Perdic | مربوط به کشور Abyssinia اهل حبشه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	abyssinian U	مربوط به کشور Abyssinia اهل حبشه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Ethiopia U	کشور حبشه یااتیوپی
	nubian U	اهل کشور نوبی یا حبشه
	strategic U	استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
	abyssinia U	حبشه
	fret U	[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
	republic U	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
	republics U	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
	ethiopian U	حبشی اهل حبشه
	ethiope U	حبشی اهل حبشه
	ethiopic U	زبان باستانی حبشه
	ethiop U	اهل حبشه سیاه پوست
	Burundi U	کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
	secession U	تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
	extraditing U	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
	extradited U	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
	extradites U	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
	extradite U	مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
	contiguous zone U	منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
	provincialism U	اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
	innocent passage U	مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
	letter of recall U	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	floral design U	طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	nonaligned U	کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	country cover diagram U	دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	hypobaric U	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
	common wealth U	کشور
	nations U	کشور
	nation U	کشور
	stating U	کشور
	soiling U	کشور
	fatherland U	کشور
	states U	کشور
	fatherlands U	کشور
	stated U	کشور
	soils U	کشور
	soil U	کشور
	realm U	کشور
	state- U	کشور
	land n U	کشور
	realms U	کشور
	state U	کشور
	territory U	کشور
	countries U	کشور
	territories U	کشور
	country U	کشور
	Eire U	کشور ایرلند
	traitor to one's country U	خائن به کشور
	mother countries U	کشور اصلی
	Venezuela U	کشور ونزوئلا
	traitor to the countruy U	خائن کشور
	secretary of state for home affairs U	وزیر کشور
	Kenya U	کشور کنیا
	turkeys U	کشور ترکیه
	Zimbabwe U	کشور زیمبابوه
	dependencies U	کشور غیرمستقل
	Kiribati U	کشور کیریباتی
	Zambia U	کشور زامبیا
	turkey U	کشور ترکیه
	dependency U	کشور غیرمستقل
	Vietnam U	کشور ویتنام
	mother country U	کشور اصلی
	Fiji U	کشور فیجی
	traitors U	خائن به کشور
	traitor U	خائن به کشور
	nationwide U	در سرتاسر کشور
	expulsions U	اخراج از کشور
	expulsion U	اخراج از کشور
	Namibia U	کشور نامیبیا
	sending state U	کشور فرستنده
	sea power U	کشور دریایی
	America U	کشور امریکا
	Ghana U	کشور گانا
	respublica U	کشور جمهوری
	respublica U	جمهوری کشور
	Great Britain U	کشور انگلیس
	Gabon U	کشور گابن
	Finland U	کشور فنلاند
	Jamaica U	کشور جامائیکا
	Indonesia U	کشور اندونزی
	Hungary U	کشور مجارستان
	Honduras U	کشور هندوراس
	theocrat U	خداوند کشور
	the youth of the country U	جوانان کشور
	the superme court U	دیوانعالی کشور
	the play of europe U	کشور سویس
	Guyana U	کشور گیانا
	Guatemala U	کشور گواتمالا
	Spain U	کشور اسپانیا
	fairyland U	کشور پریان
	southland U	کشور نیمروز
	abroad	خارج از کشور
	Colombia U	کشور کلمبیا
	Nigeria U	کشور نیجریه
	Oman U	کشور عمان
	Pakistan U	کشور پاکستان
	Paraguay U	کشور پاراگوئه
	Cameroon U	کشور کامرون
	Cambodia U	کشور کامبوج
	Lesotho U	کشور لسوتو
	Burma U	کشور برمه
	Laos U	کشور لائوس
	Cuba U	کشور کوبا
	Kuwait U	کشور کویت
	Peru U	کشور پرو
	Philippines U	کشور فیلیپین
	Portugal U	کشور پرتغال
	Niger U	کشور نیجر
	Costa Rica U	کشور کاستاریکا
	Nicaragua U	کشور نیکاراگوا
	Ghana U	کشور غنا
	cloud-cuckoo-land U	کشور پریون
	Luxembourg U	کشور لوکزامبورگ
	Malawi U	کشور مالاوی
	Malaysia U	کشور مالزی
	Maldives U	کشور مالدیو
	Mali U	کشور مالی
	Mexico U	کشور مکزیک
	Mozambique U	کشور موزامبیک
	Libya U	کشور لیبی
	Myanmar U	کشور میانمار
	Namibia U	کشور نامیبی
	Nepal U	کشور نپال
	New Zealand U	کشور زلاندنو
	Botswana U	کشور بوتسوانا
	Bhutan U	کشور بوتان
	ministry of the interior U	وزارت کشور
	Ecuador U	کشور اکوادر
	Sweden U	کشور سوئد
	inland U	درون کشور
	Argentina U	کشور آرژانتین
	Tanzania U	کشور تانزانیا
	Thailand U	کشور تایلند
	Togo U	کشور توگو
	Angola U	کشور انگولا
	Andorra U	کشور آندورا
	Tunisia U	کشور تونس
	Uganda U	کشور اوگاندا
	Ukraine U	کشور اوکرانی
	Albania U	کشور آلبانی
	Home Office U	وزارت کشور
	Bahamas U	کشور باهاما
	Bahrain U	کشور بحرین
	Belize U	کشور بلیز
	Qatar U	کشور قطر
	Rwanda U	کشور رواندا
	Senegal U	کشور سنگال
	Sierra Leone U	کشور سیرالئون
	Singapore U	کشور سنگاپور
	Somalia U	کشور سومالی
	Sri Lanka U	کشور سریلانکا
	Sudan U	کشور سودان
	Suriname U	کشور سورینام
	Swaziland U	کشور سوازیلند
	fairylands U	کشور پریان
	Djibouti U	کشور جی بوتی
	Bangladesh U	کشور بنگلادش
	Uruguay U	کشور اوروگوئه
	in these parts <adv.> U	در این کشور
	in this country <adv.> U	در این کشور
	midland U	داخله کشور
	Holland U	کشور هلند
	high court of U	دیوانعالی کشور
	treason U	خیانت به کشور
	great power U	کشور با قدرت
	Greece U	کشور یونان
	department of the enterior U	وزارت کشور
	bordering country U	کشور همسایه
	home country U	کشور اصلی
	host nation U	کشور میزبان
	neighbouring country [British E] U	کشور همسایه
	Korea U	کشور کره
	kingdom U	کشور قلمروپادشاهی
	Czechoslovakia U	کشور چکوسلواکی
	country of origin U	کشور مبداء
	Canada U	کشور کانادا
	host country U	کشور میزبان
	Liberia U	کشور لیبریا
	neighboring state [American E] U	کشور همسایه
	land of the rising sun U	کشور ژاپن