Perdic | مربوط به نژاد حام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hamitic U	مربوط به نژاد حام

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	anglian U	مربوط به نژاد
Other Matches

	epistasy U	اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
	epistasis U	اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	races U	نژاد
	blood U	نژاد
	phylum U	نژاد
	origins U	نژاد
	descent U	نژاد
	descents U	نژاد
	issues U	نژاد
	issued U	نژاد
	issue U	نژاد
	phylon U	نژاد
	origin U	نژاد
	strains U	نژاد
	raced U	نژاد
	strain U	نژاد
	race U	نژاد
	siblings U	هم نژاد
	sibling U	هم نژاد
	Lurs U	نژاد لر
	stirps U	نژاد
	congenerous U	هم نژاد
	mutt U	سگ پست نژاد
	eugenics U	اصلاح نژاد
	racist U	نژاد پرست
	mongrels U	پست نژاد
	mongrel U	پست نژاد
	the black race U	نژاد سیاه
	ethnography U	نژاد پرستی
	genocide U	نژاد ستیزی
	highborn U	نیک نژاد
	racists U	نژاد پرست
	full-blooded U	پاک نژاد
	Celts U	نژاد سلت
	Celt U	نژاد سلت
	pedigrees U	ریشه نژاد
	ethnocentric U	نژاد پرست
	ethnocentrism U	نژاد پرستی
	purebred U	پاک نژاد
	pedigree U	ریشه نژاد
	underbred U	از نژاد غیراصیل
	ethnology U	نژاد شناسی
	biotype U	جانداران هم نژاد
	Adegenerate ( decadent ) race . U	نژاد فاسد
	racism U	نژاد پرستی
	full blood U	نژاد خالص
	full blooded U	از نژاد اصیل
	master race U	نژاد برتر
	Slav U	از نژاد اسلاو
	Slavs U	از نژاد اسلاو
	half breed U	از نژاد مختلف
	Normans U	از نژاد نرمان
	outcrossing U	پیوند دو نژاد
	mutts U	سگ پست نژاد
	genocide U	نژاد زدایی
	Norman U	از نژاد نرمان
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	interbreed U	اصلاح نژاد کردن
	akkadian U	نژاد اکد یا اکاد
	semitics U	نژاد شناسی سامی
	African American U	نژاد آفریقایی آمریکایی
	schnauzer U	سگ " تری یر "المانی نژاد
	inbreed U	از یک نژاد ایجاد کردن
	top dog U	نژاد یا شخص غالب
	improvement in stock breading U	اصلاح نژاد چارپایان
	hamito semitic U	از نژاد حامی وسامی
	Celtic U	وابسته به نژاد سلت
	anti-Semitic U	مخالف نژاد سامی
	heaven born U	خدایی اسمانی نژاد
	white civilization U	تمدن نژاد سفید
	humankind U	بشریت نژاد انسان
	negrophobe U	بیمناک از نژاد سیاه
	paleface U	نژاد سفید پوست
	skinheads U	رذل نژاد پرست
	skinhead U	رذل نژاد پرست
	creoles U	دارای نژاد مخلوط
	euthenics U	اصلاح نژاد محیطی
	creole U	دارای نژاد مخلوط
	bon ton U	خوش نژاد اشرافی
	anglo saxon U	نژاد انگلیسی وساکنسونی
	quadroon U	از نژاد سفید وسیاه
	gerontomorphosis U	پیر شدگی نژاد
	game fowl U	نژاد خروس جنگی
	of alow parentage U	فرومایه پست نژاد
	africander U	افریقایی فرنگی نژاد
	non-human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	hamp shire U	نژاد خوک سیاه امریکایی
	purebred U	جانور یا گیاه خوش نژاد
	non human U	غیر متعلق به نژاد انسان
	jersey giant U	نژاد ماکیان خانگی بزرگ
	wiltshire U	نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
	Eurasian U	از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
	a racist attack U	حمله ای با غرض نژاد پرستی
	Eurasians U	از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
	broodmare U	مادیان برای تولید نژاد
	turanian U	مردمی از نژاد التایی اورال
	eugenic U	از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
	selected breed U	[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
	Afro-American U	نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
	anti-Semitic U	مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
	Semitic U	از نژاد سام بن نوح زبان سامی
	orthogenesis U	اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
	segregationist U	طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
	cross fertile U	اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	slovak U	نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
	studhorse U	اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
	gamodeme U	نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
	amphimictic U	مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
	mixed marriage U	پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
	amerind U	نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
	cacogenics U	رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
	linebreeding U	پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
	kaffir U	کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
	kafir U	کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
	melanochroi U	سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
	pan germanism U	نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
	jackrabbit U	نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
	lombards U	گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	hypobaric U	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
	incrossbreed U	تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
	teutonic U	از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	subspecies U	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
	shorthorn U	جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
	lineal U	مربوط به خط
	for U	مربوط به
	condequent U	مربوط
	pertinent U	مربوط
	apposite U	مربوط
	pertinenet U	مربوط
	pertinent U	مربوط به
	irrelevant U	نا مربوط
	related U	مربوط
	as for U	مربوط به
	vespertinal U	مربوط به شب
	affined U	مربوط
	pertaining U	مربوط به
	germane U	مربوط
	coherent U	مربوط
	eight bit system U	مربوط به یک
	curatorial U	مربوط به
	hydraulic U	مربوط به اب
	correspondent U	مربوط به
	coordinate U	مربوط
	relevant U	مربوط
	cretaceous U	مربوط به گچ
	proper U	مربوط
	correspondents U	مربوط به
	caprine U	مربوط به بز
	as to U	عطف به مربوط به
	four dimensional U	مربوط به بعدچهارم
	parental U	مربوط به والدین
	budgetary U	مربوط به بودجه
	electrically U	مربوط به الکتریسیته
	adulterous U	مربوط به زنا
	retired U	مربوط به بازنشستگی
	achaean U	مربوط به اخائیه
	achaian U	مربوط به اخائیه
	acetarious U	مربوط به سالاد
	archival U	مربوط به بایگانی
	aeronautical U	مربوط به فضانوردی
	existential U	مربوط به هستی
	divisional U	مربوط به تقسیم
	arteriovenous U	مربوط به رگها
	arithmeticlal U	مربوط به حساب
	aluminous U	مربوط به الومینیوم
	communist U	مربوط به کمونیسم
	britannic U	مربوط به بریتانیا
	communists U	مربوط به کمونیسم
	operatic U	مربوط به اپرا
	prospective U	مربوط به اینده
	municipal U	مربوط به شهرداری
	ameba U	مربوط به امیب
	affiliated U	مربوط ساختن
	garlicky U	مربوط به سیر
	affiliate U	مربوط ساختن
	amazonian U	مربوط به امازونها
	analitical U	مربوط به تجزیه
	genethliac U	مربوط به طالع
	glyptic U	مربوط به حکاکی