Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
autoerotic
U
مربوط به لقاح با خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
autogamous
U
مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
Other Matches
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
fertilization
U
لقاح
fecundation
U
لقاح
conceptions
U
لقاح
zygosis
U
لقاح
conception
U
لقاح
autoeroticism
U
لقاح با خود
reg
U
گرده لقاح
autoerotism
U
لقاح با خود
self fertility
U
لقاح خود بخود
oosperm
U
تخم لقاح شده
anemophilous
U
لقاح شونده در اثرباد
self
U
وضع لقاح کردن
crossfertilize
U
لقاح متقابل کردن
parthenocarpy
U
میوه اوری بدون لقاح
interfertile
U
قابل لقاح در داخل خود
conception
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
cross polinize
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
interfruitful
U
قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
conceptions
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
cross pollinate
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
cross fertile
U
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
autogamy
U
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
parthenogenesis
U
ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
apogamy
U
رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
superfecundation
U
لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
impregnate
U
لقاح کردن اشباع کردن
fertilised
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilises
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilized
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilizes
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
impregnates
U
لقاح کردن اشباع کردن
impregnating
U
لقاح کردن اشباع کردن
fertilising
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
condequent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
lineal
U
مربوط به خط
affined
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
relevant
U
مربوط
related
U
مربوط
for
U
مربوط به
hydraulic
U
مربوط به اب
apposite
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
proper
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
germane
U
مربوط
coherent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
concern
U
مربوط بودن به
mammary
U
مربوط به پستانداران
concerns
U
مربوط بودن به
occupational
U
مربوط به شغل
procephalic
U
مربوط به جلو سر
filiate
U
مربوط ساختن
divisional
U
مربوط به تقسیم
fistulous
U
مربوط به ناسور
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
climatic
U
مربوط به اب وهوا
verbs
U
مربوط به صدا
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
verb
U
مربوط به صدا
dependent
U
مربوط محتاج
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
Hellenic
U
مربوط به یونان
adulterous
U
مربوط به زنا
polar
U
مربوط به قطب
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
polar
U
مربوط به قط بها
paratroop
U
مربوط به چتربازی
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
faunae
U
مربوط به جانوران
pertian
U
مربوط بودن
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
professorate
U
مربوط به استادی
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
expiratory
U
مربوط به زفیر
personal
U
مربوط به کسی
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
osteal
U
مربوط باستخوان
ovarial
U
مربوط به تخمدان
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستان
pertain to
U
مربوط بودن به
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
sartorial
U
مربوط به خیاطی
congressional
U
مربوط به کنگره
hominoid
U
مربوط به بشر
thematic
U
مربوط بموضوع
horsy
U
مربوط به اسب
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
commercial
U
مربوط به تجارت
hydropic
U
مربوط به استسقاء
garlicky
U
مربوط به سیر
hydrostatic
U
مربوط به فشار اب
britannic
U
مربوط به بریتانیا
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
military
U
مربوط به نظام
genethliac
U
مربوط به طالع
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
surgical
U
مربوط به جراحی
marital
U
مربوط به زناشویی
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
ceremonials
U
مربوط به جشن
ceremonial
U
مربوط به جشن
glossal
U
مربوط به زبان
familial
U
مربوط به خانواده
aesthetically
U
مربوط به علم
aesthetic
U
مربوط به علم
glyptic
U
مربوط به حکاکی
goidelic
U
مربوط بسلت
municipal
U
مربوط به شهرداری
haemic
U
مربوط بخون
astrological
U
مربوط به نجوم
attached
U
مربوط متعلق
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
geriatric
U
مربوط به پیری
hypophyseal
U
مربوط به هیپوفیز
technologically
U
مربوط به فناوری
affiliates
U
مربوط ساختن
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
nasal
U
مربوط به بینی
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
fractional
U
مربوط به بخشها
fractional
U
مربوط به بخشهایی
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
affiliating
U
مربوط ساختن
retired
U
مربوط به بازنشستگی
technological
U
مربوط به فناوری
speculative
U
مربوط به اندیشه
immunologic
U
مربوط به مصونیت
inspectional
U
مربوط به بازرسی
insurrectional
U
مربوط به شورش
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
anal
U
مربوط به مقعد
textual
U
مربوط به متن یا نص
irrelative
U
نا مربوط مطلق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com