerebellar
U
مربوط به مخچه
prospective
U
مربوط به اینده
churchly
U
مربوط به کلیسا
affiliate
U
مربوط ساختن
parental
U
مربوط به والدین
operatic
U
مربوط به اپرا
garlicky
U
مربوط به سیر
genethliac
U
مربوط به طالع
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
personal
U
مربوط به کسی
glyptic
U
مربوط به حکاکی
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
verbs
U
مربوط به صدا
verb
U
مربوط به صدا
occupational
U
مربوط به شغل
coherently
U
بطور مربوط
glossal
U
مربوط به زبان
goidelic
U
مربوط بسلت
haemic
U
مربوط بخون
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
hominoid
U
مربوط به بشر
horsy
U
مربوط به اسب
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
climatic
U
مربوط به اب وهوا
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
polar
U
مربوط به قط بها
polar
U
مربوط به قطب
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
mammary
U
مربوط به پستان
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
caloric
U
مربوط به کالری
ameban
U
مربوط به امیب
marital
U
مربوط به زناشویی
surgical
U
مربوط به جراحی
adulterous
U
مربوط به زنا
achaian
U
مربوط به اخائیه
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
familial
U
مربوط به خانواده
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
ceremonials
U
مربوط به جشن
ceremonial
U
مربوط به جشن
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
aesthetic
U
مربوط به علم
aesthetically
U
مربوط به علم
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
baronial
U
مربوط به بارون
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fractional
U
مربوط به بخشهایی
fractional
U
مربوط به بخشها
textual
U
مربوط به متن یا نص
nasal
U
مربوط به بینی
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
commercial
U
مربوط به تجارت
concern
U
مربوط بودن به
military
U
مربوط به نظام
municipal
U
مربوط به شهرداری
racing
U
مربوط بمسابقه
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
ovarian
U
مربوط به تخمدان
amebic
U
مربوط به امیب
retired
U
مربوط به بازنشستگی
bear on
U
مربوط بودن
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bardic
U
مربوط به رامشگری
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
technologically
U
مربوط به فناوری
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
anal
U
مربوط به مقعد
archival
U
مربوط به بایگانی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
budgetary
U
مربوط به بودجه
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
c
U
مربوط به کامپیوتر
brumal
U
مربوط به زمستان
existential
U
مربوط به هستی
britannic
U
مربوط به بریتانیا
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
centenarians
U
مربوط به قرن
atomistic
U
مربوط به اتم
sartorial
U
مربوط به خیاطی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
astrological
U
مربوط به نجوم
analitical
U
مربوط به تجزیه
ammino
U
مربوط به امونیاک
congressional
U
مربوط به کنگره
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
astro
U
مربوط به نجوم
as to
U
عطف به مربوط به
arteriovenous
U
مربوط به رگها
feminine
U
مربوط به جنس زن
my
U
مربوط بمن
nuclear
U
مربوط به اتمی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
thematic
U
مربوط بموضوع
ameboid
U
مربوط به امیب
hydropic
U
مربوط به استسقاء
pertain to
U
مربوط بودن به
post-
U
مربوط به پست
post
U
مربوط به پست
substantival
U
مربوط به اسم
superciliary
U
مربوط به ابرو
synergistic
U
مربوط به همکاری
graphic
U
مربوط به نقاشی
testamentary
U
مربوط به وصیتنامه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com