English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
viceregal U مربوط به نیابت سلطنت
viceroyal U مربوط به نیابت سلطنت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
viceroyalty U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
viceroyship U نیابت سلطنت مدت نیابت سلطنت
regencies U نیابت سلطنت
regency U نیابت سلطنت
vice regent U وابسته به نیابت سلطنت
princess regent U شاهزاده خانمیکه نیابت سلطنت راعهده دارباشد
monarchic U مربوط به سلطان یا سلطنت مستقل
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
Jacobean U مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
subkingdom U سلطنت تابع سلطنت دیگری
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
vicegerency U نیابت
vicariousness U نیابت
representations U نیابت
lieutenancy U نیابت
vicarship U نیابت
procuration U نیابت
representation U نیابت
substitution U نیابت
deputyship U نیابت
procuance U نیابت
lieutenancy U ناوبانی نیابت
rogatory U نیابت قضایی
successions U نیابت توالی
succession U نیابت توالی
vice president U نیابت ریاست
rogatory commission U نیابت قضائی
on behalf of U نیابت از طرف
subrogation U نیابت جانشین سازی
vicarious U به نیابت قبول کردن جانشین
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
economic and social council U به نیابت از طرف مجمع عمومی است
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
dominion U سلطنت
reign U سلطنت
sultanate U سلطنت
the u states U سلطنت
sultanates U سلطنت
realms U سلطنت
realm U سلطنت
reigns U سلطنت
Majesty U سلطنت
the u kingdom U سلطنت
reigned U سلطنت
Majesties U سلطنت
antimonaechical U ضد سلطنت
king dom U سلطنت
queenhood U سلطنت
raj U سلطنت
king ship U سلطنت
kinghood U سلطنت
kingdom U سلطنت
reigin U سلطنت
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
reign U سلطنت کردن
royalist U طرفدار سلطنت
reigned U سلطنت کردن
absolute monarchy U سلطنت مطلقه
constitutional monarchies U سلطنت مشروطه
royalists U طرفدار سلطنت
royalists U سلطنت طلب
reigns U سلطنت کردن
monarchize U سلطنت کردن
constitutional monarchy U سلطنت مشروطه
royalist U سلطنت طلب
monarchist U سلطنت طلب
monarchize U تبدیل به سلطنت
royalism U سلطنت طلبی
monarchic U سلطنت خواه
monarchical U سلطنت طلبی
decrown U خلع از سلطنت
kingship U مقام سلطنت
antimonaechical U مخالف سلطنت
regality U سلطنت قلمرو
rights of throne U حقوق سلطنت
the united kingdom U سلطنت متحده
monarchists U سلطنت طلب
regnant U سلطنت کننده
reigned U سلطنت یاحکمرانی کردن
reigns U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethrone U از سلطنت خلع کردن
Achaemenid U دوره سلطنت هخامنشیان
monarchism U اصول سلطنت مستقل
absolutism U سیستم سلطنت استبدادی
dethrones U از سلطنت خلع کردن
regina U ملکه سلطنت کننده
reign U سلطنت یاحکمرانی کردن
dethroned U از سلطنت خلع کردن
reigin U جکومت سلطنت کردن
dethroning U از سلطنت خلع کردن
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
legitimism U هواخواه سلطنت ارثی ومشروع
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
enthrone U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroned U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthroning U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
enthrones U برتخت سلطنت نشاندن بلندکردن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
millenarian U معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
legitimist U هواخواه اصول سلطنت با حق مشروع یا ارثی
millenarianism U اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
monarchs U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
lese majeste U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
monarch U پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
lese majesty U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
sovereignty U پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
crown colony U بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
deputised U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputizing U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputizes U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputized U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputising U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputises U نیابت کردن نمایندگی کردن
deputize U نیابت کردن نمایندگی کردن
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
cretaceous U مربوط به گچ
lineal U مربوط به خط
pertinenet U مربوط
curatorial U مربوط به
coherent U مربوط
germane U مربوط
as for U مربوط به
affined U مربوط
pertaining U مربوط به
eight bit system U مربوط به یک
correspondents U مربوط به
correspondent U مربوط به
vespertinal U مربوط به شب
for U مربوط به
hydraulic U مربوط به اب
irrelevant U نا مربوط
apposite U مربوط
caprine U مربوط به بز
pertinent U مربوط
pertinent U مربوط به
condequent U مربوط
relevant U مربوط
proper U مربوط
coordinate U مربوط
related U مربوط
hominoid U مربوط به بشر
affiliates U مربوط ساختن
filiate U مربوط ساختن
affiliated U مربوط ساختن
genethliac U مربوط به طالع
garlicky U مربوط به سیر
horsy U مربوط به اسب
gallinaceous U مربوط بماکیان
hydrographic U مربوط به اب نگاری
speculative U مربوط به اندیشه
affiliate U مربوط ساختن
technological U مربوط به فناوری
communists U مربوط به کمونیسم
hawaiian U مربوط به هاوایی
budgetary U مربوط به بودجه
climatic U مربوط به اب وهوا
glossal U مربوط به زبان
operatic U مربوط به اپرا
prospective U مربوط به اینده
parental U مربوط به والدین
aeronautical U مربوط به فضانوردی
expiratory U مربوط به زفیر
existential U مربوط به هستی
anal U مربوط به مقعد
glyptic U مربوط به حکاکی
acrobatic U مربوط به بندبازی
fistulous U مربوط به ناسور
affiliating U مربوط ساختن
faunae U مربوط به جانوران
retired U مربوط به بازنشستگی
haemic U مربوط بخون
electrically U مربوط به الکتریسیته
goidelic U مربوط بسلت
vehicular U مربوط به خودرو
futuristic U مربوط به اینده
communist U مربوط به کمونیسم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com