Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
synodic
U
مربوط به شورای کلیسایی
synodical
U
مربوط به شورای کلیسایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synods
U
شورای کلیسایی
synod
U
شورای کلیسایی
parochialism
U
امور مربوط بناحیه یابخش کلیسایی
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
canon law
U
قانون کلیسایی
parochial school
U
اموزشگاه کلیسایی
benefice
U
درامد کلیسایی
ecumenism
U
وحدت گرایی کلیسایی
beneficed
U
دارای درامد کلیسایی
sanction
U
فتوای کلیسایی سوگند
sanctioning
U
فتوای کلیسایی سوگند
sanctions
U
فتوای کلیسایی سوگند
sanctioned
U
فتوای کلیسایی سوگند
churches
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
fortified church
U
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
church
U
کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
basilica
U
[کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
canonic
U
مومن باصول کلیسایی سیستم منطقی
archdiocese
U
ناحیهء کلیسایی زیر نفوذاسقف اعظم
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
to i. anyone to a benefice
U
درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
prebendal
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
ambulatory church
U
[کلیسایی که حرم و نمازخانه آن با رواق جدا شده است.]
Hallenkirche
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
prebend
U
محل پرداخت موقوف یا عواید کلیسا موقوفه کلیسایی
lady chapel
U
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
economic council
U
شورای اقتصادی
parish council
U
شورای محلی
council of war
U
شورای جنگ
council of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای نظامی
councils of war
U
شورای جنگ
guardian council
U
شورای نگهبان
nordic council
U
شورای شمالی
court martiall
U
شورای نظامی
council of physicians
U
شورای پزشکی
council of physicians
U
شورای پزشکان
council ofwar
U
شورای جنگ
council of ministers
U
شورای وزیران
security council
U
شورای امنیت
teachers' institute
U
شورای اموزگاران
board of governors
U
شورای مدیران
pontifex
U
شورای مذهبی
council ofwar
U
شورای نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
High Church
U
فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
ceeb (college entrance examination board
U
شورای امتحانات ورودی
executive
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
executive council
[of a political party]
U
شورای مجریه
[سیاست]
security council
U
شورای حفافتی یکان
the king in council
U
شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
council of economic advisers
U
شورای مشاوران اقتصادی
council of entent
U
شورای حسن تفاهم
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
college entrance examinations board
U
شورای امتحانات ورودی
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
mediant
U
یکی ازالحان سرود کلیسایی که حدفاصل بین اهنگ طبیعی صداواوج صدا است
pontifex
U
عضو شورای کشیشان کاتولیک
deputy of the parliament
U
وکیل مجلس شورای ملی
town meeting
U
انجمن بلدی شورای شهری
duma
U
مجلس شورای منتخب شهر
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
security council
U
شورای امنیت سازمان ملل متحد
duma
U
انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
witan
U
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
farmer general
U
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
disciplinary control board
U
کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
veto
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoed
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing
U
حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
hydraulic
U
مربوط به اب
lineal
U
مربوط به خط
cretaceous
U
مربوط به گچ
proper
U
مربوط
as for
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
affined
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
germane
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
caprine
U
مربوط به بز
related
U
مربوط
for
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
irrelevant
U
نا مربوط
pertinent
U
مربوط به
condequent
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
curatorial
U
مربوط به
vespertinal
U
مربوط به شب
relevant
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
correspondents
U
مربوط به
bawdy
U
مربوط به جاکشی
technologically
U
مربوط به فناوری
yester
U
مربوط به دیروز
geriatric
U
مربوط به پیری
technological
U
مربوط به فناوری
graphic
U
مربوط به نقاشی
speculative
U
مربوط به اندیشه
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
nutritional
U
مربوط بهتغذیه
numeric
U
1-مربوط به اعداد. 2-
c
U
مربوط به کامپیوتر
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
centenarian
U
مربوط به قرن
sartorial
U
مربوط به خیاطی
congressional
U
مربوط به کنگره
metabolical
U
مربوط به متابولیزم
thematic
U
مربوط بموضوع
ammino
U
مربوط به امونیاک
analitical
U
مربوط به تجزیه
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
anent
U
در مشارکت با مربوط به
anglian
U
مربوط به نژاد
genethliac
U
مربوط به طالع
connect
U
مربوط کردن
garlicky
U
مربوط به سیر
centenarians
U
مربوط به قرن
osteal
U
مربوط باستخوان
anal
U
مربوط به مقعد
fistulous
U
مربوط به ناسور
arteriovenous
U
مربوط به رگها
as to
U
عطف به مربوط به
pertain to
U
مربوط بودن به
pertian
U
مربوط بودن
astro
U
مربوط به نجوم
post
U
مربوط به پست
atomistic
U
مربوط به اتم
expiratory
U
مربوط به زفیر
post-
U
مربوط به پست
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
posted
U
مربوط به پست
communists
U
مربوط به کمونیسم
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
weaponary
U
مربوط به اسلحه
affiliate
U
مربوط ساختن
ovarial
U
مربوط به تخمدان
paratroop
U
مربوط به چتربازی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
existential
U
مربوط به هستی
arbitral
U
مربوط به حکمیت
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
archival
U
مربوط به بایگانی
affiliating
U
مربوط ساختن
filiate
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
faunae
U
مربوط به جانوران
affiliated
U
مربوط ساختن
climatic
U
مربوط به اب وهوا
residential
U
مربوط به اقامت
horsy
U
مربوط به اسب
concerns
U
مربوط بودن به
military
U
مربوط به نظام
dependent
U
مربوط محتاج
outbound
U
مربوط به خارج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com