Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flaxy
U
مربوط به یا مثل کتان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dizen
U
دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
flax
U
درخت کتان الیاف کتان
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
wild flax
U
کتان
canvas
U
کتان
canvases
U
کتان
flax
U
کتان
bombast
U
کتان
flax comb
U
کتان کش
linen
U
کتان
cloths
U
کتان
cloth
U
کتان
flax seed
U
تخم کتان
linnet
U
مرغ کتان
linen draper
U
کتان فروش
linen tape
U
نوار کتان
flax comb
U
شانه کتان
cheesecloth
U
کتان شل باف
flax trade
U
تجارت کتان
hatchel
U
شانه کتان
toadflax
U
کتان وحشی
lint
U
لیف کتان
flax
U
پارچه کتان
asbestus
U
سنگ کتان
swingle
U
کتان کوب
strick
U
شاخه درخت کتان
toile
U
پارچه کتان نازک
strick
U
کتان یاکنف هندی
dodders
U
کتان صحرایی لرزیدن
linseed
U
بزرک بذر کتان
linseed oil
U
روغن تخم کتان
dodder
U
کتان صحرایی لرزیدن
tow
U
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
tows
U
پس مانده الیاف کتان یا شاهدانه
flaxy filaments
U
رشته هایا الیاف کتان
white sale
<idiom>
U
حراج حوله ،پارچه کتان
ecru
U
رنگ کتان شسته نشده
hatchel
U
کتان پاک کن شانه زدن
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
calendaring
U
قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
chambray
U
کتان یا چیت راه راه شطرنجی
hards
U
پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertaining
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
for
U
مربوط به
proper
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
coordinate
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
curatorial
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
related
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
relevant
U
مربوط
condequent
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
affined
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
as for
U
مربوط به
germane
U
مربوط
faunae
U
مربوط به جانوران
expiratory
U
مربوط به زفیر
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
ameban
U
مربوط به امیب
military
U
مربوط به نظام
commercial
U
مربوط به تجارت
adulterous
U
مربوط به زنا
textual
U
مربوط به متن یا نص
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
vehicular
U
مربوط به خودرو
futuristic
U
مربوط به اینده
ameba
U
مربوط به امیب
municipal
U
مربوط به شهرداری
dictoral
U
مربوط به دکتری
amazonian
U
مربوط به امازونها
domiciliary
U
مربوط به خانه
parental
U
مربوط به والدین
attached
U
مربوط متعلق
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
climatic
U
مربوط به اب وهوا
aguish
U
مربوط به تب و لرز
acetarious
U
مربوط به سالاد
American
U
مربوط بامریکا
mammary
U
مربوط به پستانداران
contiguous
U
مربوط بهم
glossal
U
مربوط به زبان
racing
U
مربوط بمسابقه
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
outbound
U
مربوط به خارج
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
haemic
U
مربوط بخون
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
personal
U
مربوط به کسی
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
mammary
U
مربوط به پستان
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
technologically
U
مربوط به فناوری
garlicky
U
مربوط به سیر
genethliac
U
مربوط به طالع
polar
U
مربوط به قط بها
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
polar
U
مربوط به قطب
Hellenic
U
مربوط به یونان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
nasal
U
مربوط به بینی
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
familial
U
مربوط به خانواده
basal
U
مربوط به ته یابنیان
centenarians
U
مربوط به قرن
aesthetically
U
مربوط به علم
as to
U
عطف به مربوط به
geriatric
U
مربوط به پیری
c
U
مربوط به کامپیوتر
arteriovenous
U
مربوط به رگها
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
technological
U
مربوط به فناوری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
ceremonial
U
مربوط به جشن
speculative
U
مربوط به اندیشه
brumal
U
مربوط به زمستان
aesthetic
U
مربوط به علم
sartorial
U
مربوط به خیاطی
bardic
U
مربوط به رامشگری
congressional
U
مربوط به کنگره
thematic
U
مربوط بموضوع
bear on
U
مربوط بودن
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
astrological
U
مربوط به نجوم
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
atomistic
U
مربوط به اتم
astro
U
مربوط به نجوم
britannic
U
مربوط به بریتانیا
caloric
U
مربوط به کالری
capitular
U
مربوط بفصل
ceremonials
U
مربوط به جشن
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
concern
U
مربوط بودن به
retired
U
مربوط به بازنشستگی
computational
U
مربوط به یک محاسبه
affiliating
U
مربوط ساختن
ammino
U
مربوط به امونیاک
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
ameboid
U
مربوط به امیب
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
existential
U
مربوط به هستی
analitical
U
مربوط به تجزیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com