Perdic | مربوط به قسمت پایین سینه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	midriff U	مربوط به قسمت پایین سینه
	midriffs U	مربوط به قسمت پایین سینه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	midriffs U	تیغه قسمت پایین سینه
	midriff U	تیغه قسمت پایین سینه
	fore castle U	قسمت سینه ناو
	prothorax U	قسمت قدامی سینه حشره
	presternum U	قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
	foot U	قسمت پایین چیزی
	enlisted section U	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
	desender U	قسمت پایین حروف کوچک
	soffite U	سقف قسمت پایین عمارت
	soffit U	سقف قسمت پایین عمارت
	feuilleton U	پاورقی قسمت پایین روزنامه
	rock-bottom U	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
	rock bottom U	کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
	organic U	مربوط به یک قسمت یا یکان
	title block U	قسمت مربوط به درج اطلاعات
	facr piece U	قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
	bilge U	پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
	footnote U	یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
	footnotes U	یادداشتی در پایین صفحه مربوط به متن بالای آن که معمولا یک عدد مرجع است
	information box U	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
	titling strip U	قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
	national command U	یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
	american civilian internee information U	قسمت اطلاعات مربوط به غیرنظامیان بازگشته ازسرزمین دشمن به امریکا
	double bar U	دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
	biotechnology U	ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
	bow wave U	موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
	brooches U	گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
	brooch U	گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
	depress U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	downhaul U	پایین کشیدن رشته پایین کشنده
	depresses U	پایین دادن لوله پایین اوردن
	goat hair U	موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
	butted U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butt U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	butts U	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
	down U	سوی پایین بطرف پایین
	terneplate U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	terne U	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
	ecphora U	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
	quartersaw U	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
	plank U	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
	shuttling U	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
	program loans U	قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
	long bone U	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
	tactical U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	tactically U	مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
	inferences U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	inference U	روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
	victual U	مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
	bioclimatic U	مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
	elevation guidance U	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
	cross disbursing U	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
	base section U	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
	genital U	مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
	auditory U	مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
	vertically U	از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
	sections U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	section U	قسمت قسمت کردن برش دادن
	supervisory U	مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
	end on U	سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
	fanfold U	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
	shuttled U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttled U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttles U	قسمت قسمت حرکت کردن
	shuttles U	حمل کردن قسمت به قسمت
	shuttle U	حمل کردن قسمت به قسمت
	executing agency U	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
	shuttle U	قسمت قسمت حرکت کردن
	redbreast U	پرنده سینه سرخ سینه سرخ
	relative U	که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
	acoustical U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	acoustic U	مربوط به صدا مربوط به سامعه
	public relations officers U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	public relations officer U	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
	xenial U	مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
	range component U	عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	detachments U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	detachment U	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	army nurse corps U	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
	civil appropriation U	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
	shuttle U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	shuttle U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttled U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttled U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	p.p.m U	قسمت در یک میلیون قسمت
	parts per million U	قسمت در میلیون قسمت
	throttle U	عبور قسمت به قسمت
	throttled U	عبور قسمت به قسمت
	to sell in lots U	قسمت قسمت فروختن
	throttles U	عبور قسمت به قسمت
	throttling U	عبور قسمت به قسمت
	shuttles U	بمباران قسمت به قسمت
	shuttles U	راهپیمائی قسمت به قسمت
	forward overlap U	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
	cross refer U	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
	breasts U	سینه
	bosom U	سینه
	bosoms U	سینه
	white steaming light U	سینه
	forecastle U	سینه
	breast U	سینه
	bowed U	سینه
	ball flower U	گل سینه
	bow U	سینه
	chest to chest U	سینه به سینه
	mandrel or dril U	سینه
	bows U	سینه
	bowing U	سینه
	petto U	سینه
	heart U	سینه
	pulmonory U	سل سینه
	thoraces U	سینه
	thorax U	سینه
	busts U	سینه
	busting U	سینه
	end on U	سینه به سینه
	busted U	سینه
	thoraxes U	سینه
	bust U	سینه
	hearts U	سینه
	formula U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulae U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	formulas U	مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
	targetting U	سینه حریف
	bodices U	سینه بند
	chesty U	سپر سینه
	bodice U	سینه بند
	dead ahead U	درست سینه
	busty U	خوش سر و سینه
	thoracic duct U	مجرای سینه
	Union Jack U	پرچم سینه
	bosom U	پیش سینه
	thoracic cage U	قفسه سینه
	bosoms U	پیش سینه
	chesty U	خوش سینه
	crawlingly U	سینه مال
	bullring U	چشمی سینه
	lumber's line U	خط سینه ناو
	thoraxes U	قفسه سینه
	bow U	سینه کشتی
	bowed U	سینه کشتی
	thorax U	قفسه سینه
	lubber's line U	نشانگر سینه
	thoraces U	قفسه سینه
	bows U	سینه کشتی
	bowing U	سینه کشتی
	pulmonitis U	سینه پهلو
	Union Jacks U	پرچم سینه
	corslet U	سینه بند
	targetted U	سینه حریف
	kist U	قفسه سینه
	decolletage U	سر و سینه راباز
	foresail U	بادبان سینه
	forward spring U	اسپرینگ سینه
	forward turret U	توپ سینه
	gasoem U	قفسه سینه
	he beat his breast U	او به سینه خودزد
	head rope U	طناب سینه
	heart ache U	سینه سوزی
	heart burninig U	سینه سوز
	rib-cage U	قفسه سینه
	chimney breasts U	سینه بخاری
	targets U	سینه حریف
	targeting U	سینه حریف
	targeted U	سینه حریف
	underfoot U	زیر سینه
	target U	سینه حریف
	quartering wind U	باد سینه
	chests U	قفسه سینه
	pectoral cross U	صلیب سینه
	chest U	قفسه سینه
	trim forward U	نشست سینه
	rib-cages U	قفسه سینه
	chimney breast U	سینه بخاری
	line of attack U	سینه شمشیرباز
	shirt front U	پیش سینه
	pneumonic U	سینه پهلویی
	ratite U	سینه پهن
	pneumonia U	سینه پهلو
	sputum U	خلط سینه
	sternalgia U	سینه درد
	bow wave U	موج سینه
	bower anchor U	لنگر سینه
	bowman U	ملوان سینه
	stertor U	صدای خس خس سینه
	breast bone U	استخوان سینه
	breast plate U	زره سینه
	stomacher U	سینه بند
	breastplates U	زره سینه
	brisket U	گوشت سینه
	pectoralgia U	سینه درد
	with folded arms U	دست به سینه
	bow grace U	دفرای سینه
	peripeneumony U	سینه پهلو
	pectorla fins U	بالهای سینه
	pigeon breast U	سینه کفتری
	pectoriloquy U	صدای سینه
	scatter pin U	سنجاق سینه